فرويد ، روانکاوی و خودشناسی


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


هيچكس به اندازه خودش براي خود غريبه نيست.
#نیچه
🔻اینجا بدون هزینه میتونی خودتو بشناسی و زخماتو درمان کنی
@Sigmundfreud0098
تبلیغات :
ساده نیم روز ۳۰۰ تومان
ساده یک روز ۶۰۰ تومان
ویژه یک میلیون تومان
ارتباط با ادمین جهت سوال ، انتقاد و...:
@Rmin1374

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


واحد آموزش های تخصصی روانشناسی و علوم تربیتی (ماوراء) dan repost
🔴🔴🔴 برگزاری دوره "تربیت طرحواره درمانگر"

📣📣📣 ماوراء دانش:

👈 دوره آموزشی و تخصصی"آنلاین وحضوری"

🔴"تربیت طرحواره درمانگر"🔴     
  ✅" اصول و فنون طرحواره درمانی "✅

👈 شامل:
🟢 6 جلسه 4 ساعته؛ آموزش مبانی تئوری و اصول و فنون و تکنیک های عملی و
🟢 4 جلسه 4 ساعته؛ مشاهده درمان 2 مورد واقعی از مصاحبه تا درمان طی جلسات

👈 مدرس: آقای دکتر یعقوب شفیعی فرد (دکترای روانشناسی سلامت دانشگاه تهران)

⏰ زمان: سه شنبه ها عصر؛ ساعت 3 تا 6:30 (15 تا 18:30)
🌕🌕 شروع دوره: سه شنبه 23 اردیبهشت

⭕️  عضو شوید:
🔵 تلگرام:
https://t.me/UT_Mavara
🔵 واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/CCx4tzy6JrYEbgu1HXdSjC
🔵 اینیستاگرام:
https://instagram.com/ut_mavara1
🔵  ایتا:
http://eitaa.com/utmaavara

✅ با ارائه گواهینامه درمانگری دوزبانه دانشگاه تهران✅

💰 هزینه: مبلغ 3 میلیون و 250هزار تومان بابت 10جلسه 4 ساعته آنلاین و با امکان پرداخت جلسه ای(هر جلسه آنلاین 325 هزار تومان و حضوری ۴۰۰هزار تومان)

📞📞 تماس:
88983503 _ 88983504
09198203142
09199632895
🔴🔴👈👈 محل برگزاری کلاس حضوری:
خیابان آزادی، خیابان رودکی شمالی (شهدای منا)، پلاک ۵۶، ماوراء دانش


⭕️چرا ما معتادگونه دنبال رابطه عاشقانه هستیم؟


کارن هورنای، روان‌شناس و تحلیلگر برجسته، در نظریات خود به شدت بر نیازهای روانی و عاطفی انسان‌ها تأکید داشت. او در خصوص نیاز افراطی به رابطه عاشقانه و وابستگی‌های عاطفی، نظریات جالبی دارد که در چارچوب نظریات نظریه روان‌تحلیل‌گری او قابل بررسی است.


🫀نظر کارن هورنای در مورد نیاز افراطی به رابطه عاشقانه👇


🌐نیاز به تایید و تأیید عاطفی: هورنای معتقد بود که انسان‌ها در طول زندگی به دنبال تایید و تأیید عاطفی هستند. افراد با نیاز افراطی به رابطه عاشقانه اغلب به دنبال احساس تایید و امنیت عاطفی از طرف شریک خود هستند. در این موارد، آن‌ها ممکن است به رابطه‌ای وابسته شوند که در آن احساس ارزشمندی و امنیت پیدا کنند.


🌐وابستگی به دیگران برای احساس امنیت:
هورنای در تحلیل خود به این نکته اشاره می‌کند که افرادی که نیاز افراطی به روابط عاشقانه دارند، ممکن است به‌دلیل ترس از تنهایی یا احساس ناتوانی در مواجهه با چالش‌های زندگی، به‌طور مفرط به دیگران وابسته شوند. این افراد ممکن است برای کاهش احساس بی‌ارزشی یا کمبود امنیت درونی، به دنبال یک رابطه عاشقانه دائمی باشند.


