🔸امام پنجاهم: امامی با دغدغههای زیستمحیطی🔸
✍️ محسنحسام مظاهری
۱
شاهزاده رحیم الحسینی (آقاخان پنجم) بهعنوان پنجاهمین امام اسماعیلیان نزاری منصوب شد.
طبق اعلام رسانههای شبکهی آقاخان، امروز (۱۷ بهمن ۱۴۰۳) و در روز درگذشت آقاخان چهارم، فرزند ارشد وی بهعنوان جانشین او و پنجاهمین امام اسماعیلیان تعیین شد. این تعیین بر اساس سنت چندصدسالهی ناس (تعیین رسمی جانشین) و طبق وصیت آقاخان چهارم انجام شده است.
۲
امام جدید، متولد ۲۲ اکتبر ۱۹۷۱ میلادی (۲۹ مهر ۱۳۵۰ شمسی) است و اینک ۵۴ سال سن دارد. او در زمان امامت پدر خود، از فعالان مؤسسه مطالعات اسماعیلی بوده و در شبکهی توسعهی آقاخان (AKDN) ریاست کمیتهی محیط زیست و اقلیم را برعهده داشته است. از نکات جالب توجه دربارهی وی همین است که حفاظت از محیط زیست و تلاش برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی از دغدغههای وی بوده است.
در اطلاعیهی رسمی بنیاد آقاخان آمده است:
«امام جدید، وارث رهبری معنوی و نهادی جامعه اسماعیلیه است... و این جامعه با از دست دادن ۴۹ امام محبوب خویش، اینک چشم به شاهزاده رحیم آقاخان پنجم دارد تا آنها را به عصری جدید هدایت کند».
۳
فارغ از مناقشات کلامی و میانفرقهای، و نیز صرفنظر از پارای تفاوتها میان اسماعیلیه و امامیه دربارهی جایگاه و خصوصیات امام و مفهوم امامت، نفس اینکه یک جامعهی دینباور در زمانهی ما و دنیای مدرن و عصر رسانه به شخص اول و قدیس و رهبر معنوی خود دسترسی کامل داشته باشد و شناختی این اندازه جزیی از زندگی او در اختیارش باشد، پدیدهی جالب و قابل تأملی است. از این حیث که نوعاً قدیسان و امامان و پیامبران و دیگر رهبران ردهاول بسیاری از مذاهب و ادیان به عصر پیشامدرن و گاه باستان تعلق دارند و روایتهای موجود از ایشان آن اندازه دور است که گاه مرز تاریخ و اسطوره دربارهی آنها گم میشود. برایم جالب است که بدانم یک شیعهی اسماعیلی از چنین وضعیتی و چنین مختصاتی از رابطهی امام-مأموم چه تجربهی زیستهای دارد و چگونه با امامانی همعصر خود رابطهی معنوی برقرار میسازد؟ مرز قدسیت و عرف در چنین رابطهای کجاست؟ از آن جهت که ندانستن و دوری و پوشیدگی و ابهام، جملگی تقدسسازند. و وقتی دربارهی یک شخص همهچیز یا لااقل خیلی چیزها را میدانی (مثلاً دربارهی همین امام جدید میدانیم که همسر اولش یک مدل آمریکایی بوده یا میدانیم که امام پیشین علاقهی ویژهای به اسبسواری و اسکی داشته و موارد دیگر) ایجاد رابطهای غیرعرفی کار آسانی نیست.
این رابطهی نزدیک عینی و بلاواسطه رابطهای است که شیعیان زیدی بیش از ۶۰ سال و شیعیان اثناعشری بیش از ۱۱۸۰ سال است که آن را تجربه نکردهاند. روشن است که باور امامیه به حیات امام حی و حاضری که از چشمها غایب است تا زمان مقدر، از جنس دیگری است و دخلی به این بحث ندارد.
