سید مهدی موسوی


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Искусство


اشعار، ترانه‌ها، داستان‌ها و... مرا فقط از این کانال و همچنین اینستاگرام، فیس‌بوک و کانال یوتیوب شخصی‌ام دنبال کنید

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Искусство
Статистика
Фильтр публикаций


جدل و فقه را کنار زدم
تا که عشق تو مذهبم بشود!...🙂




در «فیس‌بوک» بود... خبر پیچید:
لو رفتنِ رژیمِ زنی لاغر!
اعطای لوح و سکّه به یک مدّاح
چسناله‌های خانم بازیگر

در «اینستاگرام» کسی غش کرد
با عکسِ دوست‌دخترِ خواننده!
با فحش‌های مردمِ باغیرت!!:
- «چیزم تو چیزِ دختره‌ی جنده!!»

از آسمان شروع به بارش کرد
هر جمله‌ی شروع‌شده با «کاف»!
لبخند و درد و لایک به هم آمیخت
در عکس تازه‌ی «پدرِ شوآف!»

رژ زد، بوتاکس کرد! کِرِم مالید
زل زد به دوربین و «دابِسمش» کرد
در فیس‌بوک جمعیتی مُردند
در اینستاگرام کسی غش کرد

عکس غذای سوخته‌ی همسر
عکسِ سگِ عروسِ پسرخاله!
یا نه! کلیپ تازه‌ی لو رفته
از سکس قورباغه و بزغاله!

مُشتی جوک کپی‌شده، مشتی شعر
فرمایشات واقعی رهبر!
در هر طرف بسیجی و روشنفکر
در حال افتحاش!! به یکدیگر

دیوانگی و خودکشیِ «حافظ»
از ازدحام شعرنویسی‌ها!
دشنام چند عاشق «استقلال»
مابین فحش «پرسپولیسی»ها

فریاد اعتراض به یک چیزی!
شلوارهای نیمه‌درآورده!
بحثی عمیق در وسط عرفان
با گونه و دماغِ عمل‌کرده

متن دعا برای شب کنکور
امواج پخش در وسطِ گیتی!!
با ویژگیِ ماهِ تولّدها
با عاشقانه‌های درِپیتی!

گاهی ادامه‌ی خبرِ «کیهان»
گاهی در افتتاحِ فروشِ «نایک»!
در روزنامه پشت ستونی زرد
مشغول به خرید و فروشِ لایک!

از «عشق من کجاست در این شب‌ها؟»
تا «من چقدر عاشق بارانم!»
از شایعاتِ «این به فلانی داد»
تا «بچّه مال کیست؟ نمی‌دانم!»

دعوای بی‌امانِ طرفداران
با بوی عمّه و پدر و وایتکس!!
در صفحه‌ی خصوصی هر دختر
چندین و چند پیشنهادِ سکس

فیلمِ خصوصیِ زنِ همسایه
یا عکسِ بی‌حجابِ فلان مسئول
یک عدّه در موبایل به فکرِ پخش
یک عدّه نیز زیر پتو مشغول!

فعّال‌های هرچه سیاسی‌تر!
خوانندگانِ هجر و لب و پستان!
موزیک‌های حاصلِ نرم‌افزار
ضبط کلیپ، داخل قبرستان!

عکس گل و حشیش پس از مشروب
با متنی از ادامه‌ی گیجی‌ها
بحث گناه و رهبری و ساندیس
در صفحه‌های جوجه‌بسیجی‌ها

شش‌تیغه‌های مُهر به پیشانی!
موهای رنگ‌کرده‌ی با چادر!
هم می‌خورند از سرِ این توبره
هم می‌خورند از سرِ آن آخور


در من پُلی شکسته‌تر از تاریخ
در انتهای خاطره‌سازی‌هاست
من روستای گمشده‌ای هستم
که خسته از تمامیِ بازی‌هاست

قایم شده تمامیِ این شب‌ها
آن بچّه‌ای که توی کمد هستم
بگذار تا خراب شود دنیا
من در کتابخانه‌ی خود هستم

در قلّه‌های بی‌کسی‌ام خوبم!
اینجا که ابرهای رها هستند
لبخند می‌زنم که از این بالا
مردم شبیه مورچه‌ها هستند...

