🔻
همچون یک رویای عطرآگین خوش✍محمدرضا سرشار
🔹️در دوران تولیت دکتر سیدابراهیم رئیسی بر آستان قدس رضوی، تحولات قابلتوجه و اتفاقات زیبایی در مدیریت این حرم مقدس افتاد، که یکی از آنها در بخش فعالیتهای فرهنگی آن بود.
🔹یکی از این رخدادها، نظم و نسق بیشتر دادن به برنامه تحویل سال نو در حرم، و هرچه پررنگتر کردن وجهه هنری و ادبی این برنامهها - از حالت صرفا و مستقیما مذهبی سنتی و کلیشهای مرسوم آن- بود.
🔹پیرو همین - به تعبیر حاجآقا قرائتی- خطشکنی شجاعانه و درست آن عزیز بود که در سه سال متوالی، بنده نیز از طرف بخش فرهنگی حرم مطهر امام رضا(ع)، دعوت شدم، تا در کنار ادبا و هنرمندان و ذاکران متعدد دیگر، در ساعات نزدیک به تحویل سال، در برنامه متنوع زنده حرم مطهر رضوی به این مناسبت، برای جمعیت میلیونی حاضر در حرم، برنامهای ده- پانرده دقیقهای داشته باشم.
🔹با خوشحالی بسیار و استقبال از این توفیق بزرگ، در این برنامهها حاضر شدم، و در دو نوروز، هر سال، یک داستان درباره امام رضا(ع)، و در یک نوروز که مصادف با ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود، یک داستان در باره تولد ایشان اجرا کردم. این دعوت مبارک، انگیزهای شد تا توفیق اجباری بیابم که برای هر یک از آن برنامهها، یک داستان - در حد مقدورات زمانی آن برنامه - بنویسم. بعد هم به توصیه عزیزی در نشر معارف، قرار شد این داستانها را در قالب سه کتاب کودک درباره امام رضا(ع) و حضرت علی علیه السلام تدوین کنم و ناشر مزبور، آنها را چاپ منتشر کند.
🔹یکی از این کتابها، کتاب «دختر مغربی»، دیگری "سفر پرماجرا" و سومی "ماه شب چهارده" بود. «دختر مغربی» درباره مادر امام رضا(ع) است.
🔹«سفر پرماجرا» درباره سفر پر ماجرای دعبل خزاعی از بغداد به طوس و تشرف به محضر امام رضا علیه السلام، برای قرائت و تقدیم قصیده جدیدش "مدارس آیات" به ایشان است. "ماه شب چهارده نیز به چگونگی ولادت حضرت علی علیه السلام در کعبه است.
🔹به هر حال نگارش این سه داستان کودک و نوجوان را من مدیون دکتر سید ابراهیم رئیسی هستم، و از این بابت از ایشان متشکرم. اما در دوران کوتاه ریاست جمهوریاش نیز، در ضیافت افطاری که آن عزیز با اهالی هنر و ادبیات در محل تالار اجلاس سران داشت، بنده نیز افتخار حضور داشتم. (و البته در طول چهل و پنج سالی که تا آن زمان از پیروزی انقلاب میگذشت، این دومین باری بود که در ضیافت افطار یک رئيس جمهور کشورمان شرکت میکردم.)
🔹اما شاید بتوان گفت که، تقدیر چنین بود که آخرین بار، در روز بسیاربسیار تلخ رسیدن خبر شهادت ایشان، مهمان (در واقع به نوعی مرثیهگوی وی) یک برنامه زنده تلویزیونی در شبکه افق در مورد او، در سیما باشم.
🔹بعدها، روزی، طی یادداشتی کوتاه درباره ایشان، در صفحه شخصیام در فضای مجازی، نوشتم: فراموشت نمیکنیم، مرد بیریا و بیقرارِ وادی خدمت! افسوس که گویی همچون یک رویای کوتاه خوش بودی، که از حوالی کوچههای احساس ما عبور کردی.
🔹مثل یکنسیم؛ سبک، فرّار و بیصدا؛ اما عطرآگین و فرحبخش! چقدر دلمان برایت تنگ شده است...! روح و رضوان خدا بر تو باد!
✅️
@Rajanews_com