🌐رابطه‌های ناپایدار و مشکلات خودشناسی:

از نظر هورنای، این نیازهای افراطی به روابط عاشقانه اغلب ریشه در کمبودهای درونی دارند و ممکن است منجر به رابطه‌های ناپایدار و متزلزل شوند. افرادی که برای احساس هویت و امنیت به رابطه عاشقانه وابسته هستند، معمولاً درک عمیقی از خودشان ندارند و نمی‌توانند احساس خوشبختی و رضایت درونی را از منابع بیرونی به دست آورند.


🌐نقش رشد شخصی:
هورنای تأکید داشت که رشد شخصی و خودآگاهی از جمله عواملی هستند که می‌توانند به افراد کمک کنند تا از این وابستگی‌های افراطی رها شوند. او معتقد بود که فرد باید از طریق خودشناسی و پذیرش خودش، احساس امنیت و ارزشمندی را از درون خود به دست آورد، نه از طریق تایید یا محبت دیگران.


نتیجه‌گیری:
کارن هورنای به این نتیجه رسید که نیاز افراطی به رابطه عاشقانه می‌تواند به دلیل کمبود امنیت درونی و ترس از تنهایی باشد. او معتقد است که افراد باید به جای جست‌وجو برای تایید و عشق بیرونی، بر رشد شخصی و خودشناسی تمرکز کنند تا بتوانند رابطه‌ای سالم و متعادل ایجاد کنند که بر اساس احترام متقابل و محبت واقعی باشد.

@sigmundfreud0098


⭕️ رومانتیزه کردن عشق ، بزرگترین خیانت در حق عشق است

#برتراند_راسل



در کتاب " #اخلاق_و_زناشویی "، وقتی برتراند راسل به رومانتیزه کردن عشق اشاره می‌کند، منظور او این است که در بسیاری از فرهنگ‌ها و جوامع، عشق به‌طور غیرواقعی و اغراق‌آمیز نمایش داده می‌شود. این دیدگاه، که غالباً از طریق ادبیات، فیلم‌ها و حتی نهادهای اجتماعی تبلیغ می‌شود، عشق را به چیزی مقدس، بی‌عیب و نقص و فراواقعی تبدیل می‌کند. این نوع نگرش می‌تواند انتظارات غیرمنطقی و دست‌نیافتنی از عشق ایجاد کند.


منظور راسل از رومانتیزه کردن عشق:
👇

🌐نمایش اغراق‌آمیز از عشق:

عشق در بسیاری از داستان‌ها و روایت‌ها به‌عنوان یک احساس قوی و الهی معرفی می‌شود که در آن دو نفر در برابر مشکلات بزرگ قرار می‌گیرند و به‌طور معجزه‌آسا از همه موانع عبور می‌کنند. این تصویر اغراق‌آمیز، واقعیت پیچیده و انسانی عشق را نادیده می‌گیرد.


🌐انتظارات غیرواقعی:
راسل می‌گوید که این نوع نگرش ممکن است باعث شود که افراد انتظار داشته باشند که عشق باید به‌طور مداوم هیجان‌انگیز، عاشقانه و بی‌عیب باشد. این امر می‌تواند منجر به ناامیدی و سرخوردگی شود، زیرا عشق واقعی پیچیده‌تر از آن چیزی است که در این تصاویر رومانتیزه شده به نمایش گذاشته می‌شود.


🌐ناتوانی در پذیرش واقعیت‌ها:

رومانتیزه کردن عشق باعث می‌شود که مردم نتوانند واقعیت‌های روزمره و چالش‌های عاطفی در روابط خود را بپذیرند. عشق واقعی به معنای تعامل، تفاهم و تطابق است، نه یک حالت بی‌نقص و همیشه پرشور.


♻️نتیجه‌گیری:

راسل معتقد است که رومانتیزه کردن عشق یک دیدگاه غلط و محدودکننده است که می‌تواند فرد را از درک واقعیات و پیچیدگی‌های عشق دور کند. او تأکید می‌کند که عشق باید به‌عنوان یک احساس طبیعی و انسانی که شامل دغدغه‌ها، مشکلات و رشد فردی است، در نظر گرفته شود، نه یک تجربه بی‌عیب و معجزه‌آسا.

