مگر نمیگویند که هر آدمی یک بار عاشق میشود؟
پس چرا هر صبح که چشمهات را باز میکنی دل میبازم باز؟
چرا هر بار که از کنارم میگذری نفست میکشم باز؟
چرا هر بار که میخندی در آغوشت در به در میشوم باز؟
چرا هر بار که تنت را کشف میکنم تکههای لباسم بال درمیآورند باز؟
✽ عباس معروفی |
خانه هنر انتظار ؛