#پارت۳۶۹
من نمی دونم چطور شد
من چجوري دل سپردم
من فقط دیدم که چشماش
پر بارونه و خواهش
به یاد چشماش افتادم.
هم بارونی بود..
هم پر از خواهش ...یعنی فقط به این خاطر چشماش از یادم نمیره....
عاشقونه منو برده
تا ته حس نوازش
به یاد پوست نرمش ....موهاي لطیفش که مدام از توي دستام فرار میکردن..
نوازشهاي بی صدام...
چم شده... امکان نداره..
. پویان از عشق فراریه...
پویان تنهاست..
پویان قسم خورده تنها بمونه..
تنها هم میمونه...پویان نمیتونی.. بفهم
من نمی دونم چطور شد
من چجوري دل سپردم
من فقط دیدم که چشماش
پر بارونه و خواهش
به یاد چشماش افتادم.
هم بارونی بود..
هم پر از خواهش ...یعنی فقط به این خاطر چشماش از یادم نمیره....
عاشقونه منو برده
تا ته حس نوازش
به یاد پوست نرمش ....موهاي لطیفش که مدام از توي دستام فرار میکردن..
نوازشهاي بی صدام...
چم شده... امکان نداره..
. پویان از عشق فراریه...
پویان تنهاست..
پویان قسم خورده تنها بمونه..
تنها هم میمونه...پویان نمیتونی.. بفهم