تعارضات حلنشدهٔ كودكى بهخصوص تعارضات تمام [يا حل] نشدهٔ اديپى، ممكن است در سطح ناهشيار تداوم يابند و طى بزرگسالى سر برآورند. زمانى كه ايگو به شكلى دفاعى به افكار تهديدكننده و احساسات ليبيدويى واكنش نشان مىدهد نوعى مصالحهٔ نورزى شكل مىگيرد كه در قالب نشانههاى نورزى متجلى مىشود. روانكاوان فرويدى مىكوشند اين تعارضات را كشف كنند و علل ناهشيار نشانههاى نورزى موجود را بيابند.
در مقابل، نظريهپردازان روابط موضوعى و روانشناسان خود، تعارض و آشفتگى را به شكلى متفاوت تعريف مىكنند و در روان فرد جايگاه متفاوتى براى آسيبشناسى قائل مىشوند. آشفتگىهاى روانشناختى مستلزم آسيبديدگى «خود» و ساختارهاى روان هستند. كمبودهاى موجود در دورههاى اوليهٔ رشد مانع ايجاد «خود»ى منسجم مىشوند و از وحدتيافتن ساختارهاى روان جلوگيرى مىكنند. اين نقايص پيشاديپى در رشد ممكن است شخصيتهايى نارسيستيک و مرزى بهوجود آورند. اين قبيل اختلالات از نورزهاى كلاسيک خطرناكترند.
از کتابِ «درآمدی بر روابط موضوعی و روانشناسی خود»
مایکل سنت کلر
ترجمهٔ علیرضا طهماسب و حامد علیآقایی
تعارضات حلنشدهٔ كودكى بهخصوص تعارضات تمام [يا حل] نشدهٔ اديپى، ممكن است در سطح ناهشيار تداوم يابند و طى بزرگسالى سر برآورند. زمانى كه ايگو به شكلى دفاعى به افكار تهديدكننده و احساسات ليبيدويى واكنش نشان مىدهد نوعى مصالحهٔ نورزى شكل مىگيرد كه در قالب نشانههاى نورزى متجلى مىشود. روانكاوان فرويدى مىكوشند اين تعارضات را كشف كنند و علل ناهشيار نشانههاى نورزى موجود را بيابند.
در مقابل، نظريهپردازان روابط موضوعى و روانشناسان خود، تعارض و آشفتگى را به شكلى متفاوت تعريف مىكنند و در روان فرد جايگاه متفاوتى براى آسيبشناسى قائل مىشوند. آشفتگىهاى روانشناختى مستلزم آسيبديدگى «خود» و ساختارهاى روان هستند. كمبودهاى موجود در دورههاى اوليهٔ رشد مانع ايجاد «خود»ى منسجم مىشوند و از وحدتيافتن ساختارهاى روان جلوگيرى مىكنند. اين نقايص پيشاديپى در رشد ممكن است شخصيتهايى نارسيستيک و مرزى بهوجود آورند. اين قبيل اختلالات از نورزهاى كلاسيک خطرناكترند.
از کتابِ «درآمدی بر روابط موضوعی و روانشناسی خود»
مایکل سنت کلر
ترجمهٔ علیرضا طهماسب و حامد علیآقایی