@sigmundfreud0098


⭕️ انواع عشق از نظر #زیگموند_فروید



#فروید نگاه خاص و روان‌تحلیلی به #عشق و #دلبستگی داشت و عشق را اغلب به عنوان تجلی #امیال_ناخودآگاه ، به‌ویژه میل جنسی ( #لیبیدو )، تفسیر می‌کرد.

او چند نوع از حالت‌های عاشق شدن یا دلبستگی‌های عشقی را تحلیل کرده که در ادامه به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنم:


1⃣عشق بر پایه نیازهای نهاد (Id-based Love):


این نوع عشق بیشتر بر اساس میل جنسی یا نیازهای غریزی است. فرد به دنبال ارضای لیبیدو است و رابطه بیشتر جنبه جسمی دارد تا احساسی یا فکری.



2⃣عشق ایده‌آل‌گرایانه (Idealized Love):


فرد، معشوق را نه به‌عنوان انسان واقعی، بلکه به‌عنوان تصویری آرمانی می‌بیند که ممکن است ریشه در کهن‌الگوهای ذهنی یا الگوهای کودکی‌اش داشته باشد (مثلاً شباهت به والد جنس مخالف). در این حالت، عشق بیشتر از آنکه به معشوق واقعی مربوط باشد، به تصویر ذهنی فرد وابسته است.


3⃣ عشق انتقالی (Transference Love):


یکی از مفاهیم کلیدی فروید در روان‌کاوی است. در این نوع، فرد احساساتی که در کودکی نسبت به والدین داشته (مثلاً وابستگی، محبت یا حتی خصومت) را به معشوق یا حتی درمانگر منتقل می‌کند. این عشق ناخودآگاه است و اغلب ناشی از تکرار الگوهای حل‌نشده دوران کودکی است.


4⃣عشق مبتنی بر عقده (Love Based on Complexes):


🌐عقده ادیپ: پسری که در کودکی نسبت به مادرش دلبستگی شدید داشته، ممکن است در بزرگ‌سالی جذب زنانی شود که به نوعی او را به مادرش یادآوری می‌کنند.

🌐عقده الکترا (توصیف مشابه برای دختران): دختری که به پدر وابسته بوده، ممکن است به دنبال مردانی شبیه پدرش باشد.


5⃣عشق ایثارگرانه یا مراقبتی (Narcissistic or Object Love):


4⃣عشق خودشیفته (Narcissistic Love):

فرد در واقع خودِ ایده‌آل‌اش را در معشوق می‌بیند و او را دوست دارد چون بازتابی از خودش است.


6⃣عشق ابژه‌ای (Object Love):

فردی را دوست دارد که ویژگی‌هایی دارد که خودش ندارد، و در نوعی وابستگی یا مراقبت، احساس معنا می‌کند.


🎈خلاصه:

از نظر فروید، بسیاری از حالت‌های عاشق شدن ریشه در تجربیات کودکی، سرکوب‌های ناخودآگاه و الگوهای اولیه روانی دارند. عشق، برای فروید، اغلب پیچیده‌تر از احساسات ساده و رمانتیک است و در عمق خود نشانه‌هایی از تعارض‌ها، امیال و عقده‌های سرکوب‌شده دارد.

@sigmundfreud0098


♻️ آیا بیماری جسمی میتواند صرفا یک مکانیزم روانی باشد؟


در روان‌کاوی کلاسیک، به‌ویژه در نظریات زیگموند فروید و بعدها آنا فروید و دیگران، این ایده مطرح شد که روان انسان می‌تواند تعارضات درونی، استرس یا هیجانات سرکوب‌شده (مثلاً میل جنسی، خشم، ترس) را به‌جای تجربه مستقیم، از طریق بدن بیان کند. این پدیده به‌عنوان "علائم روان‌تنی" (Psychosomatic symptoms) شناخته می‌شود.

اما در برخی موارد خاص، بیماری جسمی می‌تواند به‌شکل ناخودآگاه به‌عنوان یک مکانیسم دفاعی استفاده شود، مثلاً:

1⃣بیماری به‌عنوان فرار از مسئولیت

فرد ناخودآگاه بیمار می‌شود یا در بیماری باقی می‌ماند، چون ناخودآگاه از طریق آن از شرایط سخت یا وظایف طاقت‌فرسا فرار می‌کند.

