چون #نادر_شاه_افشار به سلطنت رسید به ژنرال روسی که شهر های شمال ایران را در اواخر دوره صفویه اشغال کرده بود پیغام داد و از او استفسار نمود که آیا کشور ایران را ترک می کند یا اینکه مایل است فراشان سلطنتی او را بیرون کنند !؟
از مسکو یک نفر نماینده برای بستن قرارداد با نادر شاه به مشهد آمد ولی نادر او را نمی پذیرفت و او نیز به همراه سپاه نادر برای به دست آوردن فرصت ملاقات حرکت می نمود . یک روز نادر در حالی که پیروزی جدیدی به دست آورده بود سفیر را نزد خود خواند . سفیر نام برده ، نادر را دید که روی زمین نشسته در حالی که البسه اش بوی خون می داد با دست غذا می خورد . وقتی سفیر از علت احضار خود پرسید ، نادر به او گفت که می خواهم ببینی که چگونه با دست های آلوده بخون ، خشن ترین غذا ها را می خورم و شما می توانی به آقایت بگویی که چنین شخصی ( نادر ) گیلان را تسلیم نخواهد کرد ...
منبع :
ژنرال سایکس تاریخ ایران ج 2 ص 364
@miras_gozashtegan
از مسکو یک نفر نماینده برای بستن قرارداد با نادر شاه به مشهد آمد ولی نادر او را نمی پذیرفت و او نیز به همراه سپاه نادر برای به دست آوردن فرصت ملاقات حرکت می نمود . یک روز نادر در حالی که پیروزی جدیدی به دست آورده بود سفیر را نزد خود خواند . سفیر نام برده ، نادر را دید که روی زمین نشسته در حالی که البسه اش بوی خون می داد با دست غذا می خورد . وقتی سفیر از علت احضار خود پرسید ، نادر به او گفت که می خواهم ببینی که چگونه با دست های آلوده بخون ، خشن ترین غذا ها را می خورم و شما می توانی به آقایت بگویی که چنین شخصی ( نادر ) گیلان را تسلیم نخواهد کرد ...
منبع :
ژنرال سایکس تاریخ ایران ج 2 ص 364
@miras_gozashtegan