اشـoshoـو


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций



696 0 11 2 12

موسیقی بی کلام

ما جهان هستیم

از: لئو روجاس

@oshoi


گنج تو، همان آگاهی و معرفت تو است

با یک شیرجه زدن عمیق در ژرفای آگاهی،
تو آن منبع را لمس خواهی کرد.
آن کوهستان زیرین وجودت را لمس می کنی.
و آنجا جایی است که خداوند در آن یافت می شود.
و اشراق، عشق، زیبایی، سرور و آنچه که تو همیشه آرزو می کردی و هرگز نمی یافتی آنجاست.
همه ی این ها ناگهان با هم، برای تو روی خواهند داد.
تجربه ی منبع، تجربه ی چند بعدی است.

#اشو
#کتاب_راز
@oshoi


#سوال_از_اشو

اشوی محبوب، گفتید که سانیاسین‌های شما حسود نیستند، ولی من اکنون خلاف این را تجربه می‌کنم.
تقریباً مرا به خنده می‌اندازد. و بیشتر از همه من نسبت به شما حسود هستم و احساس مالکیت می‌کنم. چه باید کرد؟

#پاسخ

کاری نباید کرد. می‌توانی هرچقدر که بخواهی به من حسادت داشته باشی و احساس مالکیت کنی… زیرا من اینجا نیستم!

می‌توانی صندلی خالی را در آغوش بگیری، آن را ببوسی، هرکاری دوست داری بکن. نیازی نیست نگران باشی. من سی و سه سال پیش مُردم، روی که به اشراق رسیدم. از آن زمان تاکنون من غایب هستم
چگونه می‌توانی کسی را که غایب است مالک شوی؟
چگونه می‌توانی به کسی که وجود ندارد حسادت بورزی؟

درواقع، حسادت و احساس مالکیت تو نسبت به من می‌تواند کمک‌کننده باشد.

چرا به من حسودی می‌کنی؟
زیرا چیزی را در من می‌بینی که در خودت نیست. و این کاری است که من هر روز انجام می‌دهم: سعی دارم شما را نسبت به این واقعیت که چیزی را کسر دارید بیدار کنم. من نیز زمانی آن را نداشتم، ولی حالا نمی‌خواهم شما آن را از دست بدهید.

حسادت به فردی که به اشراق رسیده کاملاً خوب است، زیرا به این معنی است که تو عاشق اشراق شده‌ای.

و احساس مالکیت داشته باش، مشکلی نیست. اگر مالک تمام آسمان باشی، چه اشکالی دارد؟ فقط مالک چیزهای کوچک نباش
با مالکیت تمام آسمان، فکر می‌کنی که صاحب آسمان هستی ـــ درواقع، واقعیت درست عکس این است
آسمان از هر طرف مالک تو است و هیچ راهی برای فرار از مالکیت آسمان وجود ندارد.

من تو را تصاحب کرده‌ام. و تو نمی‌توانی فرار کنی.
در دنیا ــ و در هیچ سیاره‌ی دیگری ـــ هیچ جایی وجود ندارد که بتوانی از من فرار کنی. روزی که ناپدید شدم، تمام آسمان شدم.
پس نگران نباش!

#اشو
از مرگ به جاودانگی جلد سوم
آخرین سخنان آتشین اشو در آمریکا ۱۹۸۵
برگردان: محسن خاتمی
@oshoi


مراقبه روزانه 19 بهمن
@oshoi

984 0 15 3 25

ذهن همه چیز را به مسئله تبدیل می کند
وگرنه زندگی ساده است،
اصلا مشکلی وجود ندارد


اما ذهن فریب می دهد که هر لحظه مشکلی هست و باید حل شود. وقتی این گام را بر می دارید که هر چیزی مسئله است آنگاه چیزی نمی تواند حل شود زیرا گام اول کاملا اشتباه است.

ذهن نمی تواند هیچ راه حلی بدهد،
ذهن مکانیسمی است که فقط به تو مسئله و مشکلات می دهد.
حتی اگر فکر کنی که مشکلی را حل کرده ای
از حل آن هزاران مشکل جدید ایجاد می شود.

#اشو
#قایق_خالی
#برگردان:حامد مهری
@oshoi




موسیقی بی کلام
رویای یک مرد
One Mans Dream
Yanni

@oshoi


هنر بخشیدن را بیاموز

نبخشیدن باعث کوچک شدن افق نگاهت و پرشدن فضای ذهنت از چیزهایی میشود که هیچ نیازی به آنها نداری.

تو می بخشی چون به اندازه کافی قوی هستی که درک کنی همه آدم ها ممکن است خطا کنند.