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2




تا دقایقی دیگر با برنامه‌ی بامداد
منتظرتان هستم


Репост из: سید مهدی موسوی
پنج‌شنبه‌ها ساعت ۱۹:۳۰ به‌وقت تهران
تنها برنامه‌ی زنده‌ی ادبی به زبان فارسی: بامداد
از شبکه‌ی «کانال وان»

هر هفته در هنگام پخش برنامه
با واتساپ شبکه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
یا در طول هفته
دکلمه‌هایتان از اشعارتان را
به‌صورت ویس یا فایل صوتی به همین واتساپ بفرستید

اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
می‌توانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek
یا
https://fa.ch1.cc/live-tv/


پرنده گفت: به تخمم بگو که جوجه شود
دوباره می‌سازم، آسمانِ آبی را
کنار می‌زنم از متن، پرده‌ی شب را
که جیک‌جیک کند صبحِ آفتابی را

پرنده گفت: به تخمم بگو که جوجه شود
که ترس، منتظرِ هیچ‌کس نخواهد بود
که تا ابد می‌خوابیم روی بالشِ ابر
که سرنوشت من و تو، قفس نخواهد بود

پرنده گفت: به تخمم بگو که جوجه شود
که جیک‌جیک کند مثل یک پرنده‌ی شاد
نترسد از صیّاد و شکارچی چون که
تفنگ‌های قدیمی شکوفه خواهد داد!

پرنده گفت: به تخمم بگو که جوجه شود
که اسمِ حذف شده از کتاب، «شلّیک» است!
که آب و دانه زیاد است مثل آزادی
که صادقانه بگویم: بهار نزدیک است

پرنده کرد نگاهی به خنده‌ی روباه
پرنده کرد نگاهی به چشمِ موذیِ مار
پرنده کرد نگاهی به میله‌های قفس
پرنده کرد نگاهی به حرکتِ کفتار

پرنده کرد نگاهی به لاشه‌ی جفتش
پرنده کرد نگاهی به خونِ روی پَرَش
پرنده کرد نگاهی به بالِ کوچکِ خود
غم بزرگ... و تنهاییِ بزرگ‌ترش!

جهانِ مسخره‌ای که عقب‌جلو می‌رفت
پرنده آویزان بود، از طنابِ کلفت
نگاه کرد به تخمِ شکسته‌اش سرِ میز
پرنده گفت: به تخمم... و هیچ‌چیز نگفت...

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2




شعرخوانی من در این شماره‌ی پادکست «دکتر ماندانا زندیان» در ساندکلود:
https://m.soundcloud.com/khordadesabz/e9692cd2-4b35-45d2-82b9-17a8c853a8b3
شعرخوانی
پادکست شمارهٔ سه (فصل دوّم): شعرخوانی، پنجشنبه، ۱۱ بهمن ۱۴۰۳/۲۶ ژانویه ۲۰۲۵ لوگوی برنامه: شعر سیمین بهبهانی، موسیقی مرتضی حنّانه، ترکیب و تنظیم حامد پورساعی با قدردانی از روجا چمنکار (شاعر، مستندساز


غزلی از دهه‌ی هفتاد:

هی جیغ، جیغ... گریه‌ی بی‌تاب بچّه‌ها
لولو دوباره آمده در خواب بچّه‌ها

لولو هزار سال تمام است یکنواخت
با عشق و غصّه سر زده شب‌ها به بچّه‌ها

لولو هزار سالِ تمام است عاشق است
این را نگفته است به... حتّی به بچّه‌ها

فرهنگنامه‌های زمین داد می‌زنند:
بی‌معنی است عشق هیولا به بچّه‌ها!

لولو کنار بی‌کسی‌اش گریه می‌کند
لولوی ترسناک، نه! قصّاب بچّه‌ها!!

