دانشگاه آزاد اسلامی و مسئلهی همچنان مبرم استقلال دانشگاه
موسی اکرمی
مردم شریف ایران، مسئولان محترم کشور، دانشگاهیان ارجمند.
با سلام و احترام،
متأسفانه #واحد_علوم_و_تحقیقات #دانشگاه_آزاد_اسلامی دچار سانحهای تأسفبار شد، و شماری از عزیزان دانشجو قربانی تقصیرها و قصرها شدند.
ضمن عرض تسلیت به پیشگاه خانوادههای داغدار و همهی کسانی که دچار تالم روحی شدهاند، در شرایطی که سخنان اعتراضی بسیار میشنویم ولی چندان شاهد اقدام عملی درخوری نیستیم، این خدمتگزار دانشگاهی به خود اجازه میدهد نکاتی را در پیوند با وقوع چنین فاجعهای به عرض برساند.
دانشگاه آزاد اسلامی با هر نیت و هر فعالیتی که شکل گرفت (که بیتردید هستۀ اصلی نیتها و فعالیتها صادقانه و برای اعتلای کشور بوده است)، بالاخره تبدیل به بزرگترین مؤسسۀ آموزش عالی حضوری در سرتاسر جهان و در همۀ تاریخ شد و این بهخودی خود افتخاری برای کشور و همۀ دستاندرکاران این برنامۀ عظیم بوده است.
این دانشگاه علیرغم همۀ مسائل و مشکلات با نشاطی روزافزون راهی پیشرونده را در زمینه های گوناگون طی میکرد. ولی با کمال تأسف از مقطعی گرفتار تندباد جناحبازی و کشاکشهای سیاسی شد. از همان زمان که ذینفعان عرصۀ کشاکش گروهگرایی سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی را بهطور عام و واحد علوم و تحقیقات را بهطور خاص جبهۀ نبردی دیدند که باید از دست رقیب بیرون شوند آشکار بود که آموزش و پژوهش و جان و مال و حتی آبروی بسا کسان (از دانشجو تا عضو هیأت علمی و کارمند) در درجۀ دوم اهمیت قرار خواهد گرفت. گویی همۀ توجه به فتح سنگر یا حفظ سنگر جلب شده بود.
در چند سال گذشته این خدمتگزار دانشگاهی و فرهنگی کشور شخصاً به هر مسئولی که به او دسترسی داشتهام گفتهام که باید قدر این سرمایۀ بزرگ ملی را دانست و مانع از آن شد که این دانشگاه قربانی منافع سیاسی و مطامع اقتصادی و محل ریخت و پاش عدهای از این جناح یا آن جناح شود.
متأسفانه باید گفت که دانشگاه آزاد اسلامی، این سرمایۀ عظیمی که به کل کشور تعلق دارد، از چند جهت در معرض خطر بوده و همچنان در معرض خطر است:
1) وزارت عتف و دانشگاههای دولتی از همان آغاز به دانشگاه آزاد [که متأسفانه اساسنامهی آن در مجلس شورای اسلامی تصویب نشده است] نه همچون همکار بلکه چون رقیب و حتی دشمن نگریستهاند؛ این دردناک است که اکثر مدیران کشور بهطور عام و مدیران آموزش عالی بهطور خاص (حتی بسیاری از اصلاحطلبان و اعتدالگرایان نزدیک به کسی که بیشترین نقش را در تأسیس این دانشگاه داشت) به چشم دانشگاه درجۀ دو (مانند شهروند درجۀ دو) یا فرزند ناتنی یا برادر و خواهر ناتنی (وگاهی فرومایهتر از اینها) به دانشگاه آزاد نگاه کردهاند.
۲) مراکز آموزش عالی زیادی از سوی اشخاص حقیقی یا حقوقی با رانتخواری و بدون صلاحیت علمی تأسیس شده و بخش زیادی از دانشجویانی را که میبایست در دانشگاه آزاد تحصیل کنند به مراکز خود کشاندهاند، درحالی که در حد یک کالج معمولی نیز نیستند، و این دردناک است که به قول آقای رئیس جمهور (در سخنرانی تقدیم لایحۀ بودجۀ سال ۱۳۹۷ به مجلس، سه شنبه ۴ دی ماه ۹۷) یک لیسانسیه زیر مدرک دکتری را امضاء میکند.
۳) در تغییر مدیریتهای کلان توجه نشده است که بسیاری از اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، که عمر دانشگاهی خود را در این دانشگاه آغاز کردهاند، برای مدیریت بسیار بسیار شایستهتر از اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتیای هستند که تا دیروز چشم دیدن دانشگاه آزاد را نداشتهاند و به علت احتمال تغییر مدیریت در سطح کلان چندان امیدی به تداوم مدیریت خود نداشته و ضمن دارا بودن یک یا چند شغل چند صباحی سکاندار مدیریت این بخش یا آن بخش دانشگاه آزاد شدهاند. این دردناک است که کسانی دانشگاه آزاد را حیاط خلوت خود و محلی برای درآمدهائی اضافه بر درآمدهای دیگرشان میدانند و یا از توان علمی و مدیریتی لازم برخوردار نیستند یا از آن توانها برای دانشگاه آزاد بهره نمیگیرند.
👇👇👇
#فرهیختگان راهی به رهایی
موسی اکرمی
اشاره. چهارم دیماه ۱۳۹۷ اتوبوسی در واحد علوم و تحقیقات واژگون شد که منجر به کشته شدن ۱۰ تن و کشته شدن ۲۸ تن گردید و پیامدهای تاسفباری برای خانوادهها، دانشگاه، و شماری از استادان و کارکنان داشت.
