پارِسیا | Parrhèsia dan repost
ابو محمد الجولانی، رهبر گروه اسلامگرای حیات تحریر الشام (HTS)، پس از جدایی از القاعده و داعش، در سخنی بیسابقه اعلام کرده است که سازمانش را منحل خواهد کرد. او بیپرده نشان داده که رؤیای جانشینی بشار اسد را در سر میپروراند، اما همچنان زوایای پنهان و ابهامات زیادی درباره او وجود دارد.
تنها آن ریش سیاه که حالا کمی کوتاهتر و مرتبتر شده، از ظاهر او ثابت باقی مانده است. اما لباسهایش، همانند آفتابپرستی که با هر محیط همرنگ میشود، بهطرز شگفتانگیزی دستخوش دگرگونیاند.
در گذر زمان، از ویدئویی به ویدئوی دیگر، او با ظاهرهایی متفاوت دیده شده است: روزی با عمامهای سفید و باوقار که یادآور اسامه بن لادن بود؛ روزی دیگر با کلاه ضخیم پشمی و یونیفرم سیاه جهادیها، زمانی که رهبری جبهه النصره، شاخه سوری القاعده، را برعهده داشت. گاهی او را در یونیفرم خاکیرنگی دیدهاند که از پلههای قلعه باشکوه حلب بالا میرود، در برابر دوربینها، تا فتحش را به رخ جهان بکشد.
اما این تغییر ظاهر به اینجا ختم نمیشود. او در دیدار با خبرنگاران غربی، با کتوشلواری رسمی ظاهر شد، گویی که میخواهد نقش سیاستمداری مدرن را ایفا کند. پژوهشگری فرانسوی که سالهاست به در حوزه مطالعات سوریه کار میکند، میگوید: «به نظر میرسد که او اینروزها سبک ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین را برگزیده، شاید هم از شبکههای اجتماعی الهام گرفته است.»
در خاورمیانه، جایی که لباس افراد بیش از آنکه صرفاً پوششی باشد، بازتابی از شخصیت و اهداف آنان است، تغییرات ظاهری ابو محمد الجولانی موضوع بحثهای بسیاری شده است.
تحولات در پیام و تاکتیک
در سال ۲۰۲۱، نخستین تصویر او با لباسی غربی، در مصاحبهای با شبکه PBS آمریکا، سر و صدای بسیاری در رسانههای عربی بر پا کرد. این تصویر، سؤالاتی برانگیخت: آیا این تغییر ظاهر، خداحافظی با جهاد است؟ یا تلاشی برای نزدیک شدن به غرب؟
چندی پیش، این بحثها با اظهاراتی غافلگیرکننده از سوی او دوباره شعلهور شد. او اعلام کرد که تمامی نیروهای حیات تحریر الشام و دیگر گروههای شورشی، مناطق غیرنظامی را ترک خواهند کرد. او همچنین وعده داد که گروهش، در صورت دستیابی به پیروزی، منحل خواهد شد تا زمینه برای ایجاد نهادهایی جدید فراهم شود؛ نهادهایی که نمادی از جامعه متکثر سوریه باشند.
او در مصاحبهای با PBS گفته بود: «زمانی که انتفاضه دوم رخ داد، ۱۷ یا ۱۸ سال داشتم. آن روزها، به این فکر میکردم که چگونه میتوانم وظیفهام را در دفاع از مردمی که زیر ستم اشغالگران هستند، به انجام برسانم.»
از دمشق تا میدان جهاد
احمد حسین الشرح، که امروز با نام ابو محمد الجولانی شناخته میشود، در سال ۱۹۸۲ در درعا، شهری در جنوب سوریه، زاده شد؛ شهری که بعدها به «مهد انقلاب سوریه» معروف شد. او دوران کودکی خود را در عربستان سعودی گذراند، جایی که پدرش بهعنوان مهندس نفت کار میکرد. خانوادهاش سپس به دمشق نقل مکان کردند و احمد نوجوانیاش را در محله مرفه مزه سپری کرد. در همان سالها، تحصیلاتی عالی در زبان عربی داشت که بعدها در اردوگاههای جهادی، به او جایگاهی ویژه بخشید.
انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰، برای او نقطه آغازین رادیکالیزه شدن بود. اما حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، او را از دانشگاه دمشق به میدان جنگ کشاند. او با اتوبوسی ساده، رهسپار بغداد شد و پیش از سقوط این شهر به دست نیروهای آمریکایی، به آنجا رسید. در موصل، به گروهی جهادی به نام «سرایا المجاهدین» پیوست و نخستین درسهای جنگ را از آنان آموخت.
شکافها و تغییر ایدئولوژی
در سال ۲۰۱۲، او جبهه النصره را تأسیس کرد و رهبری آن را برعهده گرفت. اما در سال ۲۰۱۳، وقتی ابوبکر البغدادی، رهبر دولت اسلامی، خواست النصره را با داعش ادغام کند، الجولانی مخالفت کرد و به جای او، با ایمن الظواهری، رهبر القاعده، بیعت کرد. این تصمیم، منجر به شکافهای عمیقی در میان گروههای جهادی شد.
در سال ۲۰۱۶، او با القاعده نیز قطع رابطه کرد و تغییراتی بنیادین در ایدئولوژی خود ایجاد کرد. در مصاحبهای با الجزیره قطر، او اعلام کرد: «جبهه النصره هیچ برنامهای برای هدف قرار دادن غرب ندارد.»
اداره ادلب
از سال ۲۰۱۷، حیات تحریر الشام تحت رهبری الجولانی، کنترل استان ادلب را در دست گرفت. او حکومتی موازی با دولت دمشق تأسیس کرد، با پلیس، نهادهای اقتصادی و حتی دولتی که «دولت نجات» نامیده شد. اما جامعه مدنی در این منطقه تحت فشارهای فراوان قرار گرفت؛ از جمله بازداشتها، شکنجهها و حتی ترورهایی همچون قتل رائد فارس، یکی از چهرههای برجسته انقلاب سوریه.
آیندهای نامشخص
ابو محمد الجولانی اکنون آشکارا نشان داده که در پی جایگزینی بشار اسد است.
تنها آن ریش سیاه که حالا کمی کوتاهتر و مرتبتر شده، از ظاهر او ثابت باقی مانده است. اما لباسهایش، همانند آفتابپرستی که با هر محیط همرنگ میشود، بهطرز شگفتانگیزی دستخوش دگرگونیاند.
در گذر زمان، از ویدئویی به ویدئوی دیگر، او با ظاهرهایی متفاوت دیده شده است: روزی با عمامهای سفید و باوقار که یادآور اسامه بن لادن بود؛ روزی دیگر با کلاه ضخیم پشمی و یونیفرم سیاه جهادیها، زمانی که رهبری جبهه النصره، شاخه سوری القاعده، را برعهده داشت. گاهی او را در یونیفرم خاکیرنگی دیدهاند که از پلههای قلعه باشکوه حلب بالا میرود، در برابر دوربینها، تا فتحش را به رخ جهان بکشد.
اما این تغییر ظاهر به اینجا ختم نمیشود. او در دیدار با خبرنگاران غربی، با کتوشلواری رسمی ظاهر شد، گویی که میخواهد نقش سیاستمداری مدرن را ایفا کند. پژوهشگری فرانسوی که سالهاست به در حوزه مطالعات سوریه کار میکند، میگوید: «به نظر میرسد که او اینروزها سبک ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین را برگزیده، شاید هم از شبکههای اجتماعی الهام گرفته است.»
در خاورمیانه، جایی که لباس افراد بیش از آنکه صرفاً پوششی باشد، بازتابی از شخصیت و اهداف آنان است، تغییرات ظاهری ابو محمد الجولانی موضوع بحثهای بسیاری شده است.
