⚪️پروپاگاندا و بت‌سازی؛ مسیر سقوط یک جامعه از آزادی به استبداد

ایجاد موج‌های اجتماعی از طریق تبلیغات گسترده و پروپاگاندا، با هدف "چهره‌پردازی" و "بت‌سازی" از یک فرد، یکی از خطرناک‌ترین شیوه‌های مهندسی افکار عمومی است که می‌تواند بنیان‌های دموکراتیک یک جامعه را به نابودی بکشاند. در جوامعی که بخش گسترده‌ای از مردم تحت تأثیر خرافات، ناآگاهی تاریخی، و هیجانات کنترل‌نشده قرار دارند، این روش ابزار قدرتمندی برای ساختن یک "رهبر کاریزماتیک" و "ناجی" به شمار می‌رود. در چنین فضایی، فردی که با پروپاگاندا و حمایت رسانه‌ای تبدیل به یک "بت" می‌شود، نه‌تنها از چارچوب‌های قانونی فراتر می‌رود، بلکه خود را معیار حقیقت، عدالت، و قدرت مطلق می‌پندارد.

🟣مکانیزم‌های فاجعه‌بار بت‌سازی و پیامدهای آن

۱. حذف عقلانیت و نقدپذیری
بت‌سازی از یک فرد، جامعه را از مسیر عقلانیت و نقد سازنده منحرف کرده و جای آن را با اطاعت کورکورانه و تعصب پر می‌کند. در این فرآیند، هرگونه نقد و بررسی عملکرد "بت" نه‌تنها به‌عنوان یک رفتار طبیعی دموکراتیک تلقی نمی‌شود، بلکه دشمنی، خیانت، یا حتی گناه پنداشته خواهد شد.

۲. فروپاشی اصول حاکمیت قانون
فردی که از طریق تبلیغات و پروپاگاندا به جایگاه "رهائی‌بخش" و "ناجی" رسانده می‌شود، خود را فراتر از قانون تصور می‌کند. در نتیجه، به‌جای حاکمیت قانون، حاکمیت اراده فردی و تصمیمات شخصی بر جامعه تحمیل می‌شود. این دقیقاً همان پدیده‌ای است که در نظام‌های اقتدارگرا و دیکتاتوری‌ها مشاهده می‌شود: مشروعیت حکومت نه از قانون، بلکه از "اراده" رهبر نشأت می‌گیرد.

۳. ایجاد توده‌های متعصب و بسیج‌شده
موج‌سازی‌های اجتماعی بر مبنای تبلیغات فریبنده، گروه‌های متعصبی را در جامعه شکل می‌دهد که به‌شدت از "بت" خود دفاع کرده و در برابر هرگونه تغییر و اصلاح مقاومت می‌کنند. این گروه‌ها به مرور زمان به نیروی سرکوب و تهدید برای دگراندیشان، منتقدان، و مخالفان تبدیل می‌شوند و فضای گفت‌وگو و تفاهم ملی را مسموم می‌سازند.

۴. تحمیل یک اقتدار جدید به‌جای ساختارهای دموکراتیک
در جوامعی که از استبداد خارج می‌شوند، اگر هوشیاری لازم برای جلوگیری از "بت‌سازی" وجود نداشته باشد، ساختار دموکراتیک نوپا قربانی یک اقتدارگرایی جدید می‌شود. در این شرایط، به‌جای ایجاد نهادهای پاسخگو و مردم‌سالار، یک فرد یا گروه خاص جایگزین دیکتاتور پیشین شده و همان چرخه سرکوب، فساد و خودکامگی تکرار می‌شود.

🟣 راهکار قانون‌گرایانه برای پیشگیری از این فاجعه

تنها راهکار برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی، تأکید بر اصل حاکمیت قانون و تداوم چارچوب‌های قانونی دموکراتیک است. در این راستا، احیای قانون اساسی مشروطیت به‌عنوان چارچوب موقت دوران گذار، بهترین سازوکار برای ممانعت از ایجاد هرگونه اقتدار شخصی و خودکامگی فردی است.

۱. پایبندی به قانون و تفکیک قوا
قانون اساسی مشروطیت، ساختارهایی برای نظارت بر قدرت، تفکیک قوا، و مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌های کلان پیش‌بینی کرده است. اجرای موقت این قانون در دوران گذار، از ظهور رهبران خودکامه جلوگیری کرده و امکان گذار به یک نظام دموکراتیک را بدون خلأ قانونی فراهم می‌کند.

۲. ایجاد نهادهای مردمی برای نظارت بر قدرت
به‌جای اتکا به فرد یا گروه خاص، باید نهادهای نظارتی مردمی را تقویت کرد تا هیچ فردی نتواند خود را فراتر از قانون بداند. این نهادها شامل رسانه‌های مستقل، پارلمان منتخب، و احزاب آزاد هستند که نقش کلیدی در مقابله با استبداد جدید ایفا می‌کنند.

۳. فرهنگ‌سازی برای ارتقای آگاهی عمومی
در کنار اصلاحات سیاسی و حقوقی، مبارزه با خرافات و تبلیغات فریبنده ضروری است. مردم باید به این درک برسند که "ناجی مطلق" وجود ندارد و پیشرفت یک جامعه نه از طریق قهرمان‌پروری، بلکه با نهادینه‌سازی اصول دموکراسی و حاکمیت قانون امکان‌پذیر است.

🟣در پایان

بت‌سازی و پروپاگاندای ناجی‌گرایانه، خطرناک‌ترین تهدید برای آینده دموکراتیک یک جامعه است. تاریخ بارها نشان داده است که جامعه‌ای که از یک "رهبر مستبد" رها شده اما بدون حاکمیت قانون باقی بماند، دیر یا زود گرفتار "مستبد جدیدی" خواهد شد. راهکار اساسی برای جلوگیری از این چرخه، تأکید بر حاکمیت قانون، احیای قانون اساسی مشروطیت در دوران گذار، و ایجاد ساختارهای مردمی برای نظارت بر قدرت است. تنها با چنین رویکردی، می‌توان جامعه‌ای را از دام استبداد و عوام‌فریبی رهانید و زمینه را برای یک دموکراسی پایدار و واقعی فراهم ساخت.

👑 تحریریه "دُرتی‌وی"

#انقلاب_ایران
#مهسا_امینی
#دفاع_مشروع
#همیاری_ایرانیان
#اعتصابات_سراسری
✅ @DORRTV