#آهو_مرشدی
#طلا
#پارت_109
با دیدن عکس گوشی روی جعبه حیرت زده برداشتمش
_الیاس؟
_جانم؟
_نگو که این برای منه؟اونم چی؟ آیفون!!
خندید
_نه پس اگه برای تو نیست پس برای کیه؟
جعبه رو سریع روی میز گذاشتم
_اصلا فکرشم نکن
_چرا؟
_چرا داره؟ من همینجوریشم به تو مدیونم
تو بودی که تو روزای سخت کمکم کردی تا از وضعیت بدی که داشتم بیرون بیام
همیشه حمایتم کردی
حقوقم به موقع دادی بیشتر از همه دادی
من هیچ جوره نمیتونم لطفایی که در حقم کردی جبران کنم
نگاهش برق افتاد
_همین الانشم میتونی جبران کنی!
شونههام لرزید
لعنتی! حتی نخ دادنشم یجوری بود که نمیتونستم گارد بگیرم
_خودت شرایط زندگی من میدونی
نمیخوام دوباره تکرارشون کنم برات
#طلا
#پارت_109
با دیدن عکس گوشی روی جعبه حیرت زده برداشتمش
_الیاس؟
_جانم؟
_نگو که این برای منه؟اونم چی؟ آیفون!!
خندید
_نه پس اگه برای تو نیست پس برای کیه؟
جعبه رو سریع روی میز گذاشتم
_اصلا فکرشم نکن
_چرا؟
_چرا داره؟ من همینجوریشم به تو مدیونم
تو بودی که تو روزای سخت کمکم کردی تا از وضعیت بدی که داشتم بیرون بیام
همیشه حمایتم کردی
حقوقم به موقع دادی بیشتر از همه دادی
من هیچ جوره نمیتونم لطفایی که در حقم کردی جبران کنم
نگاهش برق افتاد
_همین الانشم میتونی جبران کنی!
شونههام لرزید
لعنتی! حتی نخ دادنشم یجوری بود که نمیتونستم گارد بگیرم
_خودت شرایط زندگی من میدونی
نمیخوام دوباره تکرارشون کنم برات