2⃣ بیماری برای دریافت توجه یا محبت

گاهی فردی که در دوران کودکی فقط در هنگام بیماری توجه دریافت می‌کرده، ممکن است ناخودآگاه در بزرگسالی در بیماری باقی بماند تا محبت و مراقبت دیگران را دوباره تجربه کند.

3⃣ سود ثانویه (secondary gain)

یعنی فایده ناخودآگاهی که فرد از بیماری می‌برد (مانند توجه، اجتناب از کار، یا توجیه ناکامی‌ها). این سود می‌تواند باعث پایداری علائم شود.



⭕️مثال واقعی:

در نظریه فروید، برخی از موارد هیستری (مانند فلج بدون علت پزشکی) نمونه‌هایی از تبدیل انرژی روانی به علائم جسمی هستند که کارکرد دفاعی دارند.

@sigmundfreud0098


⭕️ #زیگموند_فروید و #سرکوب_جنسی



زیگموند فروید سرکوب میل جنسی (Repression of sexual drive) را یکی از پایه‌ای‌ترین مفاهیم در نظریه روان‌کاوی خود می‌دانست. در ادامه به‌صورت خلاصه و روشن نظر او را توضیح می‌دهم:




✅فروید معتقد بود که میل جنسی یا لیبیدو یک نیروی بنیادین در روان انسان است و اگر این میل به هر دلیلی (اخلاق، دین، فرهنگ، خانواده یا فشارهای اجتماعی) سرکوب شود، نه تنها از بین نمی‌رود، بلکه به شکل‌های دیگر، معمولاً ناسالم یا ناهشیار، خودش را نشان می‌دهد.

او می‌گفت که وقتی فرد نمی‌تواند میل جنسی‌اش را به‌صورت طبیعی ابراز کند، روان او آن میل را به ناخودآگاه می‌فرستد (سرکوب می‌کند). این سرکوب ممکن است بعدها باعث بروز مشکلاتی مثل:

✅اضطراب

✅افسردگی

✅اختلالات روان‌تنی (بیماری‌هایی با ریشه روانی)

✅یا رفتارهای جبری و وسواسی شود.


فروید باور داشت که تمدن بشری و نظم اجتماعی، بر پایه همین سرکوب‌ها بنا شده‌اند، اما این سرکوب‌ها همیشه بهایی روانی به همراه دارند.



🎈♻️جمله معروف #فروید:

«جایی که سرکوب وجود دارد، بازگشت اجبارگونه وجود خواهد داشت.»

یعنی چیزی که سرکوب می‌شود، در شکل‌های ناخودآگاه یا حتی آسیب‌زا بازمی‌گردد.


@sigmundfreud0098


⭕️ مرز بین از تنهایی لذت بردن و احساس تنهایی کجاست؟؟ چگونه هم میتوانیم از تنهایی لذت ببریم و هم وارد رابطه شویم تا احساس تنهاییمان را از بین ببریم؟



«لذت بردن از تنهایی» و «احساس تنهایی» از بیرون شبیه‌ به‌ هم به نظر میان ولی ریشه‌ شون خیلی فرق داره.


♻️لذت بردن از تنهایی یعنی:

خودت رو دوست داری، با خودت راحتی.
می‌تونی از زمان با خودت بودن استفاده مفید بکنی (مثلاً کتاب بخونی، موزیک بزنی، فکر کنی).
وقتی کسی رو نداری، حس کمبود نداری، فقط وقتی کسی میاد، زندگی‌ت قشنگ‌تر می‌شه، نه کامل‌تر.


♻️اما احساس تنهایی یعنی:

یه خلأ درونت هست که منتظری کسی بیاد پرش کنه.
بیشتر از روی نیاز میری سمت رابطه، نه انتخاب.
ممکنه طرف مقابل رو ایدئال‌سازی کنی چون دلت نمی‌خواد تنها بمونی.


