Postlar filtri


محدودیت بنر دارید این دوتا بنرو بزارید💛


سلام ادمینای تب عزیز
خسته نباشید ☺️
5 تا بیشتر نیست پس لطفا همه بنرارو بزارید حتی یکیشم نباشه بنراتون حذف میشه❌

از اینکه با تب میرید ممنونیم امیدوارم جذبتون خوب باشع💜😇


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
❓کدوم کاپلو شیپ میکنی 🤔

#Vmin🔥 #kookmin😻

💢اصلا فرقی نداره 🤷🏻‍♂ مومنتی از هر کاپلی که بخوای اینجا پیدا میشه 😌
❗فقط بیا اسم کاپلتو سرچ کن😈 😎


BTSirFic dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
موقع به دنیا اومدن بچتون بخاطر تور پیشت نبوده و ازت میخواد که عکس بچه رو براش بفرستی. تو هم برای تلافی اینکه تنهات گذاشته، عکسی که پرستار از بچتون قبل شستنش گرفته بود رو براش میفرستی و اونم اینطوری بعد دیدنش حالش بد میشه: یااا، این نمیتونه بچه ی من باشه، نکنه کار جونگکوکه؟!

→ #moonlight / #gif_imagine / #Jin


🔱~~♥[ نگاه لرزونش رو به نوری که مدام کمتر میشد داد
مثل اینکه توی چاهی که در حال بسته شدنه گیر افتاده باشه⛓
شاید این اتفاقی بود که باید میوفتاد!
_ #متاسفم تهیونگ...اگه میتونستم زمان رو به عقب برگردونم هرگز اجازه نمیدادم اون شب نحس که تو رو ازم گرفت اتفاق بیوفته
دست تو و سوهیون رو میگرفتم میرفتیم به همون مزرعه که همیشه ازش حرف میزدی🔥
شاید جین هیونگم میومد پیشمون و درحالی که تو با غر زدن سر جین داری میزو حاضر میکنی، منم مثل یه مرد کاری تو مزرعه مشغولم و سوهیونم کنار پرچین ها با جوجه ها بازی میکنه
نمیدونم چرا و چطور تونستم لذت داشتن همه اینا رو با تو از #دست_بدم ...]♥~~🔱


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
سر ميچرخونم و آروم لباشو ميبوسم ... ولی حس انگشتای دستای شيطونش که ميخزن زير پارچه سياه لباس زيرم
نفسمو بند مياره ... لمس و فشار انگشتاش روی ممنوعه ترين❌ جای بدنم که فقط اون حق دست زدن بھشو داره اره اون جیهوپه باعث ميشه
ناخوداگاه اسمشو بلند صدا بزنم ... رون پامو نشيگون ميگيره ... کنار گوشم ميغره و ميگه: گفتم چی صدام کنی؟
ددی❗️


داش هر لحظه بهش نزدیک تر میشد....
نفساش به لاله گوشش میخورد و اونو تحریک میکرد....
سعی کرد اونو ب عقب هول بده....

ولی⁉️

جونگ کوک محکم دستشو دور کمرش حلقه کرد و اونو به دیوار چسبوند و همزمان زمزمه کرد.....

❌فک کردی میتونی از دستم فرار کنی♨️

دادشتت جیمین تو اتاق بغلیه پس تلاش زیادی نکن ک از دستم فرار کنی و اونو نجات بدی💔
اون برده منههه و تا اخر عمرم پیش من میمونه⛓🔪
من برده ای مث اونو دوس دارم و نمیخام از دستش بدم💢
سعی کن امشب ب عنوان خواهر جیمین بهم حال بدی و گرنه.......
ادامشووو میخای بزن رو لینک زیر جوین شو❌❌🔞


نگاهی به بستنی ها انداخت و سرشو بلند کرد و روبه ماشینی که تهیونگ و کوک توش منتظرش بودند لبخندی زد...
به طرف خیابون اومد و خواست ازش رد بشه و به طرف دیگه بیاد⁉️
اما تو ی لحظه❌
انگار ثانیه ها متوقف شدن...
ماشین سفیدی با شیشه های تماما دودی جلوی پای جیمین ترمز زد...
در باز شد...
مردی از توی ماشین دستشو دراز کرد و دست ضعیف جیمین و محکم کشید...
بستنی ها روی زمین افتادند و پسر به شدت به داخل ماشین کشیده شد...💢
❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️

8 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

1

obunachilar
Kanal statistikasi