بسم الله الرحمن الرحیم
ماورا چیست ؟
شاید به جرات بشه گفت که هیچکس هنوز در ایران تعریف کامل و جامعی از ماورا ارائه نداده است.اینجاست که کانال علوم مشهد برای شما این مفهوم را باز میکند :
علوم ماورائی یا همان متافیزیک (Metaphysics) یکی از شاخههای فلسفه است که به بررسی و تحلیل موضوعاتی میپردازد که فراتر از دنیای حسی و قابل مشاهده قرار دارند. این علم سعی میکند به پرسشهای بنیادی درباره وجود، واقعیت، زمان، فضا، علت و جوهر، الهیات و حتی روح و خداوند پاسخ دهد. متافیزیک به طور کلی به دنبال درک واقعیت کلی و عمومی است که فراتر از ظاهر و ظواهر دنیای حسی قرار دارد.
تعریف علوم ماورائی:
علوم ماورائی به معنای حرفهایتر، علمی است که به بررسی موضوعاتی میپردازد که نمیتوان آنها را با حواس یا ابزارهای علمی مستقیماً مشاهده یا اندازهگیری کرد. این علم شامل بررسی مسائلی مانند:
وجود: چیستی و ماهیت وجود.
جوهر و صورت: تفکیک بین جوهر ( Essence ) و صورت ( Form ) موجودات.
زمینههای الهیات: وجود و طبیعت خداوند.
روح و ذهن: طبیعت و عملکرد روح و ذهن.
زمان و فضا: ماهیت این دو بعد در کیهان.
تاریخچه علوم ماورائی:
علوم ماورائی به عنوان یک شاخه مستقل از فلسفه توسط ارسطو (Aristotle) توسعه یافت. او این علم را "علم اول" (First Philosophy) نامید، زیرا این علم به بررسی اصول اساسی و مبانی همه موجودات میپرداخت. واژه "متافیزیک" خود از یونانی "Meta ta Physika" گرفته شده است که به معنای "پس از طبیعت" است. این عنوان به دلیل موقعیت این کتابها در کنار کتابهای ارسطو درباره طبیعت (فیزیک) به کار رفت.
در دوران میانه، فلسفه اسلامی و مسیحیت از متافیزیک به شدت استفاده کردند. فیلسوفانی مانند ابن سینا (آویسننا)، الفارابی، توماس آکویناس و دیگران این علم را توسعه دادند و آن را به فلسفه دینی متصل کردند.
انواع علوم ماورائی:
علوم ماورائی معمولاً به چند بخش اصلی تقسیم میشود:
1. Ontology (آنترولوژی):
موضوع: مطالعه وجود و واقعیت.
سوالات مرکزی:
چیستی و ماهیت وجود؟
چه چیزها "وجود دارند"؟
چگونه موجودات مختلف با یکدیگر در ارتباط هستند؟
مثال: آیا فقط موجودات حسی وجود دارند یا موجودات غیرحسی (مانند اعداد، ایدهها، روح) نیز وجود دارند؟
2. Cosmology (کازمولوژی):
موضوع: مطالعه کیهان، جهان و منشأ آن.
سوالات مرکزی:
چگونه جهان به وجود آمد؟
آیا جهان از قبل وجود داشته یا خلق شده است؟
چه چیزی کیهان را تحکم میکند؟
مثال: نظریات درباره ایجاد جهان (مانند خلق توسط خداوند یا بیگ بنگ).
3. Theology (تئولوژی):
موضوع: مطالعه خداوند و ماهیت الهیات.
سوالات مرکزی:
آیا خداوند وجود دارد؟
اگر وجود دارد، چه طبیعتی دارد؟
چگونه خداوند با جهان در ارتباط است؟
مثال: اثباتهای وجود خداوند (مثل اثبات هوشمندانه طراحی) و مباحث درباره وحدت یا تثلیث خدا.
4. Epistemology (اپیستمولوژی):
موضوع: مطالعه دانش و ماهیت آن.
سوالات مرکزی:
چیستی دانش؟
چگونه میتوان دانش را از اعتقاد تشخیص داد؟
از کجا دانش ما ناشی میشود؟ (تجربه، عقل، الهام)
مثال: تفاوت بین دانش حسی و دانش عقلی.
5. Psychology (نفسشناسی فلسفی):
موضوع: مطالعه روح، ذهن و ماهیت آن.
