در اتاق رو باز کردم با دیدن پسری که روی تخت نشسته بود اب دهانم رو قورت دادم و ترسیده لب زدم
_ س سلام آقا منو شیما فرستاده
+خوبه... باکره ای ؟
_ بله آقا...
+ لخت شو بخواب روی تخت پاهاتم بگیر بالا
_ اما..اما گفت اول پول رو میدید
+اره میخوام بکارتت رو چک کنم حرف اضافه نزن
ترسیده و پر از بغض کاری که گفتو انجام دادم انگشتش رو واردم کردو با پوزخند گفت : اوم اره تنگی من سه برابر میدم ولی به شرط اینکه..
ممنوعه ترین رمان تلگرام ♨️
برای خوندن ادامه کیلیک کنید 💦
بالای 19سال 💦🙊
https://t.me/+UIiUHUQzGvA3Njlh
_ س سلام آقا منو شیما فرستاده
+خوبه... باکره ای ؟
_ بله آقا...
+ لخت شو بخواب روی تخت پاهاتم بگیر بالا
_ اما..اما گفت اول پول رو میدید
+اره میخوام بکارتت رو چک کنم حرف اضافه نزن
ترسیده و پر از بغض کاری که گفتو انجام دادم انگشتش رو واردم کردو با پوزخند گفت : اوم اره تنگی من سه برابر میدم ولی به شرط اینکه..
ممنوعه ترین رمان تلگرام ♨️
برای خوندن ادامه کیلیک کنید 💦
بالای 19سال 💦🙊
https://t.me/+UIiUHUQzGvA3Njlh