دو چشمِ تر، آوردم که تر قبول کنی
دلی شکسته برایت، اگر قبول کنی
به جای اسم فرستنده مینویسم: باد
که شرم داری، از این پسر قبول کنی!
نه اینکه خانهی تو جای هیچِ من باشد
که راضیام فقط از پشت در قبول کنی
غرور هست و خدا هست و گریهای هم هست
و این ترانه، اگر بیشتر قبول کنی!
چه میشود که بگویم بمان، بمانی و بعد
بگویمت که مرا هم ببر، قبول کنی
شب وصال قشنگ است با شما هر جور
اگر که حتّی وقتِ سحر قبول کنی
دلم به قیمت عشقت! در انتظار توام
که این معامله را با ضرر قبول کنی
همیشه در قفس چشمهات خواهم ماند
اگر پرندهی بیبالوپر قبول کنی
برای گفتنِ از تو، غزل مجال کمیست
امیدوارم این مختصر قبول کنی
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
دلی شکسته برایت، اگر قبول کنی
به جای اسم فرستنده مینویسم: باد
که شرم داری، از این پسر قبول کنی!
نه اینکه خانهی تو جای هیچِ من باشد
که راضیام فقط از پشت در قبول کنی
غرور هست و خدا هست و گریهای هم هست
و این ترانه، اگر بیشتر قبول کنی!
چه میشود که بگویم بمان، بمانی و بعد
بگویمت که مرا هم ببر، قبول کنی
شب وصال قشنگ است با شما هر جور
اگر که حتّی وقتِ سحر قبول کنی
دلم به قیمت عشقت! در انتظار توام
که این معامله را با ضرر قبول کنی
همیشه در قفس چشمهات خواهم ماند
اگر پرندهی بیبالوپر قبول کنی
برای گفتنِ از تو، غزل مجال کمیست
امیدوارم این مختصر قبول کنی
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2