بخشیدن هدیه ای است که تو به خودت میدهی نه به آنها

به خاطر بسپار که آدم های ضعیف هرگز نمی توانند ببخشند
بخشیدن خصلت آدم های قوی است.

بخشیدن یک اتفاق لحظه ای هم نیست.
فقط قدرتمندها توانایی بخشیدن و رها کردن دارند.
پس قوی بودن را انتخاب کن

#اشو
@oshoi


مراقبه روزانه 18 بهمن
@oshoi


Репост из: مطالب جدید اشو
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
آگاهی یعنی بیرون آمدن از زندان ذهن

@oshoi




موسیقی
رزونانس (تشدید)
از:Dan Gibson
@oshoi


به تاریکی نمی‌شود برچسب چسباند،
زیرا اصلاً وجود ندارد.l
فقط چراغ بیاور, و آنگاه نقاب از چهرهٔ تاریکی برداشته می‌شود.

این در مورد فکرهایت نیز صدق می‌کند
با فکرهایت درگیر نشو
آیا تقلا برای رهایی از افکار،
خود حاصل یک فکر دیگر نیست؟

پس افکارت را بشناس،آنها را ببین،
نسبت به حرکت فکر آگاه باش؛

سپس می‌بینی که آنها بدون زحمت فروکش می‌کنند

نظر بر خود، سرانجام به تخلیهٔ نفس می‌انجامد،
و وقتی نفس تخلیه شد، 
هستی در آن می‌گنجد‌.

#اشو
@oshoi


ادامه👇👇

اگر تمام این سه مرکز باهم عمل کنند، انسان قادر خواهد بود بطور کامل  و صددرصد عمل کند. ما واقعاً می‌توانیم در روی همین زمین یک بهشت خلق کنیم.
این در حیطه‌ی توان ما هست: فقط قدری شهامت، و کمی تلاش لازم است و نه هیچ چیز دیگر

دنیا باید برای تکنولوژی‌ها و رفاه انسان، علمی باشد. دنیا باید شاعرانه باشد؛ وگرنه انسان فقط یک ربات می‌شود. سر یک کامپیوتر است. بدون شعر و موسیقی و رقص و ترانه، آنچه که سر می‌تواند انجام دهد بسیار موثرتر و بی‌نقص‌تر توسط کامپیوترها انجام می‌گیرد. پاپ‌ها اعلام کرده بودند که بدون خطا هستند. چنین نیست. ولی اگر بخواهند بی‌خطا باشند مغز آنان باید با یک کامپیوتر عوض شود؛ آنوقت بدون خطا خواهند بود.

قلب یک بُعد کاملاً متفاوت برای تجربه‌ی زیبایی، عشق و بیان آن است. ولی تمامش این نیست. تاوقتیکه به خودِ مرکز نرسید، ناراضی باقی خواهید ماند. و انسان ناراضی خطرناک است زیرا هرکاری خواهد کرد تا از این نارضایتی خود خلاص شود.

انسانی که خودش را و مرکزش را می‌شناسد، غنی‌ترین فرد است.
درواقع، ملکوت خداوند همینجاست
این پادشاهی شماست، در آنجا یک خدا هستید. در عمق، متمرکز در وجود، تو یک امپراطور هستی.

بنابراین، من به تمام دنیا می‌گویم که امپراطوری سرخ من فقط از امپراطورها تشکیل شده است. و ما باید هرچه سریع‌تر این امپراطوری سرخ را گسترش دهیم، زیرا نیروهای مرگبار هرلحظه نزدیک‌تر می‌شوند. ولی من هرگونه امید و یقینی را دارم که زندگی نمی‌تواند توسط مرگ شکست بخورد.

مردم من نخستین مردمانی در سراسر تاریح بشریت هستند که زندگی را تایید می‌کنند. تمام مذاهب دیگر نگرشی منفی به زندگی دارند. عملکرد آنان تمام شده است، دیگر هیچ فایده و استفاده‌ای ندارد. ما نیاز به مردمانی داریم که زندگی را تایید کنند. و اگر شما سرشار از زندگی باشید، این چیزی مُسری است:
مردم دیگر را مبتلا می‌سازد.

پس هرکجا که هستید، شاد باشید و جشن بگیرید. بگذارید عشق شما، زندگی شما و خنده‌ی شما در سراسر دنیا منتشر شود.

