دلم که میگرفت به صدای باران و موسیقی پناه میبردم، چای مینوشیدم و کتاب میخواندم، به غروب خورشید و طلوع ماه خیره میشدم،
تا اینکه با صدای تو آشنا شدم
صدایی که آرامش تمام اینها در آن خلاصه شده است
صدایی از اعماق بهشت، صدایی به منظور پرستیده شدن.
✽ ابوالفضل برات زاده | خانه هنر انتظار ؛
تا اینکه با صدای تو آشنا شدم
صدایی که آرامش تمام اینها در آن خلاصه شده است
صدایی از اعماق بهشت، صدایی به منظور پرستیده شدن.
✽ ابوالفضل برات زاده | خانه هنر انتظار ؛