عهد جوانی گذشت،
در غم بود و نبود
نوبت پیری رسید،
صد غم دیگر فزود
حاصل ما از جهان
نیست به جز درد و غم
هیچ ندانم چراست
این همه رشک حسود
شیخ بهایی
در غم بود و نبود
نوبت پیری رسید،
صد غم دیگر فزود
حاصل ما از جهان
نیست به جز درد و غم
هیچ ندانم چراست
این همه رشک حسود
شیخ بهایی