من در واکنش به آن فاجعه نامهی سرگشادهای منتشر کردم که شماری از مسئولان دانشگاه را خوش نیامد چنان که جانشین وقت رئیس دانشگاه در واحد علوم و تحقیقات پس از یک سال معاونت جدید من در دانشکدهی "الهیات وفلسفه" یا "حقوق، الهیات، و علوسیاسی" و درخواستهای کتبی و شفاهی رئیس دانشکده و خود من حاضر به امضا و ابلاغ حکم معاونت من نشد.
اینک در سالگرد آن فاجعه آن نامه را بازنشر میدهم و داوری را به افکار عمومی میسپارم.
مردم شریف ایران، مسئولان محترم کشور، دانشگاهیان ارجمند.
با سلام و احترام،
متأسفانه #واحد_علوم_و_تحقیقات #دانشگاه_آزاد_اسلامی دچار سانحهای تأسفبار شد، و شماری از عزیزان دانشجو قربانی تقصیرها و قصرها شدند.
ضمن عرض تسلیت به پیشگاه خانوادههای داغدار و همهی کسانی که دچار تالم روحی شدهاند، در شرایطی که سخنان اعتراضی بسیار میشنویم ولی چندان شاهد اقدام عملی درخوری نیستیم، این خدمتگزار دانشگاهی به خود اجازه میدهد نکاتی را در پیوند با وقوع چنین فاجعهای به عرض برساند.
دانشگاه آزاد اسلامی با هر نیت و هر فعالیتی که شکل گرفت (که بیتردید هستۀ اصلی نیتها و فعالیتها صادقانه و برای اعتلای کشور بوده است)، بالاخره تبدیل به بزرگترین مؤسسۀ آموزش عالی حضوری در سرتاسر جهان و در همۀ تاریخ شد و این بهخودی خود افتخاری برای کشور و همۀ دستاندرکاران این برنامۀ عظیم بوده است.
این دانشگاه علیرغم همۀ مسائل و مشکلات با نشاطی روزافزون راهی پیشرونده را در زمینه های گوناگون طی میکرد. ولی با کمال تأسف از مقطعی گرفتار تندباد جناحبازی و کشاکشهای سیاسی شد. از همان زمان که ذینفعان عرصۀ کشاکش گروهگرایی سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی را بهطور عام و واحد علوم و تحقیقات را بهطور خاص جبهۀ نبردی دیدند که باید از دست رقیب بیرون شوند آشکار بود که آموزش و پژوهش و جان و مال و حتی آبروی بسا کسان (از دانشجو تا عضو هیأت علمی و کارمند) در درجۀ دوم اهمیت قرار خواهد گرفت. گویی همۀ توجه به فتح سنگر یا حفظ سنگر جلب شده بود.
در چند سال گذشته این خدمتگزار دانشگاهی و فرهنگی کشور شخصاً به هر مسئولی که به او دسترسی داشتهام گفتهام که باید قدر این سرمایۀ بزرگ ملی را دانست و مانع از آن شد که این دانشگاه قربانی منافع سیاسی و مطامع اقتصادی و محل ریخت و پاش عدهای از این جناح یا آن جناح شود.
متأسفانه باید گفت که دانشگاه آزاد اسلامی، این سرمایۀ عظیمی که به کل کشور تعلق دارد، از چند جهت در معرض خطر بوده و همچنان در معرض خطر است:
1) وزارت عتف و دانشگاههای دولتی از همان آغاز به دانشگاه آزاد [که متأسفانه اساسنامهی آن در مجلس شورای اسلامی تصویب نشده است] نه همچون همکار بلکه چون رقیب و حتی دشمن نگریستهاند؛ این دردناک است که اکثر مدیران کشور بهطور عام و مدیران آموزش عالی بهطور خاص (حتی بسیاری از اصلاحطلبان و اعتدالگرایان نزدیک به کسی که بیشترین نقش را در تأسیس این دانشگاه داشت) به چشم دانشگاه درجۀ دو (مانند شهروند درجۀ دو) یا فرزند ناتنی یا برادر و خواهر ناتنی (وگاهی فرومایهتر از اینها) به دانشگاه آزاد نگاه کردهاند.
۲) مراکز آموزش عالی زیادی از سوی اشخاص حقیقی یا حقوقی با رانتخواری و بدون صلاحیت علمی تأسیس شده و بخش زیادی از دانشجویانی را که میبایست در دانشگاه آزاد تحصیل کنند به مراکز خود کشاندهاند، درحالی که در حد یک کالج معمولی نیز نیستند، و این دردناک است که به قول آقای رئیس جمهور (در سخنرانی تقدیم لایحۀ بودجۀ سال ۱۳۹۷ به مجلس، سه شنبه ۴ دی ماه ۹۷) یک لیسانسیه زیر مدرک دکتری را امضاء میکند.
۳) در تغییر مدیریتهای کلان توجه نشده است که بسیاری از اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، که عمر دانشگاهی خود را در این دانشگاه آغاز کردهاند، برای مدیریت بسیار بسیار شایستهتر از اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتیای هستند که تا دیروز چشم دیدن دانشگاه آزاد را نداشتهاند و به علت احتمال تغییر مدیریت در سطح کلان چندان امیدی به تداوم مدیریت خود نداشته و ضمن دارا بودن یک یا چند شغل چند صباحی سکاندار مدیریت این بخش یا آن بخش دانشگاه آزاد شدهاند. این دردناک است که کسانی دانشگاه آزاد را حیاط خلوت خود و محلی برای درآمدهائی اضافه بر درآمدهای دیگرشان میدانند و یا از توان علمی و مدیریتی لازم برخوردار نیستند یا از آن توانها برای دانشگاه آزاد بهره نمیگیرند.
👇👇👇
#فرهیختگان راهی به رهایی