«سطوح تحلیل»
(Levels of Analysis)
والتز برای توضیح ریشههای جنگ سه «تصویر» (Image) یا سطح تحلیلی را مطرح میکند:
1. تصویر اول (سطح فردی)
در این سطح، عاملِ اصلی در رفتار بینالمللی، ویژگیهای فردیِ رهبران یا بازیگران انسانی فرض میشود. به عبارتی، جنگ یا صلح را میتوان ناشی از ویژگیهای روانشناختی، باورها، ایدئولوژی یا حتی اشتباهات محاسباتی افراد دانست. نظریههایی که بر تصمیمگیرندگان دولتی، شخصیت رهبران، روانشناسی شناختی، یا نقش نخبگان سیاسی متمرکز میشوند، در این دسته جای میگیرند.
2. تصویر دوم (سطح واحد یا سطح دولت)
در این سطح، ساختارها و ویژگیهای داخلی دولتها (مانند نوع رژیم سیاسی، ایدئولوژی حاکم، ساختار اقتصادی، توزیع قدرت میان نهادهای داخلی، منافع گروههای ذینفوذ و...) علت اصلی رفتارهای بینالمللی تلقی میشوند. این دیدگاه تأکید میکند که دولتها از نظر داخلی یکسان نیستند و ماهیت داخلی آنها (مثلاً دموکراسی یا اقتدارگرا بودن) میتواند رفتار بینالمللی و سیاست خارجیشان را توضیح دهد.
3. تصویر سوم (سطح ساختاری یا سیستمی)
در این سطح، ساختار آنارشیک نظام بینالملل و توزیع قدرت میان دولتها عامل اصلی شکلگیری رفتارهای بینالمللی دانسته میشود. نظریههای نئورئالیسم (واقعگرایی ساختاری) یا نئولیبرالیسم، به جای آنکه بر ویژگیهای داخلی دولتها یا شخصیت رهبران تمرکز کنند، تأکیدشان بر این است که رقابت بر سر بقا در یک سیستم آنارشیک، دولتها را وادار به رفتارهایی خاص (مانند موازنهی قدرت) میکند؛ خواه رهبران فلان خصوصیت شخصی را داشته باشند یا رژیمشان چنین باشد یا چنان.
نکته پایانی
گرچه این دستهبندی سهسطحی (یا سهتصویری) بسیار رایج است، اما در عمل، بسیاری از نظریههای امروزی ممکن است چند سطح را با هم ترکیب کنند. برای مثال، یک نظریه ممکن است توضیح دهد که چگونه ساختار نظام بینالملل، با میانجیگریِ نهادهای داخلی و کنش رهبران، رفتار دولت را شکل میدهد. با این حال، به صورت کلی و برای درک بهتر چارچوب نظری در روابط بینالملل، همین تفکیک سهگانه هنوز هم بسیار مفید است.
@Human_rights_for_world
(Levels of Analysis)
والتز برای توضیح ریشههای جنگ سه «تصویر» (Image) یا سطح تحلیلی را مطرح میکند:
1. تصویر اول (سطح فردی)
در این سطح، عاملِ اصلی در رفتار بینالمللی، ویژگیهای فردیِ رهبران یا بازیگران انسانی فرض میشود. به عبارتی، جنگ یا صلح را میتوان ناشی از ویژگیهای روانشناختی، باورها، ایدئولوژی یا حتی اشتباهات محاسباتی افراد دانست. نظریههایی که بر تصمیمگیرندگان دولتی، شخصیت رهبران، روانشناسی شناختی، یا نقش نخبگان سیاسی متمرکز میشوند، در این دسته جای میگیرند.
2. تصویر دوم (سطح واحد یا سطح دولت)
در این سطح، ساختارها و ویژگیهای داخلی دولتها (مانند نوع رژیم سیاسی، ایدئولوژی حاکم، ساختار اقتصادی، توزیع قدرت میان نهادهای داخلی، منافع گروههای ذینفوذ و...) علت اصلی رفتارهای بینالمللی تلقی میشوند. این دیدگاه تأکید میکند که دولتها از نظر داخلی یکسان نیستند و ماهیت داخلی آنها (مثلاً دموکراسی یا اقتدارگرا بودن) میتواند رفتار بینالمللی و سیاست خارجیشان را توضیح دهد.
3. تصویر سوم (سطح ساختاری یا سیستمی)
در این سطح، ساختار آنارشیک نظام بینالملل و توزیع قدرت میان دولتها عامل اصلی شکلگیری رفتارهای بینالمللی دانسته میشود. نظریههای نئورئالیسم (واقعگرایی ساختاری) یا نئولیبرالیسم، به جای آنکه بر ویژگیهای داخلی دولتها یا شخصیت رهبران تمرکز کنند، تأکیدشان بر این است که رقابت بر سر بقا در یک سیستم آنارشیک، دولتها را وادار به رفتارهایی خاص (مانند موازنهی قدرت) میکند؛ خواه رهبران فلان خصوصیت شخصی را داشته باشند یا رژیمشان چنین باشد یا چنان.
نکته پایانی
گرچه این دستهبندی سهسطحی (یا سهتصویری) بسیار رایج است، اما در عمل، بسیاری از نظریههای امروزی ممکن است چند سطح را با هم ترکیب کنند. برای مثال، یک نظریه ممکن است توضیح دهد که چگونه ساختار نظام بینالملل، با میانجیگریِ نهادهای داخلی و کنش رهبران، رفتار دولت را شکل میدهد. با این حال، به صورت کلی و برای درک بهتر چارچوب نظری در روابط بینالملل، همین تفکیک سهگانه هنوز هم بسیار مفید است.
@Human_rights_for_world