لولو به بُهتِ شب، هیجان هدیه می‌کند
مانند پولِ عیدیِ بابا به بچّه‌ها

لولو که قرص خسته‌ی اعصاب می‌خورَد
آن‌سوتر از اتاق... و اسباب بچّه‌ها

لولوی دل‌شکسته که از ترس جیغ‌ها
هرگز نشان نداده خودش را به بچّه‌ها

لولو که خودکشی شد و با خون تازه‌اش
این نامه را نوشت به دنیا
به: بچّه‌ها!

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2


پنج‌شنبه‌ها ساعت ۱۹:۳۰ به‌وقت تهران
تنها برنامه‌ی زنده‌ی ادبی به زبان فارسی: بامداد
از شبکه‌ی «کانال وان»

هر هفته در هنگام پخش برنامه
با واتساپ شبکه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
یا در طول هفته
دکلمه‌هایتان از اشعارتان را
به‌صورت ویس یا فایل صوتی به همین واتساپ بفرستید

اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
می‌توانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek
یا
https://fa.ch1.cc/live-tv/


Репост из: روشنک آرامش
هر صید توی دام، پر از ترس است
دنیای بی‌دوام پر از ترس است
خرگوش چشم‌هام پر از ترس است
باید مرا به سینه بچسبانی

#سیدمهدی‌موسوی


این قسمت از سفرنامه‌ی من و ماجراهای بروکسل بلژیک را فراموش نکنید
اتمیوم
سازه‌ای عجیب به شکل بلور آهن!
منتظر نظرات شما درمورد این ویدیو هستم:
اتمیوم: مهمترین جاذبه توریستی و نماد بروکسل و رقیب برج ایفل
https://youtu.be/T_xNZvnDjxs?si=pqlyIPOunuvCfeVZ


Репост из: سید مهدی موسوی
کشتمت! تن زده در ورطه ی خون رقصیدم
پشت هر میکروفون از فرط جنون رقصیدم...

سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2


از فلسفه که در سرمان تب داشت، تا کارمان به پاچه و لب افتاد
تا کارهای روزِ نمی‌کردم از آسمان تیره به شب افتاد

از موش دم‌بریده‌ی آزادی! تا پیک‌های مسخره‌ی شادی!!
از بچه‌ای که تن به نمی‌دادی تا پریودت دو هفته عقب افتاد

یک‌عمر انتظار تشنج کرد، پاییز بی‌قرار تشنج کرد
پای طناب دار تشنج کرد... از گرمی لب تو به تب افتاد

از رقص ترکی دل من با باد، تا خواب کُردی‌ات به امیرآباد
از ماهیانِ گیلکیِ آزاد، تاریخ روی چیز عرب افتاد!

قفلی که نیست روی جهان بودیم، نابودی زمان و مکان بودیم
از گشنگیِ بی‌رمضان بودیم! تا لکّه روی شورت رجب افتاد!!

دیوار زیر خط‌کشی ناخن، رقصی به افتخار تو در سالن
از نعره‌های تلخ گرامافون... تا سوزنی که روی عصب افتاد...

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
تنهاترین
خواننده: ارغوان
ترانه: مهدی موسوی
ملودی و تنظیم: سهیل خدابنده
@seyedmehdimoosavi2


خواننده: ارغوان
ترانه: مهدی موسوی
ملودی و تنظیم: سهیل خدابنده
میکاپ آرتیست: میلاد بیوتی


Репост из: روشنک آرامش
پشت میله‌ها اسیرن
خبرای خوب هفته
هر کی لبخند رو لبش داشت
جلوی گلوله رفته

#سیدمهدی‌موسوی




ادامه‌ی سفر من به بلژیک و شهر زیبای بروکسل
به مناسبت ۲۴ ژانویه و روز جهانی فرهنگ آفریقایی
به مغازه‌های آفریقایی‌های ساکن بروکسل سر زده‌ام:
https://youtu.be/Mw0MWVcGdtA?si=KcCg75eCr7cxCHhm

Показано 20 последних публикаций.