🔻 نقد الگوی تقسیم جنسیتی نقشها
✍سبا قنبری
🔹 تالکوت پارسونز از مهمترین نظریهپردازان مکتب کارکردگرایی ساختاری در جامعهشناسی است. این نظریه یکی از مهمترین و پرنفوذترین نظریات جامعهشناسی است. با این حال دیدگاه او در مورد خانواده هستهای مورد انتقاد جدی فمینیستها قرار گرفت. پارسونز با مطالعه بر روی خانوادههای طبقه متوسط آمریکا الگوی خانواده هستهای را کارآمدترین الگو در جهان معرفی کرد. او خانواده را یک خردهنظام از نظام کل جامعه در نظر میگرفت که دارای کارکردهایی برای جامعه است و به همین دلیل در دستگاه فکریاش اهمیت زیادی برای آن قائل بود.
🔹 از دید پارسونز این خانواده براساس همسرگزینی آزاد و عشق رومانتیک شکل میگیرد، نومکان، مصرفی و از لحاظ اقتصادی وابسته به نقش نانآوری مرد است. پارسونز نقشهای خانوادگی را برحسب جنس تفکیک میکرد. براین اساس نقشهای مردان را «ابزاری» میدانست. یعنی نقشی که معطوف به هدف معین، مشخص و قابل اندازهگیری است مثل سرکار رفتن و کسب دستمزد.
🔹 پارسونز نقشهای زنان را نیز «ابرازی/وانمودی» مینامید، یعنی نقشهای مادرانه، احساسی و عاطفی زنان در محیط خانواده. او معتقد بود که جامعه برای حفظ یکپارچگی خود هم به نقشهای «وانمودی» و هم به نقشهای «ابزاری» نیاز دارد و این نقشها برای جامعه دارای کارکرد مثبت است. او همچنین طبیعت مردان را به نقشهای «ابزاری» و طبیعت زنان را به نقشهای «وانمودی» نزدیک میدانست. او تفاوت نقشها در خانواده را شرط ضروری برای تحقق بخشیدن کارکردهای خانواده هستهای میدانست.
🔹 میریام جانسون، فمینیست آمریکایی، معتقد بود که نظریه پارسونز دچار سوگیری جنسیتی است. پویاییها و تحولاتی که منجر به تغییر شکل خانواده از گسترده به هستهای شده است را نمیبیند. چنان استدلال میکند که گویی این سنخ خانواده از ابتدای تاریخ وجود داشتهاست.
🔹 پارسونز با رویکردی ذاتگرایانه و طبیعتگرایانه از خانواده هستهای دفاع میکند که کارکردهای نظام مردسالاری را تامین میکند. نظامی که از زنان ارزشزدایی و امتیاززدایی میکند و الزامات آن ایجاب میکند که طبیعت زنان را به خانه و خانواده گره بزند. بنابراین اگرچه برای جامعه مردسالار دارای کارکرد مثبت است اما برای زنان کارکرد ندارد.
🔹 جانسون معتقد بود که الزامات فرهنگی نظام مردسالاری نقش «ابزاری» مردان را بااهمیت و باارزش و نقش «وانمودی» زنان را بیاهمیت معرفی میکند و این انگاره حتی از کودکی در بچهها نیز نهادینه میشود چون مشاهده میکنند که نقش «ابزاری» مرد منجر به تولید چیزی میشود که قابلیت اندازهگیری دارد. در حالیکه نقش «وانمودی» زنان عمدتا پنهان و نامرئی است.
🔹 جانسون به نحوی موشکافانه استدلال میکرد که این نقش «وانمودی» زنان در حوزه خصوصی که پارسونز از آن دفاع میکند، حتی در حوزه عمومی هم آینده شغلی زنان را تحتتاثیر قرار میدهد. یعنی از زنان انتظار میرود که اگر هم به دنبال شاغلشدن هستند به سراغ مشاغلی بروند که ادامهدهنده نقش «وانمودی» آنان در درون خانواده است. به عنوان مثال مشاغلی مانند پرستاری و معلمی که عمدتا زنانه تلقی میشوند.
🔹 تحت تاثیر نظریه پارسونز تا مدتها در جامعهشناسی بیکاری زنان بهخصوص زنان متاهل مشکل و مسئله بهحساب نمیآمد. هرچند این نظریه قدیمی و مربوط به دهه پنجاه میلادی است اما در فضای ایدئولوژیک رشته مطالعاتزنان در ایران نیز عمدتا محافظهکاران از این نظریه برای تثبیت گفتمان نظام سیاسی که هستی وجودی زن را در دو مقوله همسری و مادری تعریف میکند استفاده میکنند. اگرچه تاکید پارسونز بر عنصر عشق، انتخاب و اختیار در تشکیل خانواده هستهای است اما در جامعه ایران هنوز خانواده نقش مهمی در فرایند ازدواج فرزندان دارد و حتی ازدواج سنتی در برخی مناطق به قوت خود پابرجاست.
