در وضعیت مهر، سکس کاملاً ناپدید میشود. در وضعیت عشق، سكس باقیست ولی درجه دوم میشود. در وضعیت سکس، جنسیت تنها چیز و مهمترین است. در دومین وضعیت، در عشق، سکس در مرتبه ی دوم و مانند سایه ای به دنبال می آید. وجود دارد و سکس مانند دود آن است.
در مرحله ی اول، در سکس، فقط دود وجود دارد؛ شعله ای وجود ندارد؛ فقط دود و دود و دود! در وضعیت دوم( عشق) شعله هست ولی بازهم قدری دود اطراف شعله را فراگرفته، آن شعله توسط دود ابرآلوده شده.
در سومین وضعیت یا مهر، فقط شعله وجود دارد، بدون دود، شعله ای بی دود است، خلوص مطلق به دست آمده است.
در لایهی نخست( لایه بدن _ سکس)، میتوانی با هر تعدادی از افراد که بخواهی سکس داشته باشی، زیرا تمایزی وجود ندارد؛ عملی حیوانی است. در وضعیت دوم در (عشق) تمایز وجود دارد
عشق بسیار فردگرا و انتخابگر است. در وضعیت مهر تمام فردیتها از بین رفته است؛ جهان شمول است. تو فقط مهر هستی، عشق هستی، عشق پیوسته جاری است: هرکسی که به تو نزدیک شود از آن بهره میبرد هر کس که جرات کند و به تو نزدیک شود، شعله ور میشود. درخششی دیگر پیدا میکند.
در مهر رابطه ی بین تو و دیگری وجود ندارد تو نیستی و دیگری نیز وجود ندارد، فقط یک انرژی هست یک انرژی عظیم از جهان هستی در حال رقصيدن. یک ناتاراج Nataraj وجود دارد شیوای رقصان، انرژی عاشق خودش شده است.
و این بسیار شعف انگیز و شاد است. بدون هیچ دلیلی بالا آمده است ولخرج است چنان زیاد دارد که پیوسته آن را پخش میکند؛ یک بازی است.
سكس مانند کار است، خیلی نگران آن هستی، میخواهی انجامش بدهی و به نوعی تمام شود. مانند یک بار سنگین است. عشق مانند یک بار سنگین نیست، لذت بخش است، آن را عزیز میداری و میچشی. مانند کسی که شراب را مزه مزه میکند. عجله ای وجود ندارد تا تمام شود، مایلی در آن درنگ کنی، آهسته حرکت میکنی بدون شتاب و صبورانه.
ادامه دارد....
⚜ " کانال حقیقت متافیزیک "
╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
در مرحله ی اول، در سکس، فقط دود وجود دارد؛ شعله ای وجود ندارد؛ فقط دود و دود و دود! در وضعیت دوم( عشق) شعله هست ولی بازهم قدری دود اطراف شعله را فراگرفته، آن شعله توسط دود ابرآلوده شده.
در سومین وضعیت یا مهر، فقط شعله وجود دارد، بدون دود، شعله ای بی دود است، خلوص مطلق به دست آمده است.
در لایهی نخست( لایه بدن _ سکس)، میتوانی با هر تعدادی از افراد که بخواهی سکس داشته باشی، زیرا تمایزی وجود ندارد؛ عملی حیوانی است. در وضعیت دوم در (عشق) تمایز وجود دارد
عشق بسیار فردگرا و انتخابگر است. در وضعیت مهر تمام فردیتها از بین رفته است؛ جهان شمول است. تو فقط مهر هستی، عشق هستی، عشق پیوسته جاری است: هرکسی که به تو نزدیک شود از آن بهره میبرد هر کس که جرات کند و به تو نزدیک شود، شعله ور میشود. درخششی دیگر پیدا میکند.
در مهر رابطه ی بین تو و دیگری وجود ندارد تو نیستی و دیگری نیز وجود ندارد، فقط یک انرژی هست یک انرژی عظیم از جهان هستی در حال رقصيدن. یک ناتاراج Nataraj وجود دارد شیوای رقصان، انرژی عاشق خودش شده است.
و این بسیار شعف انگیز و شاد است. بدون هیچ دلیلی بالا آمده است ولخرج است چنان زیاد دارد که پیوسته آن را پخش میکند؛ یک بازی است.
سكس مانند کار است، خیلی نگران آن هستی، میخواهی انجامش بدهی و به نوعی تمام شود. مانند یک بار سنگین است. عشق مانند یک بار سنگین نیست، لذت بخش است، آن را عزیز میداری و میچشی. مانند کسی که شراب را مزه مزه میکند. عجله ای وجود ندارد تا تمام شود، مایلی در آن درنگ کنی، آهسته حرکت میکنی بدون شتاب و صبورانه.
ادامه دارد....
⚜ " کانال حقیقت متافیزیک "
╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