سوالات مرکزی:
چیستی روح؟
آیا روح و بدن یکی هستند یا جدا از یکدیگر؟
چگونه روح با بدن در ارتباط است؟
مثال: تفکر دکارت درباره دوگانگی روح و بدن.
6. Ethics (اخلاق):
موضوع: مطالعه ارزشها و اخلاق.
سوالات مرکزی:
چیستی خوب و شر؟
چگونه باید زندگی کرد؟
چه چیزی موجب سعادت میشود؟
مثال: اخلاق ارسطویی (آریستو) که بر اساس اقدامات وrew virtue محور است.
7. Axiology (اکسیولوژی):
موضوع: مطالعه ارزشها و معانی.
سوالات مرکزی:
چه چیزی ارزشمند است؟
چگونه میتوان ارزشها را اندازهگیری کرد؟
چه چیزی به عنوان هدف بالاترین زندگی تعریف میشود؟
نظریات مهم در علوم ماورائی:
واقعیت مطلق (Realism):
باور به وجود واقعیت مستقل از ذهن انسان.
مثال: اعداد و ایدهها به عنوان موجودات واقعی تلقی میشوند.
Idealism (ای DEALISM):
باور به اینکه واقعیت تنها در ذهن وجود دارد.
مثال: برتراند راسل و جرج برکلی.
Materialism (متریالیسم):
باور به اینکه همه چیز به ماده اختصاص دارد و روح یا موجودات غیرمادی وجود ندارد.
Dualism (دوگانگی):
باور به وجود دو نوع واقعیت: ماده و روح.
مثال: دکارت و تفکر او درباره دوگانگی روح و بدن.
Monism (مونیسم):
باور به وجود یک نوع واحد واقعیت (مادی یا غیرمادی).
مثال: اسپینوزا و تفکر او درباره واحد بودن واقعیت.
کاربردها و اهمیت علوم ماورائی:
در فلسفه دینی:
متافیزیک پایهای برای توضیح مفاهیم دینی مانند وجود خداوند، روح و آخرت است.
در علوم طبیعی:
فرضیات متافیزیکی میتوانند پایههایی برای توسعه نظریات علمی باشند.
در اخلاق و حقوق:
متافیزیک کمک میکند تا مفاهیم ارزشمندی مانند حق، عدالت و سعادت را تعریف کنیم.
ماورا چیست ؟
شاید به جرات بشه گفت که هیچکس هنوز در ایران تعریف کامل و جامعی از ماورا ارائه نداده است.اینجاست که کانال علوم مشهد برای شما این مفهوم را باز میکند :
علوم ماورائی یا همان متافیزیک (Metaphysics) یکی از شاخههای فلسفه است که به بررسی و تحلیل موضوعاتی میپردازد که فراتر از دنیای حسی و قابل مشاهده قرار دارند. این علم سعی میکند به پرسشهای بنیادی درباره وجود، واقعیت، زمان، فضا، علت و جوهر، الهیات و حتی روح و خداوند پاسخ دهد. متافیزیک به طور کلی به دنبال درک واقعیت کلی و عمومی است که فراتر از ظاهر و ظواهر دنیای حسی قرار دارد.
تعریف علوم ماورائی:
علوم ماورائی به معنای حرفهایتر، علمی است که به بررسی موضوعاتی میپردازد که نمیتوان آنها را با حواس یا ابزارهای علمی مستقیماً مشاهده یا اندازهگیری کرد. این علم شامل بررسی مسائلی مانند:
وجود: چیستی و ماهیت وجود.
جوهر و صورت: تفکیک بین جوهر ( Essence ) و صورت ( Form ) موجودات.
زمینههای الهیات: وجود و طبیعت خداوند.
روح و ذهن: طبیعت و عملکرد روح و ذهن.
زمان و فضا: ماهیت این دو بعد در کیهان.
تاریخچه علوم ماورائی:
علوم ماورائی به عنوان یک شاخه مستقل از فلسفه توسط ارسطو (Aristotle) توسعه یافت. او این علم را "علم اول" (First Philosophy) نامید، زیرا این علم به بررسی اصول اساسی و مبانی همه موجودات میپرداخت. واژه "متافیزیک" خود از یونانی "Meta ta Physika" گرفته شده است که به معنای "پس از طبیعت" است. این عنوان به دلیل موقعیت این کتابها در کنار کتابهای ارسطو درباره طبیعت (فیزیک) به کار رفت.
