همهٔ ما كموبيش خيالبافيم، زیرا كه خيالْ فرزند آرزوست. فِدِرستون بىنواى ما هم كه به چاپلوسى همه مىخنديد از دايرهٔ خيالات نگريخته بود. موقع نوشتن برنامهٔ خاكسپارى مسلماً به خودش نمىگفت كه لذتش از نمايش كوچكى كه خاكسپارى جزئش بود فقط به پيشبينى آينده منحصر مىشود. موقع خنديدن به ناراحتىهايى كه با چنگال دست مردهٔ خود میتوانست به بار آورد، بهناگزير حضور ساكن و كبود خود را نيز مىديد، و تا جايى هم كه به زندگى پس از مرگ مىانديشيد اين انديشيدن با رضايتى در درون تابوت توأم مىشد. به اين ترتيب، فِدِرستون پير هم بهشيوهٔ خودش خيالباف بود.
از رمانِ «میدل مارچ»
داستان یک شهر
جورج الیوت
ترجمهٔ رضا رضایی
شخصیتهای رمان میدل مارچ بهرغم سادگی ظاهریشان زندگی درونی بغرنجی دارند. بعضی بر معیارهایی پای میفشارند که همگان آنها را صرفاً تحسین میکنند و نه تشویق، بعضی دیگر بر عادیاتی متکیاند که همگان آنها را تشویق میکنند و نه تحسین. میدل مارچ داستان یک شهر است با همهی ابعاد و مناسباتش.
همهٔ ما كموبيش خيالبافيم، زیرا كه خيالْ فرزند آرزوست. فِدِرستون بىنواى ما هم كه به چاپلوسى همه مىخنديد از دايرهٔ خيالات نگريخته بود. موقع نوشتن برنامهٔ خاكسپارى مسلماً به خودش نمىگفت كه لذتش از نمايش كوچكى كه خاكسپارى جزئش بود فقط به پيشبينى آينده منحصر مىشود. موقع خنديدن به ناراحتىهايى كه با چنگال دست مردهٔ خود میتوانست به بار آورد، بهناگزير حضور ساكن و كبود خود را نيز مىديد، و تا جايى هم كه به زندگى پس از مرگ مىانديشيد اين انديشيدن با رضايتى در درون تابوت توأم مىشد. به اين ترتيب، فِدِرستون پير هم بهشيوهٔ خودش خيالباف بود.
از رمانِ «میدل مارچ»
داستان یک شهر
جورج الیوت
ترجمهٔ رضا رضایی
شخصیتهای رمان میدل مارچ بهرغم سادگی ظاهریشان زندگی درونی بغرنجی دارند. بعضی بر معیارهایی پای میفشارند که همگان آنها را صرفاً تحسین میکنند و نه تشویق، بعضی دیگر بر عادیاتی متکیاند که همگان آنها را تشویق میکنند و نه تحسین. میدل مارچ داستان یک شهر است با همهی ابعاد و مناسباتش.