-ممه دوست نداری...؟!
مرد با اخم نگاهی به سینه های گرد دخترک کرد که سخاوتمندانه در دیدرسش قرار داده بود.
-بزن به چاک بچه تا دهنت رو سرویس نکردم...!
نازان چشمانش برق زد.
-جووون من عاشق اینم که تو سرویسم کنی البته نه دهنم رو، اونجامو....!!!
مرد با نگاهی سرخ شده خیره اش شد.
-میخاری...؟!
دخترک سری تکان داد و چشمکی زد...
-اومدم برام بخارونی می دونی که چی میگم...!!!
مرد عصبانی سمتش قدم برداشت و چنگی به پشت گردنش زد...
فشاری وارد کرد و سپس با نیشخندی گفت:
-قبوله میخارونمت اما اول باید دهنت سرویس بشه بعد اونجات...
سپس به زور روی زانو نشاندش و کمربندش را باز کرد و...... ❌🔞💢
https://t.me/+HwVSVnNUpp85OGNk
https://t.me/+HwVSVnNUpp85OGNk
https://t.me/+HwVSVnNUpp85OGNk
گیو ملکشاهی مرد خشن و به شدت وحشیه که با فرار برادرزادش و ناپدید شدن عتیقه گرانبهاش میره سروقت نامداری که خاطرخواه برادرزادشه ولی با خواهر نامدار رو به رو میشه.... 🩸
دختری خوش سیما و خوش صدا که چشمان عسلیش هوش از سرش میبره... 💥❌
دختره رو می دزده اما تازه می فهمه این دختر زیبا چه سلیطه ای هست که با نیم وحب قد و شش متر زبون درسته قورتش میده...!!! 🤤❌🔞🙈
مرد با اخم نگاهی به سینه های گرد دخترک کرد که سخاوتمندانه در دیدرسش قرار داده بود.
-بزن به چاک بچه تا دهنت رو سرویس نکردم...!
نازان چشمانش برق زد.
-جووون من عاشق اینم که تو سرویسم کنی البته نه دهنم رو، اونجامو....!!!
مرد با نگاهی سرخ شده خیره اش شد.
-میخاری...؟!
دخترک سری تکان داد و چشمکی زد...
-اومدم برام بخارونی می دونی که چی میگم...!!!
مرد عصبانی سمتش قدم برداشت و چنگی به پشت گردنش زد...
فشاری وارد کرد و سپس با نیشخندی گفت:
-قبوله میخارونمت اما اول باید دهنت سرویس بشه بعد اونجات...
سپس به زور روی زانو نشاندش و کمربندش را باز کرد و...... ❌🔞💢
https://t.me/+HwVSVnNUpp85OGNk
https://t.me/+HwVSVnNUpp85OGNk
https://t.me/+HwVSVnNUpp85OGNk
گیو ملکشاهی مرد خشن و به شدت وحشیه که با فرار برادرزادش و ناپدید شدن عتیقه گرانبهاش میره سروقت نامداری که خاطرخواه برادرزادشه ولی با خواهر نامدار رو به رو میشه.... 🩸
دختری خوش سیما و خوش صدا که چشمان عسلیش هوش از سرش میبره... 💥❌
دختره رو می دزده اما تازه می فهمه این دختر زیبا چه سلیطه ای هست که با نیم وحب قد و شش متر زبون درسته قورتش میده...!!! 🤤❌🔞🙈