۴
تحلیل جامعهشناختی انگارهی «امامت» ـ که در همهی فرق شیعی مفهوم بنیادی و کانونی است ـ و تفاوتهای آن نزد امامیه، اسماعیلیه و زیدیه (و دیگر فرق شیعی) و پیامدها و آثار این تفاوتها موضوع بسیار مهم و ارزشمندی است که نیاز به پژوهشهای دقیق و عمیق دارد و محل و مجال طرح آن اینجا نیست. اما یک نکته در حد ایده به ذهنم میرسد که میتواند مدخلی برای پژوهش مذکور باشد: اینکه به نظر میرسد یکی از پیامدهای حضور عینی و عرفی امام در تشیع اسماعیلی تقویت سویههای دنیاگروی و سوقیافتن پیروان این مذهب به آبادانی این دنیا و تدبیر برای آن است. امری که مصداق آن را در سرمایهگذاریها و فعالیتهای گستردهی آقاخان در امر محیط زیست، توسعه، آموزش و... میتوان به خوبی دید. همچنین از حیث تمکن مالی و رفاه عمومی، چه اسماعیلیان نزاری و چه رقبایشان اسماعیلیان مستعلی (یا همان «بهره»ها) نوعاً در سطح بالایی قرار دارند و حضور سازوکارهای شبکهای حمایتگرانه مانع از آن شده است که پیروان این مذهب، با فقردست به گریبان باشند. در مقابل، این وضعیت را با شیعیان امامی میتوان مقایسه کرد که انگارهی غیبت امام معصوم، در عمل سویههای آخرتگرایانه و غیردنیوی را در پیروان این مذهب تقویت کرده و رفاه و تمتع در زندگی دنیایی را به آیندهای نامشخص (که زمان ظهور منجی باشد) حواله میدهد.
البته سرگذشت و وضعیت عمومی پیروان شاخهی سوم شیعه یعنی زیدیان نشان میدهد صرف امام حاضر لزوما به دنیاگرایی منجر نمیشود و عوامل دیگر ازجمله جهانبینی و نظاموارهی کلامی این مذاهب نیز در گروش یا عدم پرهیز آنها از دنیاگرایی مؤثر بوده است.
درهرحال تأثیر انگارهی امام نزد اسماعیلیه و امامیه و زیدیه با جایگاه و وضعیت اقتصادی و اجتماعی پیروان این سه فرقه/مذهب فرضیهی مهمی است که نیاز به بررسی دارد.
https://t.me/mohsenhesammazaheri/5267
@mohsenhesammazaheri
✍️ محسنحسام مظاهری
۱
شاهزاده رحیم الحسینی (آقاخان پنجم) بهعنوان پنجاهمین امام اسماعیلیان نزاری منصوب شد.
طبق اعلام رسانههای شبکهی آقاخان، امروز (۱۷ بهمن ۱۴۰۳) و در روز درگذشت آقاخان چهارم، فرزند ارشد وی بهعنوان جانشین او و پنجاهمین امام اسماعیلیان تعیین شد. این تعیین بر اساس سنت چندصدسالهی ناس (تعیین رسمی جانشین) و طبق وصیت آقاخان چهارم انجام شده است.
۲
امام جدید، متولد ۲۲ اکتبر ۱۹۷۱ میلادی (۲۹ مهر ۱۳۵۰ شمسی) است و اینک ۵۴ سال سن دارد. او در زمان امامت پدر خود، از فعالان مؤسسه مطالعات اسماعیلی بوده و در شبکهی توسعهی آقاخان (AKDN) ریاست کمیتهی محیط زیست و اقلیم را برعهده داشته است. از نکات جالب توجه دربارهی وی همین است که حفاظت از محیط زیست و تلاش برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی از دغدغههای وی بوده است.
در اطلاعیهی رسمی بنیاد آقاخان آمده است:
«امام جدید، وارث رهبری معنوی و نهادی جامعه اسماعیلیه است... و این جامعه با از دست دادن ۴۹ امام محبوب خویش، اینک چشم به شاهزاده رحیم آقاخان پنجم دارد تا آنها را به عصری جدید هدایت کند».