#مطالعات_زنان
@womenstudies
✍سبا قنبری
🔹 تالکوت پارسونز از مهمترین نظریهپردازان مکتب کارکردگرایی ساختاری در جامعهشناسی است. این نظریه یکی از مهمترین و پرنفوذترین نظریات جامعهشناسی است. با این حال دیدگاه او در مورد خانواده هستهای مورد انتقاد جدی فمینیستها قرار گرفت. پارسونز با مطالعه بر روی خانوادههای طبقه متوسط آمریکا الگوی خانواده هستهای را کارآمدترین الگو در جهان معرفی کرد. او خانواده را یک خردهنظام از نظام کل جامعه در نظر میگرفت که دارای کارکردهایی برای جامعه است و به همین دلیل در دستگاه فکریاش اهمیت زیادی برای آن قائل بود.
🔹 از دید پارسونز این خانواده براساس همسرگزینی آزاد و عشق رومانتیک شکل میگیرد، نومکان، مصرفی و از لحاظ اقتصادی وابسته به نقش نانآوری مرد است. پارسونز نقشهای خانوادگی را برحسب جنس تفکیک میکرد. براین اساس نقشهای مردان را «ابزاری» میدانست. یعنی نقشی که معطوف به هدف معین، مشخص و قابل اندازهگیری است مثل سرکار رفتن و کسب دستمزد.
🔹 پارسونز نقشهای زنان را نیز «ابرازی/وانمودی» مینامید، یعنی نقشهای مادرانه، احساسی و عاطفی زنان در محیط خانواده. او معتقد بود که جامعه برای حفظ یکپارچگی خود هم به نقشهای «وانمودی» و هم به نقشهای «ابزاری» نیاز دارد و این نقشها برای جامعه دارای کارکرد مثبت است. او همچنین طبیعت مردان را به نقشهای «ابزاری» و طبیعت زنان را به نقشهای «وانمودی» نزدیک میدانست. او تفاوت نقشها در خانواده را شرط ضروری برای تحقق بخشیدن کارکردهای خانواده هستهای میدانست.
🔹 میریام جانسون، فمینیست آمریکایی، معتقد بود که نظریه پارسونز دچار سوگیری جنسیتی است. پویاییها و تحولاتی که منجر به تغییر شکل خانواده از گسترده به هستهای شده است را نمیبیند. چنان استدلال میکند که گویی این سنخ خانواده از ابتدای تاریخ وجود داشتهاست.
🔹 پارسونز با رویکردی ذاتگرایانه و طبیعتگرایانه از خانواده هستهای دفاع میکند که کارکردهای نظام مردسالاری را تامین میکند. نظامی که از زنان ارزشزدایی و امتیاززدایی میکند و الزامات آن ایجاب میکند که طبیعت زنان را به خانه و خانواده گره بزند. بنابراین اگرچه برای جامعه مردسالار دارای کارکرد مثبت است اما برای زنان کارکرد ندارد.
🔹 جانسون معتقد بود که الزامات فرهنگی نظام مردسالاری نقش «ابزاری» مردان را بااهمیت و باارزش و نقش «وانمودی» زنان را بیاهمیت معرفی میکند و این انگاره حتی از کودکی در بچهها نیز نهادینه میشود چون مشاهده میکنند که نقش «ابزاری» مرد منجر به تولید چیزی میشود که قابلیت اندازهگیری دارد. در حالیکه نقش «وانمودی» زنان عمدتا پنهان و نامرئی است.
🔹 جانسون به نحوی موشکافانه استدلال میکرد که این نقش «وانمودی» زنان در حوزه خصوصی که پارسونز از آن دفاع میکند، حتی در حوزه عمومی هم آینده شغلی زنان را تحتتاثیر قرار میدهد. یعنی از زنان انتظار میرود که اگر هم به دنبال شاغلشدن هستند به سراغ مشاغلی بروند که ادامهدهنده نقش «وانمودی» آنان در درون خانواده است. به عنوان مثال مشاغلی مانند پرستاری و معلمی که عمدتا زنانه تلقی میشوند.
🔹 تحت تاثیر نظریه پارسونز تا مدتها در جامعهشناسی بیکاری زنان بهخصوص زنان متاهل مشکل و مسئله بهحساب نمیآمد. هرچند این نظریه قدیمی و مربوط به دهه پنجاه میلادی است اما در فضای ایدئولوژیک رشته مطالعاتزنان در ایران نیز عمدتا محافظهکاران از این نظریه برای تثبیت گفتمان نظام سیاسی که هستی وجودی زن را در دو مقوله همسری و مادری تعریف میکند استفاده میکنند. اگرچه تاکید پارسونز بر عنصر عشق، انتخاب و اختیار در تشکیل خانواده هستهای است اما در جامعه ایران هنوز خانواده نقش مهمی در فرایند ازدواج فرزندان دارد و حتی ازدواج سنتی در برخی مناطق به قوت خود پابرجاست.
#مطالعات_زنان
@womenstudies