راهکار غلبه بر عصبانیت
گرجیف در خاطرات خود نقل می کند که نصیحت آخری پدرش تمام سیر زندگی اش را تغییر داد
او در آن وقت پسر کوچکی بود، جوانترین فرد در خانه. پدرش، که در بستر مرگ قرار داشت، تمام پسرهایش را فرا خواند و به هریک چیزی گفت، وقتی جوانترین را صدا زد، گفت:
نزدیک من بیا و سرت را بطرف من بگیر، می خواهم چیزی به تو بگویم که باید در طول زندگی ات آن را بکارگیری. می خواهم قولی به من بدهی -
هر وقت فرصتی پیش آمد که یک کار بد بکنی، بیست و چهار ساعت صبر کن. البته، شاید آن را انجام دهی، اما قبل از انجام دادنش بیست و چهار ساعت صبر کن. این قول را به من بده.
اگر خواستی عصبانی شوی، خیلی عصبانی؛ تو را منع نمی کنم، اما بعد از بیست و چهار ساعت انجامش بده
اگر خواستی کسی را بکشی، با تمام قلب خواستی این کار را بکنی، ولی بیست و چهار ساعت صبر کن."
گرجیف پرسید: "هدف از این کار چیست؟"
پدرش گفت: "با گوش دادن به این نصیحت، خواهی توانست تا این کار را به بهترین وجهی انجام دهی. قادر خواهی بود نقشه بهتری برایش بکشی، و این تجربه زندگی من است که و می دانم که اشتباهی در برنامه تو نخواهد بود. هدیه من به تو این تجربه است.
گرجیف نوشته است:
"این مقدار نصیحت، مسیر زندگی مرا تغییر داد، زیرا هیچکس نمی تواند کار ناشایستی را انجام دهد حتی اگر برای بیست و چهار دقیقه صبر نماید، چه رسد به بیست و چهار ساعت
زمانی که عصبانی می شوید، به ساعت خود نگاه کنید و به خود بگویيد:
"بعد از یک دقیقه عصبانی خواهم شد."
زمانی که ثانیه شمار دور کامل ساعت را زد، آن را روی زمین بگذارید و شروع کنید به عصبانی شدن." قادر به عصبانیت نخواهید بود، زیرا انعکاس و نگاه شرایط گذشته عصبانی شدن در طول شصت ثانیه وقفه از ذهنتان خواهد گذاشت. تمام توبه های گذشته، تمام قسم هایی را که خوردید، تمام تصمیم هایتان که این کار را دیگر نخواهید کرد، تمام اینها دوباره جلو شما ظاهر خواهند شد و شما ناتوان از عصبانی شدن خواهید بود.
اما مادر موقع انجام کار بد صبر نمی کنیم؛ فقط به هنگام کار خوب مکث میکنیم
#اشو
کتابِ ضربان قلب، حقیقت مطلق
@oshoi
گرجیف در خاطرات خود نقل می کند که نصیحت آخری پدرش تمام سیر زندگی اش را تغییر داد
او در آن وقت پسر کوچکی بود، جوانترین فرد در خانه. پدرش، که در بستر مرگ قرار داشت، تمام پسرهایش را فرا خواند و به هریک چیزی گفت، وقتی جوانترین را صدا زد، گفت:
نزدیک من بیا و سرت را بطرف من بگیر، می خواهم چیزی به تو بگویم که باید در طول زندگی ات آن را بکارگیری. می خواهم قولی به من بدهی -
هر وقت فرصتی پیش آمد که یک کار بد بکنی، بیست و چهار ساعت صبر کن. البته، شاید آن را انجام دهی، اما قبل از انجام دادنش بیست و چهار ساعت صبر کن. این قول را به من بده.
اگر خواستی عصبانی شوی، خیلی عصبانی؛ تو را منع نمی کنم، اما بعد از بیست و چهار ساعت انجامش بده
اگر خواستی کسی را بکشی، با تمام قلب خواستی این کار را بکنی، ولی بیست و چهار ساعت صبر کن."
گرجیف پرسید: "هدف از این کار چیست؟"
پدرش گفت: "با گوش دادن به این نصیحت، خواهی توانست تا این کار را به بهترین وجهی انجام دهی. قادر خواهی بود نقشه بهتری برایش بکشی، و این تجربه زندگی من است که و می دانم که اشتباهی در برنامه تو نخواهد بود. هدیه من به تو این تجربه است.
گرجیف نوشته است:
"این مقدار نصیحت، مسیر زندگی مرا تغییر داد، زیرا هیچکس نمی تواند کار ناشایستی را انجام دهد حتی اگر برای بیست و چهار دقیقه صبر نماید، چه رسد به بیست و چهار ساعت
زمانی که عصبانی می شوید، به ساعت خود نگاه کنید و به خود بگویيد:
"بعد از یک دقیقه عصبانی خواهم شد."
زمانی که ثانیه شمار دور کامل ساعت را زد، آن را روی زمین بگذارید و شروع کنید به عصبانی شدن." قادر به عصبانیت نخواهید بود، زیرا انعکاس و نگاه شرایط گذشته عصبانی شدن در طول شصت ثانیه وقفه از ذهنتان خواهد گذاشت. تمام توبه های گذشته، تمام قسم هایی را که خوردید، تمام تصمیم هایتان که این کار را دیگر نخواهید کرد، تمام اینها دوباره جلو شما ظاهر خواهند شد و شما ناتوان از عصبانی شدن خواهید بود.
اما مادر موقع انجام کار بد صبر نمی کنیم؛ فقط به هنگام کار خوب مکث میکنیم
#اشو
کتابِ ضربان قلب، حقیقت مطلق
@oshoi