تحولات در پیام و تاکتیک
در سال ۲۰۲۱، نخستین تصویر او با لباسی غربی، در مصاحبهای با شبکه PBS آمریکا، سر و صدای بسیاری در رسانههای عربی بر پا کرد. این تصویر، سؤالاتی برانگیخت: آیا این تغییر ظاهر، خداحافظی با جهاد است؟ یا تلاشی برای نزدیک شدن به غرب؟
چندی پیش، این بحثها با اظهاراتی غافلگیرکننده از سوی او دوباره شعلهور شد. او اعلام کرد که تمامی نیروهای حیات تحریر الشام و دیگر گروههای شورشی، مناطق غیرنظامی را ترک خواهند کرد. او همچنین وعده داد که گروهش، در صورت دستیابی به پیروزی، منحل خواهد شد تا زمینه برای ایجاد نهادهایی جدید فراهم شود؛ نهادهایی که نمادی از جامعه متکثر سوریه باشند.
او در مصاحبهای با PBS گفته بود: «زمانی که انتفاضه دوم رخ داد، ۱۷ یا ۱۸ سال داشتم. آن روزها، به این فکر میکردم که چگونه میتوانم وظیفهام را در دفاع از مردمی که زیر ستم اشغالگران هستند، به انجام برسانم.»
از دمشق تا میدان جهاد
احمد حسین الشرح، که امروز با نام ابو محمد الجولانی شناخته میشود، در سال ۱۹۸۲ در درعا، شهری در جنوب سوریه، زاده شد؛ شهری که بعدها به «مهد انقلاب سوریه» معروف شد. او دوران کودکی خود را در عربستان سعودی گذراند، جایی که پدرش بهعنوان مهندس نفت کار میکرد. خانوادهاش سپس به دمشق نقل مکان کردند و احمد نوجوانیاش را در محله مرفه مزه سپری کرد. در همان سالها، تحصیلاتی عالی در زبان عربی داشت که بعدها در اردوگاههای جهادی، به او جایگاهی ویژه بخشید.
انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰، برای او نقطه آغازین رادیکالیزه شدن بود. اما حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، او را از دانشگاه دمشق به میدان جنگ کشاند. او با اتوبوسی ساده، رهسپار بغداد شد و پیش از سقوط این شهر به دست نیروهای آمریکایی، به آنجا رسید. در موصل، به گروهی جهادی به نام «سرایا المجاهدین» پیوست و نخستین درسهای جنگ را از آنان آموخت.
شکافها و تغییر ایدئولوژی
در سال ۲۰۱۲، او جبهه النصره را تأسیس کرد و رهبری آن را برعهده گرفت. اما در سال ۲۰۱۳، وقتی ابوبکر البغدادی، رهبر دولت اسلامی، خواست النصره را با داعش ادغام کند، الجولانی مخالفت کرد و به جای او، با ایمن الظواهری، رهبر القاعده، بیعت کرد. این تصمیم، منجر به شکافهای عمیقی در میان گروههای جهادی شد.
در سال ۲۰۱۶، او با القاعده نیز قطع رابطه کرد و تغییراتی بنیادین در ایدئولوژی خود ایجاد کرد. در مصاحبهای با الجزیره قطر، او اعلام کرد: «جبهه النصره هیچ برنامهای برای هدف قرار دادن غرب ندارد.»
اداره ادلب
از سال ۲۰۱۷، حیات تحریر الشام تحت رهبری الجولانی، کنترل استان ادلب را در دست گرفت. او حکومتی موازی با دولت دمشق تأسیس کرد، با پلیس، نهادهای اقتصادی و حتی دولتی که «دولت نجات» نامیده شد. اما جامعه مدنی در این منطقه تحت فشارهای فراوان قرار گرفت؛ از جمله بازداشتها، شکنجهها و حتی ترورهایی همچون قتل رائد فارس، یکی از چهرههای برجسته انقلاب سوریه.
آیندهای نامشخص
ابو محمد الجولانی اکنون آشکارا نشان داده که در پی جایگزینی بشار اسد است.