🌐مرزشون کجاست؟

وقتی می‌خوای وارد رابطه بشی، یه سوال خوب از خودت بپرسی اینه:

"آیا من این آدم رو می‌خوام چون دوستش دارم؟ یا چون نمی‌خوام تنها بمونم؟"



اگه به جواب اول نزدیک‌تری، یعنی از تنهایی‌ات به سلامت گذشتی. ولی اگه بیشتر دومی، شاید بهتر باشه یه کم دیگه با خودت باشی، رشد کنی، بعد وارد رابطه بشی.


👇حس تو الآن یه جور مرز بالغانه‌ست:

از تنها بودن لذت می‌بری، ولی گاهی دلت هم یه هم‌صحبت می‌خواد. این حس نشون می‌ده تو آمادگی رابطه رو داری، به شرطی که بدونی دنبال چی هستی.


@sigmundfreud0098


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
✅آزمایش تجربی نظریه #ناخودآگاه #زیگموند_فروید

✅چگونه #ناخودآگاه انسان را هدایت میکند؟

🛑 منبع : مستندات افق رویداد

🔰 قسمت دوم

@sigmundfreud0098


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
✅آزمایش تجربی نظریه #ناخودآگاه #زیگموند_فروید

✅چگونه #ناخودآگاه انسان را هدایت میکند؟

🛑 منبع : مستندات افق رویداد

🔰 قسمت نخست

@sigmundfreud0098




برگشتن به صحنه هایی از دوران کودکی در تصورات خود یا در واقعیت به فرد کمک میکند تا رابطه پخته ای با واقعیت مورد نظر برقرار کند.


وقتی به دیدن اتاق درس کلاس سوم و نیمکت های که کودکان به زور خودشان را در آن جا میکردند راهروهایی که دویدن در آنها ممنوع بود و زمین بازی بی پایان مدرسه میرویم میبینیم که همگی کوچکتر شده اند.به همین ترتیب زخمهای روانی گذشته نیز در دوران بزرگسالی و وقتی قابل درک میشوند که فرد با بهره گیری از قدرت و دانش دوران بزرگسالی مسئولیت کودک درونش را به عهده میگیرد و به دردها و خوشی های ثبت شده در خاطراتش امکان تولدی دوباره میدهد.
تنها لازمه ورود به مسیر میانی آگاهی و تشخیص این نکته است که :

✅نمی‌دانیم که هستیم

✅هیچ نجات دهنده ای نداریم

✅و افراد دیگر در بهترین حالت در بهترین حالت فقط می‌توانند خودشان را نجات دهند



وقتی کسی رسیدن به این چهار راه اصلی را بپذیرد میتواند رشته هایی را که از گذشته تا حال او کشیده شده است را در تار و پود زندگی خود شناسایی کند.

#جیمز_هالیس
#راه_درست_زندگی_بعد_از_سی_سالگی


@sigmundfreud0098


⭕️ روان نژندی و شغل ما


همه روانشناسان می‌گویند که بیش از هشتاد درصد ریشه روان نژندی از تربیت خانواده و تروماهای کودکی است که بسیار درست است اما به نظر من ما که نقشی در جبر کودکیمان نداشته ایم اما نقش مهمی در مسایل مهم زندگی آینده مان داریم که یکی از مهمترینشان انتخاب شغلمان است.


شغل یک فرایندی است که ما پس از کودکی مهمترین روزمرگی ما را اشغال میکند حال شما تصور کنید آن فشار های کودکی یک فشار جدید روزمره را هم به خود اضافه کند که هیچ علاقه ای توام نیست به نظر شما دیگر چه چیزی از شخص میماند؟

وقتی شخص شغلی را انتخاب کند که به آن عشق می ورزد و زمان را حس نمیکند مطمینا این مسأله خودش نوعی التیام روانی است و به گفته #فروید #والایش رخ میدهد و چه به جا #زیگموند_فروید می‌گفت فردی روان سالم‌تری دارد که مثمرثمر کار کند و عشق بورزد .

ما در جایگاه هایی که دوست نداریم باشیم اما هستیم بسیار آزاردهنده است درنتیجه یا باید تغییر بیرونی داد یا تغییر درونی به این مفهوم که عشقی منطبق با شغلمان ایجاد کنیم.