این ممکن هست. باید ممکن شود.
ما می‌توانیم آن را ممکن کنیم! و هیچکس دیگر نیست که این مسئولیت را بپذیرد.
ما تنها راه جایگزین هستیم.
ما پاسخ تمام سوالات در مورد بشریت هستیم


#اشو
از مرگ به جاودانگی جلد دوم
آخرین سخنان آتشین اشو در آمریکا ۱۹۸۵
برگردان: محسن خاتمی
@oshoi


#سوال_از_اشو

اشوی محبوب، چندی پیش از شما شنیدم که گفتید علم مربوط به سر است و دیانت مربوط به قلب.
درک من این است که این ویژگی‌ها، این قطبیت‌ها، بطور دوجانبه به همدیگر وابسته هستند.
یکی بدون دیگری نمی‌تواند وجود داشته باشد: درست همانطور که انسان نمی‌تواند بدون هردو،
سر و قلب، زندگی کند. بنابراین، آیا یک جمع جهانی علمی نمی‌تواند بعنوان یک محصول‌جانبیِ ضروری، با خودش یک جمع‌جهانی دینی را بیاورد؟
آیا در نگرش شما به انسان نوین، چنین ترکیبی از علم جهانی و دیانت جهانی وجود ندارد؟

#پاسخ

انسان فقط سر و قلب نیست. چیزی بیش از این دو در او هست ـــ وجود او.
پس باید سه چیز را درک کنی:
سر head، قلب heart و وجود being.

من گفته‌ام که دیانت به قلب مربوط است، زیرا دیانت پلی است بین سر و وجود. سر نمی‌تواند بطور مستقیم به وجود جهش کند، مگر اینکه از قلب بگذرد.

علم در سر، در دلیل و منطق محصور است
قلب به احساسات، عواطف و محسوسات محصور است
ولی وجود ورای هردو است: سکوت خالص است ـــ بدون تفکر، بدون احساس. و فقط انسانی که وجود خودش را می‌شناسد انسانی با دیانتی اصیل است. قلب فقط یک ایستگاه است.

ولی شما باید مشکل مرا درک کنید. شما در سر هستید. من نمی‌توانم در مورد وجود صحبت کنم زیرا سر نمی‌تواند با وجود ارتباط پیدا کند. برای سر، وجود حقیقتی ندارد؛ برای همین است که دانشمندان پیوسته روح را انکار می‌کنند. پس من باید در مورد قلب صحبت کنم که وسط راه است.

برای سر امکان دارد که کمی در مورد قلب درک کند، زیر حتی بزرگترین دانشمند هم عاشق می‌شود. سر او نمی‌تواند درک کند که چه شده؟ عاشق شدن؟ او نمی‌تواند این را بطور منطقی اثبات کند، نمی‌تواند دریابد که چرا با این زن یا مرد خاص اتفاق افتاد؟ چه نوع ترکیب شیمیایی در پشت آن بوده، قانون فیزیکی پشت آن چه بوده! به‌نظر می‌رسد که از هیچ کجا آمده باشد! ولی همچنین نمی‌تواند منکر این واقعه باشد؛ عشق وجود دارد و تمام زندگیش را تسخیر کرده.

برای همین است که می‌گویم دیانت به قلب مربوط است. این فقط یک جمله‌ی موقت است.
وقتیکه من شما را از فکرکردن به احساس‌کردن ترغیب کردم، آنوقت می‌توانم بگویم که:
دیانت به وجود مربوط می‌شود. دیانت نه فکرکردن است و نه احساس کردن؛ نه منطق است و نه عاطفه. فقط سکوت خالص است،
از یک سو تهی‌بودن کامل است، زیرا نه احساس وجود دارد و نه فکری؛ و از سوی دیگر سرشار از سرور و سعادت است.

مراقبه راهی است از سر به قلب و از قلب به وجود
من مایلم که تمام دانشمندان به قلب گوش بدهند؛ همین کار خودِ شخصیت علم را تغییر خواهد داد: دیگر در خدمت مرگ نخواهد بود، دیگر بیشتر و بیشتر سلاح‌های مرگبار تولید نخواهد کرد؛ در خدمت زندگی خواهد بود. علم می‌تواند گل‌های سرخ بهتر، با عطرهای بهتر تولید کند؛ می‌تواند گیاهان بهتر، حیوانات بهتر، پرندگان بهتر و انسان‌های بهتری تولید کند.

ولی هدف نهایی، حرکت از احساس به وجود است. و تاجایی که به دنیای عینی مربوط می‌شود، اگر یک دانشمند قادر باشد از سر خود استفاده کند و اگر بتواند در دنیای ارتباطات فردی از قلب خود استفاده کند؛ و تاجایی که به جهان‌هستی مربوط است از وجود خود استفاده کند، آنگاه او یک انسان کامل است.

دیدگاه من از انسان نوین همین انسان کامل است که به این معنا کامل است که تمام این سه بُعد وجودین او بدون تضاد با همدیگر کار می‌کنند و درواقع، همدیگر را تکمیل می‌سازند.

