در حقیقت خسروپرویز، بهرام چوبین را به دو دلیل به کژآیینی متهم کرد: یکی بر این اساس که در مرام دیوانی ساسانی شورش برابر با بدعت بود و دیگر برحسب ارتداد آشکار بهرام چوبین. خسروپرویز به بهرام چوبین گفت: «زردشت در زند گفته است کسی که برگردد از دین پاک ترس و واهمه ای از خدا ندارد». در روایت فردوسی خسروپرویز از کژآیینی و ارتداد لفظی بهرام چوبین و پیروان او به گونه ای سخن میگوید که از آن، انکارِ دولت تلقی شود. خسروپرویز در آستانه جنگ با بهرام چوبین رو به خورشید که آن را روشنِ دادگر خواند نیایش و عهد کرد که اگر در جنگ پیروز شود، «هرکس از پشتیبانان بهرام چوبین اسیر شود او را به پرستش آتش شکوهمند وادارد (پرستندهٔ فرخ آتش کنم) و با این کار دل موبدان و هیربدان قلمرو خود را شاد سازد» (موبد و هیربد خوش کنم).
پروانه پورشریعتی،
افول و سقوط شاهنشاهی ساسانی؛ اتحادیه ساسانی ـ پارتی و فتح ایران به دست عربها،
ترجمه: آوا واحدی نوایی
نشر نی، 1398، چـ1
@AdnanFallahi
پروانه پورشریعتی،
افول و سقوط شاهنشاهی ساسانی؛ اتحادیه ساسانی ـ پارتی و فتح ایران به دست عربها،
ترجمه: آوا واحدی نوایی
نشر نی، 1398، چـ1
@AdnanFallahi