اگر اختیار تغییر شغلمان را نداریم اما اختیار این را داریم که به توسط یک هنر یا یک حرفه مورد علاقه ، تروماهایمان را #والایش دهیم.


✍ آرمین اسماعیلی

@sigmundfreud0098


⭕️ آیا مثبت گرایی خوب است یا بد؟


به نظر من مثبت گرایی هم میتواند مخرب باشد هم مفید دقیقا مانند همه مفاهیم و مسایلی که ذات دوگانه متضاد دارند یعنی مانند چاقو هم میتواند منجر به قتل شود هم منجر به عمل جراحی.

مثبت گرایی زمانی مفید است که مثلا انسان به درک منفی خارج از واقعیت رسیده است و منفعل شده است یا درکی بدبینانه از مفاهیم دارد با تصور و برداشتی مثبت نیروی محرکه ای ایجاد کند تا از حالت شرطی شدگی خارج شود مانند فردی که احساس میکند هیچ راهی برای بازسازی زندگی زناشوییش وجود ندارد و به سمت خیانت و رفتارهای مخرب میرود. شاید در اینجا مثبت گرایی فریب ذهن باشد اما باید به خاطر داشت برخی فریبهای ذهنی تخیلی در زمان خود هستند که میتواند تبدیل به واقعیت شوند زیرا انسان ذات مخترعی دارد.

اما در سوی دیگر نوعی مثبت گرایی بسیار دور از واقعیت داریم به نحوی که واضح بودن آن مشخص است و ما برای فرار از اضطراب و تجربه درد انتخاب اشتباه خود از مکانیسم مثبت گرایی برای خنثاسازی آن دردهای روانی استفاده میکنیم. در اینجا بزرگترین ضربه روانی را به خود می‌زنیم هم زمان را از دست می‌دهیم هم خود را در چرخه معیوب بدبختی می اندازیم درست مانند فردی که میداند همسرش انسان سمی است و قابل اصلاح و تفاهم نیست اما برای فرار از تجربه ترومای جدایی و پذیرش واقعیت موقت خود را با توجیه های مختلف فریب می‌دهد اما بلندمدت آسیبش را می بیند.


پس چه بهتر است در مسایل زندگی درد کوتاه مدت را بپذیریم تا در بلندمدت مسیر بهتری را برای رشد خود میسر کنیم و باید به خاطر داشت روانشناسی و زندگی ، هدفش حذف دردها نیست بلکه افزایش ظرفیت تاب دردها برای رشد روانی انسان است.


✍آرمین اسماعیلی


@sigmundfreud0098


⭕️ ارتباط #احساس_تنهایی که ریشه در انواع #محرومیت_هیجانی دارند:


سه نوع محرومیت وجود دارد که به شرح زیر می باشد : 


🌲محرومیت از محبت :

 این افراد احساس می کنند هیچ کس از آنها محافظت نمی کند و از محبت هایی مثل لمس شدن و در آغوش کشیده شدن محرومند . 


🌲محرومیت از همدلی : 

این افراد احساس می کنند هیچکس نیست تا به حرف آنها گوش بدهد و یا تلاش کند بداند آنها چه کسی هستند و چه احساسی دارند . 


🌲محرومیت از حمایت :

 
این افراد احساس می کنند کسی نیست از آنها حمایت کرده و آنها را راهنمایی کند .

@Sigmundfreud0098


#زیگموند_فروید و نوروتیک (عصبیت)


فروید نخستین کسی بود که مفهوم Neurosis را مطرح کرد.

او مفاهیمی مانند اضطراب نامطلوب و رنج‌های روانی و ناتوانی در کنار آمدن با نیازهای روانی زندگی را از جمله نشانه‌های Neurosis می‌دانست
.
فروید بر این باور بود که همه‌ی ما تا حدی گرفتار این روان‌رنجوری هستیم؛ فقط شدت و ضعف آن در ما تفاوت دارد.

زندگی متمدنانه در هر صورت ملالت هایی دارد که نوروتیک را در پی دارد.