انسان کامل می‌تواند دنیایی کامل را خلق کند. انسان کامل می‌تواند دنیایی از دانشمندان، دنیایی از شاعران و از مراقبه‌کنندگان ایجاد کند.

رویکرد من این است که تمام این سه مرکز باید در هر فرد عمل کنند، زیرا حتی یک نفر هم برای خودش یک دنیا است. و این مرکز‌ها در فرد وجود دارند، نه در جامعه؛ بنابر‌این تاکید من روی فرد است.

انسان جدید نه‌تنها در ریاضیات زرنگ است، بلکه می‌تواند از آهنگسازی لذت ببرد. می‌تواند برقصد و گیتار بنوازد ـــ که یک آسودگی عمیق برای سر است زیرا سر دیگر عمل نمی‌کند.

و انسان نوین نه فقط در قلب حضور دارد؛ بلکه لحظاتی وجود دارند که او حتی عمیق‌تر می‌رود و فقط هست.
این منبع بودش و وجود، همان مرکز زندگی تو است. لمس آن، حضور در آنجا یعنی تازه و جوان شدن. تمام انرژی‌های  قلب و سر تو چندین برابر خواهند شد، زیرا هر روز و هرلحظه انرژی تازه دریافت می‌کنی.

هم‌اکنون، حتی دانشمند بزرگی مانندآلبرت آینشتن فقط پانزده درصد از توان بالقوه‌ی خودش استفاده می‌کند. در مورد انسان معمولی چه می‌توان گفت؟ آنان هرگز به ورای پنج تا هفت در صد نمی‌روند.

ادامه👇👇
@oshoi


هر گاه جهان موافق کار تو نیست
و نمی گذارد به قصدت عمل کنی،
اصرار نکن، نجنگ، خود را فریب نده،
و به خیال فریب جهان هم نباش

بایست و گوش کن.
سخن جهان را بشنو و پیامش را دریاب
.

#اشو
@oshoi


مراقبه روزانه 17 بهمن

@oshoi


عده ای دوست در یک میهمانی گرد هم جمع شده بودند.
هر یک از آنها خاطراتی از گذشته تعریف میکردند.
یک نفر پرسید:
بهترین روز عمرتان کدام روز بوده است؟

زن و شوهری گفتند:
بهترین روز عمر ما روزی بود که با هم آشنا شدیم
زنی دیگر گفت:
روزی که نخستین فرزندم بدنیا آمد مردی دیگر گفت:
روزی که از کارم اخراج شدم بدترین روز و بهترین روز زندگی ام بود، زیرا بعد از آن توانستم روی پاهای خود بایستم و زندگی جدیدی آغاز کنم
این گفتگو ادامه داشت تا نوبت به زنی رسید که تا آن زمان ساکت بود
زن گفت:
بهترین روز زندگی من امروز و همین حالاست
زیرا امروز روزی است که از همه روزها برایم ارزشمندتر است. من نمیتوانم دیروز را بدست آورم. آینده هم مال من نیست. اما امروز و اکنون مال من است تا آن را هر طوری که میخواهم و لذت میبرم بگذرانم. و از آنجا که امروز تازه است و من هم زنده هستم، پس بهترین روز من است و خدا را برای این شکر میکنم.....

قرنهاست که آموزش داده میشود، زمان دارای سه بخش است. گذشته، حال، آینده. در صورتی که کاملا اشتباه است. زیرا زمان داری دو بخش است.
" گذشته و آینده"
لحظه حال مربوط به زمان نمیشود. لحظه فقط مربوط به حال است.
شما هیچگاه نمیتوانید بگویید لحظه گذشته، یا لحظه آینده.
#لحظه_حال_بخشی_از_جاودانگی_است.
گذشته و آینده مربوط به زمین و زمینیان است، ولی لحظه حال مربوط به آسمان و آسمانیان است
آیا تا بحال متوجه شده اید که با کلمه "خداوند"  غیر از زمان حال هیچ زمانی را نمیتوان استفاده کرد؟
نمیتوانیم بگوییم:
" خدا بود" یا بگوییم " خدا خواهد بود" تنها میتوانیم بگوییم " خدا هست" خدا همیشه هست.
خداوند به معنای بودن است
و بودن به معنی خداست
و کسی که در لحظه حال زندگی میکند به تمامی در خدا زندگی میکند.
و زمانی که در خدا زیست میکنی،
سرشار از زیبایی و برکت و عشق خواهی شد.
و ریشه تمام نگرانی ها، ترسها و اضطرابها همانا زندگی در گذشته مرده، یا آینده مبهم است
تنها لحظه حال است که حقیقی است.

#اشو
@oshoi



Показано 20 последних публикаций.