در دوران میانه، فلسفه اسلامی و مسیحیت از متافیزیک به شدت استفاده کردند. فیلسوفانی مانند ابن سینا (آویسننا)، الفارابی، توماس آکویناس و دیگران این علم را توسعه دادند و آن را به فلسفه دینی متصل کردند.
انواع علوم ماورائی:
علوم ماورائی معمولاً به چند بخش اصلی تقسیم میشود:
1. Ontology (آنترولوژی):
موضوع: مطالعه وجود و واقعیت.
سوالات مرکزی:
چیستی و ماهیت وجود؟
چه چیزها "وجود دارند"؟
چگونه موجودات مختلف با یکدیگر در ارتباط هستند؟
مثال: آیا فقط موجودات حسی وجود دارند یا موجودات غیرحسی (مانند اعداد، ایدهها، روح) نیز وجود دارند؟
2. Cosmology (کازمولوژی):
موضوع: مطالعه کیهان، جهان و منشأ آن.
سوالات مرکزی:
چگونه جهان به وجود آمد؟
آیا جهان از قبل وجود داشته یا خلق شده است؟
چه چیزی کیهان را تحکم میکند؟
مثال: نظریات درباره ایجاد جهان (مانند خلق توسط خداوند یا بیگ بنگ).
3. Theology (تئولوژی):
موضوع: مطالعه خداوند و ماهیت الهیات.
سوالات مرکزی:
آیا خداوند وجود دارد؟
اگر وجود دارد، چه طبیعتی دارد؟
چگونه خداوند با جهان در ارتباط است؟
مثال: اثباتهای وجود خداوند (مثل اثبات هوشمندانه طراحی) و مباحث درباره وحدت یا تثلیث خدا.
4. Epistemology (اپیستمولوژی):
موضوع: مطالعه دانش و ماهیت آن.
سوالات مرکزی:
چیستی دانش؟
چگونه میتوان دانش را از اعتقاد تشخیص داد؟
از کجا دانش ما ناشی میشود؟ (تجربه، عقل، الهام)
مثال: تفاوت بین دانش حسی و دانش عقلی.
5. Psychology (نفسشناسی فلسفی):
موضوع: مطالعه روح، ذهن و ماهیت آن.
سوالات مرکزی:
چیستی روح؟
آیا روح و بدن یکی هستند یا جدا از یکدیگر؟
چگونه روح با بدن در ارتباط است؟
مثال: تفکر دکارت درباره دوگانگی روح و بدن.
6. Ethics (اخلاق):
موضوع: مطالعه ارزشها و اخلاق.
سوالات مرکزی:
چیستی خوب و شر؟
چگونه باید زندگی کرد؟
چه چیزی موجب سعادت میشود؟
مثال: اخلاق ارسطویی (آریستو) که بر اساس اقدامات وrew virtue محور است.
7. Axiology (اکسیولوژی):
موضوع: مطالعه ارزشها و معانی.
سوالات مرکزی:
چه چیزی ارزشمند است؟
چگونه میتوان ارزشها را اندازهگیری کرد؟
چه چیزی به عنوان هدف بالاترین زندگی تعریف میشود؟
نظریات مهم در علوم ماورائی:
واقعیت مطلق (Realism):
باور به وجود واقعیت مستقل از ذهن انسان.
مثال: اعداد و ایدهها به عنوان موجودات واقعی تلقی میشوند.
Idealism (ای DEALISM):
باور به اینکه واقعیت تنها در ذهن وجود دارد.
مثال: برتراند راسل و جرج برکلی.
Materialism (متریالیسم):
باور به اینکه همه چیز به ماده اختصاص دارد و روح یا موجودات غیرمادی وجود ندارد.
Dualism (دوگانگی):
باور به وجود دو نوع واقعیت: ماده و روح.
مثال: دکارت و تفکر او درباره دوگانگی روح و بدن.
Monism (مونیسم):
باور به وجود یک نوع واحد واقعیت (مادی یا غیرمادی).
مثال: اسپینوزا و تفکر او درباره واحد بودن واقعیت.
کاربردها و اهمیت علوم ماورائی:
در فلسفه دینی:
متافیزیک پایهای برای توضیح مفاهیم دینی مانند وجود خداوند، روح و آخرت است.
در علوم طبیعی:
فرضیات متافیزیکی میتوانند پایههایی برای توسعه نظریات علمی باشند.
در اخلاق و حقوق:
متافیزیک کمک میکند تا مفاهیم ارزشمندی مانند حق، عدالت و سعادت را تعریف کنیم.