Репост из: شــبانه?
#part165
#گناهــشیـرینـ🔞
کمر شلوارشو باز کرد و با یه حرکت شلوارشو کشید پایین و گفت:
"توام همزمان میخوریش؟"
نشستم رو تخت و تاپی که تنم بود و شایان زحمتشو نکشیده بود از تنم در اوردم،با شیطنت گفتم:
"69؟"
چشمکی زد و گفت:
"بیا روم"
دراز کشید رو تخت و اشاره کرد که برم روش،موهامو بالای سرم جمع کردم و برعکس دراز کشیدم روش،دو طرف پام رو باز کردو نفس عمیقی بین پام کشید
قلقلکم شد و ریز خندیدم،انگشتشو کشید روم و گفت:
"میخندی؟باید بخوریش!!"
بلند خندیدم و دستامو دورش حلقه کردم،هنوز کامل تحریک نشده بود،اما بازم برجسته بود
نوک زبونمو کشیدم روش که ضربه محکمی به بین پام زد و گفت:
"مگه داری چایی میخوری مزه مزه میکنی لعنتی؟نترس نمیسوزی کامل بخورش!"
لعنتی حتی تو اینجور مواقع هم دست از چرتو پرت گفتن برنمیداشت!خنده امگرفته بود اما به سختی خودمو کنترل کردم و کامل انداختم تو دهنم
این کارمو با چرخش کامل زبونش توم جبران کرد..
#هات_ترین_رمان_تلگرام🔞💦
https://t.me/joinchat/AAAAAEzy242FMs6VKnMi-w
https://t.me/joinchat/AAAAAEzy242FMs6VKnMi-w
#سرچ_کن_نبود_لفت_بده🔥👌
#گناهــشیـرینـ🔞
کمر شلوارشو باز کرد و با یه حرکت شلوارشو کشید پایین و گفت:
"توام همزمان میخوریش؟"
نشستم رو تخت و تاپی که تنم بود و شایان زحمتشو نکشیده بود از تنم در اوردم،با شیطنت گفتم:
"69؟"
چشمکی زد و گفت:
"بیا روم"
دراز کشید رو تخت و اشاره کرد که برم روش،موهامو بالای سرم جمع کردم و برعکس دراز کشیدم روش،دو طرف پام رو باز کردو نفس عمیقی بین پام کشید
قلقلکم شد و ریز خندیدم،انگشتشو کشید روم و گفت:
"میخندی؟باید بخوریش!!"
بلند خندیدم و دستامو دورش حلقه کردم،هنوز کامل تحریک نشده بود،اما بازم برجسته بود
نوک زبونمو کشیدم روش که ضربه محکمی به بین پام زد و گفت:
"مگه داری چایی میخوری مزه مزه میکنی لعنتی؟نترس نمیسوزی کامل بخورش!"
لعنتی حتی تو اینجور مواقع هم دست از چرتو پرت گفتن برنمیداشت!خنده امگرفته بود اما به سختی خودمو کنترل کردم و کامل انداختم تو دهنم
این کارمو با چرخش کامل زبونش توم جبران کرد..
#هات_ترین_رمان_تلگرام🔞💦
https://t.me/joinchat/AAAAAEzy242FMs6VKnMi-w
https://t.me/joinchat/AAAAAEzy242FMs6VKnMi-w
#سرچ_کن_نبود_لفت_بده🔥👌