۳
فارغ از مناقشات کلامی و میانفرقهای، و نیز صرفنظر از پارای تفاوتها میان اسماعیلیه و امامیه دربارهی جایگاه و خصوصیات امام و مفهوم امامت، نفس اینکه یک جامعهی دینباور در زمانهی ما و دنیای مدرن و عصر رسانه به شخص اول و قدیس و رهبر معنوی خود دسترسی کامل داشته باشد و شناختی این اندازه جزیی از زندگی او در اختیارش باشد، پدیدهی جالب و قابل تأملی است. از این حیث که نوعاً قدیسان و امامان و پیامبران و دیگر رهبران ردهاول بسیاری از مذاهب و ادیان به عصر پیشامدرن و گاه باستان تعلق دارند و روایتهای موجود از ایشان آن اندازه دور است که گاه مرز تاریخ و اسطوره دربارهی آنها گم میشود. برایم جالب است که بدانم یک شیعهی اسماعیلی از چنین وضعیتی و چنین مختصاتی از رابطهی امام-مأموم چه تجربهی زیستهای دارد و چگونه با امامانی همعصر خود رابطهی معنوی برقرار میسازد؟ مرز قدسیت و عرف در چنین رابطهای کجاست؟ از آن جهت که ندانستن و دوری و پوشیدگی و ابهام، جملگی تقدسسازند. و وقتی دربارهی یک شخص همهچیز یا لااقل خیلی چیزها را میدانی (مثلاً دربارهی همین امام جدید میدانیم که همسر اولش یک مدل آمریکایی بوده یا میدانیم که امام پیشین علاقهی ویژهای به اسبسواری و اسکی داشته و موارد دیگر) ایجاد رابطهای غیرعرفی کار آسانی نیست.
این رابطهی نزدیک عینی و بلاواسطه رابطهای است که شیعیان زیدی بیش از ۶۰ سال و شیعیان اثناعشری بیش از ۱۱۸۰ سال است که آن را تجربه نکردهاند. روشن است که باور امامیه به حیات امام حی و حاضری که از چشمها غایب است تا زمان مقدر، از جنس دیگری است و دخلی به این بحث ندارد.
۴
تحلیل جامعهشناختی انگارهی «امامت» ـ که در همهی فرق شیعی مفهوم بنیادی و کانونی است ـ و تفاوتهای آن نزد امامیه، اسماعیلیه و زیدیه (و دیگر فرق شیعی) و پیامدها و آثار این تفاوتها موضوع بسیار مهم و ارزشمندی است که نیاز به پژوهشهای دقیق و عمیق دارد و محل و مجال طرح آن اینجا نیست. اما یک نکته در حد ایده به ذهنم میرسد که میتواند مدخلی برای پژوهش مذکور باشد: اینکه به نظر میرسد یکی از پیامدهای حضور عینی و عرفی امام در تشیع اسماعیلی تقویت سویههای دنیاگروی و سوقیافتن پیروان این مذهب به آبادانی این دنیا و تدبیر برای آن است. امری که مصداق آن را در سرمایهگذاریها و فعالیتهای گستردهی آقاخان در امر محیط زیست، توسعه، آموزش و... میتوان به خوبی دید. همچنین از حیث تمکن مالی و رفاه عمومی، چه اسماعیلیان نزاری و چه رقبایشان اسماعیلیان مستعلی (یا همان «بهره»ها) نوعاً در سطح بالایی قرار دارند و حضور سازوکارهای شبکهای حمایتگرانه مانع از آن شده است که پیروان این مذهب، با فقردست به گریبان باشند. در مقابل، این وضعیت را با شیعیان امامی میتوان مقایسه کرد که انگارهی غیبت امام معصوم، در عمل سویههای آخرتگرایانه و غیردنیوی را در پیروان این مذهب تقویت کرده و رفاه و تمتع در زندگی دنیایی را به آیندهای نامشخص (که زمان ظهور منجی باشد) حواله میدهد.
البته سرگذشت و وضعیت عمومی پیروان شاخهی سوم شیعه یعنی زیدیان نشان میدهد صرف امام حاضر لزوما به دنیاگرایی منجر نمیشود و عوامل دیگر ازجمله جهانبینی و نظاموارهی کلامی این مذاهب نیز در گروش یا عدم پرهیز آنها از دنیاگرایی مؤثر بوده است.
درهرحال تأثیر انگارهی امام نزد اسماعیلیه و امامیه و زیدیه با جایگاه و وضعیت اقتصادی و اجتماعی پیروان این سه فرقه/مذهب فرضیهی مهمی است که نیاز به بررسی دارد.
https://t.me/mohsenhesammazaheri/5267
@mohsenhesammazaheri