ظاهرا پریماتهای ریش دار در سوریه قبر "ابو العلاء معری" شاعر و متفکر بزرگ سوری را به خاطر آنچه کفریات نامش میدهند ویران کردهاند. ابوالعلاء خود را رهین المحبسین میخواند یعنی زندانی و گرفتار دو محبس که یکی دنیا بود و دیگری دنیایِ نابینایی! ولی چگونه ممکن است کسی لطف این بیت او را درک نکند که گفت:
إذا هادَى أَخٌ مِنَا أَخاهُ
تُرابَكَ كان ألْطَفَ ما يُهادى
ببینید چه شعر لطیفی گفته که به خیال صد هزار آدم چشم دار نخواهد رسید. چگونه یک نابینا این چنین نازک اندیش شده که بگوید خاک کفش معشوق را اگر کسی هدیه بیاورد لطیفترین هدایاست! به خود میگویم اگر چه شاید کسی برای قبر ابو العلاء ککش نگزد که چه بر سرش خواهد آمد ولی اگر من آنجا بودم شاید جسارتی میداشتم و به قدر مقدور مانع از خراب کردن مزارش میشدم اگر چه نه فردی قبر پرستم و نه معتقدم که ابوالعلاء از این حادثه در عالم دیگر خبر دار و احتمالا متألم شده است به ویژه که خودش گفته:
وَهانَ عَلى سمعي إِذا القَبرُ ضَمَّني
هَريرُ ضِباع حَولَهُ وَكَليب
ولی حیف نیست چنین مزاری را بیکس و یاور رها کرد تا لشکر جهل بر او بتازد؟ این حادثه مرا به یاد چیز دیگری هم انداخت. راستش من زیاد افکار امام محمد غزالی را قبول ندارم ولی در عین حال برخی ظرافتهای فکریش را میپسندم. امروز همان حسی را یافتم که امسال پس از رفتن به مقبره فردوسی و در جست و جوی قبر غزالی به من دست داد. اهل مشهد هم اغلب نمیدانستند غزالی کیست و مزارش کجاست ولی بالاخره پرسان پرسان و از کوره راهی با کمک یک راننده با احساس قبر ویران شده او را در اطراف توس پیدا کردم معلوم شد در هر دو جا غلبه فقه ظاهر میتواند چه ابوالعلاء باشی و چه غزالی قبرت را هم از آسیب خشک مغزان در امان نگاه ندارد. البته قبر غزالی تعمدا رها شده تا کسی به آنجا نرود و قبر ابوالعلاء هم ظاهرا بعد از این كم كم سرنوشت غزالی را پیدا خواهد کرد به هر شکل خود ابوالعلاء وصیت کرده بود بر قبرش این بیت را بنویسند:
هذا جناه أبي علي
و ما جنيت على أحد
امروز سنگ قبر کسی که ازدواج هم نکرد تا کسی چون خودش نشود، ویران شد ولی ابوالعلاء با این چیزها نامش از بین نخواهد رفت. اگر به زعم برخی چون همین جماعت پُرپشم و پیل ابوالعلاء کفریاتی هم گفته است که باید قبرش بیحرمت شود، من به گمانم کینه آنان از این دوبیت ابوالعلاء در مدح علی بن ابی طالب (ع) و فرزندش باشد که گفت:
وعلى الدّهرِ مِن دماء الشهيدَي
ن عَلِيٌّ وَنَجْلِه شاهدان
فهما في أواخرِ اللَّيْلِ فَجْرا
ن وفي أُولَياتِهِ شَفَقَانِ
محمّدامین احمدپور
@savadvabayaz | سواد و بیاض
إذا هادَى أَخٌ مِنَا أَخاهُ
تُرابَكَ كان ألْطَفَ ما يُهادى
ببینید چه شعر لطیفی گفته که به خیال صد هزار آدم چشم دار نخواهد رسید. چگونه یک نابینا این چنین نازک اندیش شده که بگوید خاک کفش معشوق را اگر کسی هدیه بیاورد لطیفترین هدایاست! به خود میگویم اگر چه شاید کسی برای قبر ابو العلاء ککش نگزد که چه بر سرش خواهد آمد ولی اگر من آنجا بودم شاید جسارتی میداشتم و به قدر مقدور مانع از خراب کردن مزارش میشدم اگر چه نه فردی قبر پرستم و نه معتقدم که ابوالعلاء از این حادثه در عالم دیگر خبر دار و احتمالا متألم شده است به ویژه که خودش گفته:
وَهانَ عَلى سمعي إِذا القَبرُ ضَمَّني
هَريرُ ضِباع حَولَهُ وَكَليب
ولی حیف نیست چنین مزاری را بیکس و یاور رها کرد تا لشکر جهل بر او بتازد؟ این حادثه مرا به یاد چیز دیگری هم انداخت. راستش من زیاد افکار امام محمد غزالی را قبول ندارم ولی در عین حال برخی ظرافتهای فکریش را میپسندم. امروز همان حسی را یافتم که امسال پس از رفتن به مقبره فردوسی و در جست و جوی قبر غزالی به من دست داد. اهل مشهد هم اغلب نمیدانستند غزالی کیست و مزارش کجاست ولی بالاخره پرسان پرسان و از کوره راهی با کمک یک راننده با احساس قبر ویران شده او را در اطراف توس پیدا کردم معلوم شد در هر دو جا غلبه فقه ظاهر میتواند چه ابوالعلاء باشی و چه غزالی قبرت را هم از آسیب خشک مغزان در امان نگاه ندارد. البته قبر غزالی تعمدا رها شده تا کسی به آنجا نرود و قبر ابوالعلاء هم ظاهرا بعد از این كم كم سرنوشت غزالی را پیدا خواهد کرد به هر شکل خود ابوالعلاء وصیت کرده بود بر قبرش این بیت را بنویسند:
هذا جناه أبي علي
و ما جنيت على أحد
امروز سنگ قبر کسی که ازدواج هم نکرد تا کسی چون خودش نشود، ویران شد ولی ابوالعلاء با این چیزها نامش از بین نخواهد رفت. اگر به زعم برخی چون همین جماعت پُرپشم و پیل ابوالعلاء کفریاتی هم گفته است که باید قبرش بیحرمت شود، من به گمانم کینه آنان از این دوبیت ابوالعلاء در مدح علی بن ابی طالب (ع) و فرزندش باشد که گفت:
وعلى الدّهرِ مِن دماء الشهيدَي
ن عَلِيٌّ وَنَجْلِه شاهدان
فهما في أواخرِ اللَّيْلِ فَجْرا
ن وفي أُولَياتِهِ شَفَقَانِ
محمّدامین احمدپور
@savadvabayaz | سواد و بیاض