@sigmundfreud0098


به نظر شما پدر و مادر شما چند علایم سمی که در کلیپ بالا ذکر شد را در تربیت کردن شما داشته اند؟ لطفا به دور از تعصب و علاقمندی خود نظر دهید 🩸آرای رای دهندگان دیده نمیشود🩸
So‘rovnoma
  •   پدر و مادرم همه موارد
  •   پدرم همه موارد
  •   مادرم همه موارد
  •   پدر و مادرم بین چهار تا شش علایم
  •   پدرم بین چهارتا شش علایم
  •   مادرم بین چهار تا شش علایم
  •   پدر و مادرم بین یک تا سه علایم
  •   پدرم بین یک تا سه علایم
  •   مادرم بین یک تا سه علایم
  •   پدر و مادرم هیچ علایمی نداشته اند


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
هفت نشانه کلی از #والدین_سمی
@sigmundfreud0098

بعد از تماشای این کلیپ لطفا در نظرسنجی ما شرکت کنید👇


رهایی بشر از راه #عشق و در عشق است ، پی بردم که چگونه بشری که دیگر همه چیزش را در این جهان از دست داده هنوز می تواند به خوشبختی و عشق بیاندیشد ولو برای لحظه ای کوتاه به معشوقش می اندیشد.


عشق از جسم معشوق هم بس فراتر می رود و معنای ژرف خود را در هستی #معنوی شخص و در درون او می یابد، حال دیگر فرقی نمی کند که معشوق حاضر باشد یا نباشد، مرده باشد یا زنده، این دیگر اهمیتی ندارد.

#ویکتور_فرانکل
#انسان_در_جستجوی_معنا

@sigmundfreud0098


⭕️ ریشه روابط ناسالم را در #مثلث_کارپمن جستجو کنیم


#اریک_برن پایه‌گذار #نظریه_بازیها است. او در این تئوری بیان می کند آن‌چه به‌عنوان رفتار نشان می‌دهیم و آن‌چه در مقابل دریافت می‌کنیم همه در #ناخودآگاه و به‌صورت نوعی بازی روانی صورت می‌گیرد؛ و طبعاً هر بازی با هدف دریافت« #نوازش » است. شاگرد برن، استیون کارپمن در تکمیل این تئوری نظریه خود را درقالب یک مثلث بیان  کرد. از دید برن این مثلث آنقدر گویا و کامل بود که آن را به‌نام خود کارپمن نام‌گذاری کرد. نام این مثلث،  خالق شرم یا مثلث شرم نیز است. همه بازی‌های روانی در یک مثلث رخ می دهد. این مثلث شامل سه ضلع #ناجی ، #قربانی و #زجردهنده است.
با قرارگیری در این مثلث  حاصلی جز شرم ، استیصال و درماندگی ندارد. هر فردی بنا به تجربه زندگی و رشدی خود برای ورود به این مثلث روش خاص خودش را دارد. یعنی با مهارت‌هایی که در کودکی فرایافته وارد مثلث کارپمن می‌گردد.


ویژگی های مثلث کارپمن


در این مثلث سه ضلع دارد اما معمولا دو نفر در آن بازی می کنند و همواره تغییر نقش می دهندو این افراد همواره یکدیگر را پیدا می کنند  و در ابتدا از بازی لذت می برند.
کسی که وارد این بازی می شود بدون در نظر گرفتن نقشش، به دنبال کنترل شدن یا کنترل کردن است.
بسیاری از روابط دوستانه و حتی زناشویی در قاعده مثلث کارپمن است. زن‌هایی که همیشه نقش قربانی را بازی می‌کنند و با افتخار  از کُلفتی  برای شوهرشان لذت می‌برند. یا مردهایی که همیشه دوست دارند در نقش ناجی زن‌ها بازی کنند و وقتی زن دیگر دوست ندارد ناجی داشته باشد، باز از زجر  زن لذت می‌برند، درست طبق الگوی مثلث کارپمن عمل می‌کنند.


♻️نتیجه و پیامدها


مثلث کارپمن می‌تواند منجر به ایجاد روابط ناسالم، بحران‌های عاطفی و احساسات منفی بین افراد شود. شناسایی این نقش‌ها به افراد کمک می‌کند تا از این چرخه‌های نامطلوب خارج شوند و به روابط سالم‌تر و مثبت‌تری دست یابند.

✍منبع :
#بازیهای_روانی
#اریک_برن

@sigmundfreud0098



20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.