#بـــرگ_زیـــــتون🍃
#پارت_سیصد_سی_نه
مثل بچه ها که وقتی بهم میفتن از غیض موهای همدیگه رو محکم میکشن تا دردی که تحمل می کنن کمتر بشه؛ من موهای آریو می کشیدم و اون گاز محکمی تر از گردن و سینه ام می گرفت تا درد خودش کمتر بشه.
- آخ؛ سوراخ کردی آریو.
نصف بیشتر موهاش رو چنگ زده و برای همین کله ش کج بود سمت دست من.
- موهامو ول کن زن.
چپ چپ نگاهش کردم و لب زد:
- اول سینه ی منو ول کن.
اسباب بازیت که نیست؛ من باهاش بهش به بچه ام شیر میدم...
پشت چشمی نازک کردم و ادامه دادم:
- از بس دست زدی کثیف شد.
این حرف هام به مزاق آریو خوش نیومد.
طوری که باعث شد چهارچنگولی بیفته به جون بالا تنه ام و منم با تمام قوا موهاش رو بکشم.
انقدر ادامه دادیم و جیغ جیغ کردیم که نیاز به گریه افتاد؛ اونم با صدای بلند!
چپ چپ به آریو نگاه کردم و تشر زدم:
- ول کن بچه ام بیدار شد.
با اخم اشاره ای به موهاش کرد و گفت:
- تو اول موهای منو ول کن.
مشکوک نگاهش کردم و پرسیدم:
- اگه ول کردم اما ول نکردی چی؟
انگار خیلی درد می کشید چون سریع جواب داد:
- اصلا همزمان ول می کنیم.
سری تکون دادم و گفتم:
- پس میشمارم؛ یک...
اما هنوز شمارشم شروع نشده بود که نیاز جیغ فرابنفشی کشید و ترسیده بدن و موهای همدیگه رو ول کردیم و من سمت نیاز چرخیدم.
بااخم مشتش رو سمت آریو گرفته بود و پشت سر هم حرف هایی می زد که بی شباهت به غرغر کردن نبود.
سلام قشنگام جهت اطلاعتون باید بگم که رمان کامل شده و تا اخر ماه با تخفیف ویژه به فروش میرسه برای اینکه این تخفیف شاملتون شه میتونین برین پیوی ادمین برای واریز مبلغ و دریافت رمان
ادمین پاسخگو👇❤️
@Laxtury_admin
#پارت_سیصد_سی_نه
مثل بچه ها که وقتی بهم میفتن از غیض موهای همدیگه رو محکم میکشن تا دردی که تحمل می کنن کمتر بشه؛ من موهای آریو می کشیدم و اون گاز محکمی تر از گردن و سینه ام می گرفت تا درد خودش کمتر بشه.
- آخ؛ سوراخ کردی آریو.
نصف بیشتر موهاش رو چنگ زده و برای همین کله ش کج بود سمت دست من.
- موهامو ول کن زن.
چپ چپ نگاهش کردم و لب زد:
- اول سینه ی منو ول کن.
اسباب بازیت که نیست؛ من باهاش بهش به بچه ام شیر میدم...
پشت چشمی نازک کردم و ادامه دادم:
- از بس دست زدی کثیف شد.
این حرف هام به مزاق آریو خوش نیومد.
طوری که باعث شد چهارچنگولی بیفته به جون بالا تنه ام و منم با تمام قوا موهاش رو بکشم.
انقدر ادامه دادیم و جیغ جیغ کردیم که نیاز به گریه افتاد؛ اونم با صدای بلند!
چپ چپ به آریو نگاه کردم و تشر زدم:
- ول کن بچه ام بیدار شد.
با اخم اشاره ای به موهاش کرد و گفت:
- تو اول موهای منو ول کن.
مشکوک نگاهش کردم و پرسیدم:
- اگه ول کردم اما ول نکردی چی؟
انگار خیلی درد می کشید چون سریع جواب داد:
- اصلا همزمان ول می کنیم.
سری تکون دادم و گفتم:
- پس میشمارم؛ یک...
اما هنوز شمارشم شروع نشده بود که نیاز جیغ فرابنفشی کشید و ترسیده بدن و موهای همدیگه رو ول کردیم و من سمت نیاز چرخیدم.
بااخم مشتش رو سمت آریو گرفته بود و پشت سر هم حرف هایی می زد که بی شباهت به غرغر کردن نبود.
سلام قشنگام جهت اطلاعتون باید بگم که رمان کامل شده و تا اخر ماه با تخفیف ویژه به فروش میرسه برای اینکه این تخفیف شاملتون شه میتونین برین پیوی ادمین برای واریز مبلغ و دریافت رمان
ادمین پاسخگو👇❤️
@Laxtury_admin