ما بايد روی تمامِ ديوارها
کلماتی روشنتر از نشانیِ نور بنويسيم.
مادرانِ ما میگفتند
نمیشود از نور
سمتِ خاموشیِ خواب رفت و نترسيد.
اما از تاريکی که به درآيی
تمام درياها از دور پيداست.
برای همين برخاستن است
که گاهی بايد زمين بخوريم!
بله
اين يک شعر کاملا سياسی است
شما حق نداريد کلمهی پوزخند و قيچی را به ياد آوريد!
شوخی میکنم آقا
کوچه پر از گلدانهای شکسته است
به زودی ماشينِ رفتگرانِ شهرداری سَر خواهد رسيد
همه چيز درست خواهد شد.
آرامشِ نهايیِ نیزار
خبر از تاريکیِ بادهای بیدليل نمیدهد.
نگرانِ ردِپای کلماتِ ما
بر اين کوچهی بینام و بیانتها نباش
اينها همه حرف است
که هی حرف توی حرف میآيد!
سیدعلی صالحی
@Honare_Eterazi
کلماتی روشنتر از نشانیِ نور بنويسيم.
مادرانِ ما میگفتند
نمیشود از نور
سمتِ خاموشیِ خواب رفت و نترسيد.
اما از تاريکی که به درآيی
تمام درياها از دور پيداست.
برای همين برخاستن است
که گاهی بايد زمين بخوريم!
بله
اين يک شعر کاملا سياسی است
شما حق نداريد کلمهی پوزخند و قيچی را به ياد آوريد!
شوخی میکنم آقا
کوچه پر از گلدانهای شکسته است
به زودی ماشينِ رفتگرانِ شهرداری سَر خواهد رسيد
همه چيز درست خواهد شد.
آرامشِ نهايیِ نیزار
خبر از تاريکیِ بادهای بیدليل نمیدهد.
نگرانِ ردِپای کلماتِ ما
بر اين کوچهی بینام و بیانتها نباش
اينها همه حرف است
که هی حرف توی حرف میآيد!
سیدعلی صالحی
@Honare_Eterazi