#پارت784
سلام دادم و گفتم : تو جشن به همه شام ميدادن ، به من سفارشي چند تا دادن،
مامان نمي دوني چه خبر بود، بابا
كجاست؟
سعي مي كردم ذهن مامان و با اين حرفها منحرف كنم كه متوجه اوضاع و احوال من نشه
:- بابات دراز كشيده، مي دوني كه وقتي ميره خونه خواهر و برادرش به هم ميريزه راستي میترا، يه خبر جديد!!!!
ميدونم خيلي تعجب مي كني، دو هفته ديگه جشن نامزدي الهامه...
داشتم شاخ در مي اوودم آخه اون هنوز سني نداشت
:- مامان اون كه هنوز سنی نداره، حاال كيه؟ چيکاره هست؟
:- والا من خوب نپرسيدم، ميگن خيلي خوب و خانواده داره
عزیزان رمان #راز خیلی طولانیه بسیار هیجانیه هر کی کاملشو میخواد پیام بده الان بگه رمان #راز رو میخوام براشون ارسال بشه 👇👇👇👇👇👇
@tabliq660👈👈👈👈
سلام دادم و گفتم : تو جشن به همه شام ميدادن ، به من سفارشي چند تا دادن،
مامان نمي دوني چه خبر بود، بابا
كجاست؟
سعي مي كردم ذهن مامان و با اين حرفها منحرف كنم كه متوجه اوضاع و احوال من نشه
:- بابات دراز كشيده، مي دوني كه وقتي ميره خونه خواهر و برادرش به هم ميريزه راستي میترا، يه خبر جديد!!!!
ميدونم خيلي تعجب مي كني، دو هفته ديگه جشن نامزدي الهامه...
داشتم شاخ در مي اوودم آخه اون هنوز سني نداشت
:- مامان اون كه هنوز سنی نداره، حاال كيه؟ چيکاره هست؟
:- والا من خوب نپرسيدم، ميگن خيلي خوب و خانواده داره
عزیزان رمان #راز خیلی طولانیه بسیار هیجانیه هر کی کاملشو میخواد پیام بده الان بگه رمان #راز رو میخوام براشون ارسال بشه 👇👇👇👇👇👇
@tabliq660👈👈👈👈