پرم چینمایا یک داستان زیبا برایم فرستاده است.
کشاورزی بود که با مرغ هایش خیلی مشکل داشت. در روزنامه یک آگهی پیدا کرده بود در مورد یک “سوپرخروس”
نوشته بود: "با پانصد دلار ما زادو ولد مرغهایتان را تضمین میکنیم!" پانصد دلار پانصد دلار است؛ پس چندین روز طول کشید تا کشاورز محاسبه کند که این خرید ارزشش را دارد؟ عاقبت پس از یک هفته برای خرید آن خروس چکی را امضا کرد و فرستاد.
کامیونی رسید و درهای عقب آن باز شدند و راننده قفسی بزرگ را بیرون کشید، که دور تا دور قفس با سه رنگ قرمز و سفید و آبی نوشته شده بود: “سوپرخروس!” به محضی که کشاورز در قفس را باز کرد آن سوپرخروس" بیرون پرید و فریاد زد، مرغدانی کجاست....؟”
کشاورز که حیرت کرده بود با انگشت پله ها را نشان داد و “سوپرخروس” گرانقیمت به سرعت از پله ها بالا رفته و در مرغدانی گم شد! پانزده دقیقه بعد “سوپرخروس” پیروزمندانه بیرون آمد
کشاورز گفت، حیرت انگیز بود؛ من تاکنون چنین چیزی در عمرم ندیده بودم. حالا بنشین و این ظرف گندم تازه را بخور. سوپرخروس گفت، نه نه. آیا اردک هم داری؟ من عاشق اردکها هم هستم"
کشاورز سعی کرد تا این سوپرخروس قدری استراحت کند، زیرا میدانست که بزودی خسته و فرسوده خواهد شد. هرچه باشد پانصد دلار برای او پرداخت کرده بود!
پانزده دقیقه بعد “سوپرخروس” از نهر کوچکی که کشاورز اردکهایش را در آن نگه میداشت و با اکراه آدرس آن را به او داده بود بازگشت.
حالا کشاورز واقعاً از رفتار سوپر خروس خشمگین شده بود و به او گفت که باید استراحت کند و گرنه خودش را هلاک خواهد کرد. ولی در عوض “سوپرخروس به او گفت باید بوقلمون هم داشته باشی. کجا پیدایشان کنم؟"
کشاورز که خشمگین شده بود محل بوقلمونها را نشان داد و از آنجا دور شد. از گوشه ی چشم دید که “سوپرخروس" در آن جهت به سمت لانه ی بوقلمونها میدود.
یک ساعت بعد کشاورز نگاهی به آسمان انداخت و دید که لاشخورهایی در مرزعه اش در هوا چرخ میزنند. او با فحش و ناسزا به آنجا رفت و دید که خروس پانصد دلاری اش با پاهای رو به هوا به پشت روی زمین افتاده و مرده است.
درست وقتی که کشاورز میخواست پای او را بگیرد، “سوپرخروس” یک چشم خودش را باز کرد و آهسته گفت برو کنار دور شو!... آنها دارند نزدیکتر میشوند.!!!
آری.... مردی که زندگی را در سطح سکس و بدن زندگی میکند چیزی جز یک “سوپرخروس نیست. او زندگی میکند و میمیرد و فقط یک کار میکند و هرچیز دیگر حول این مرکز جریان دارد.
و این یک زندگی بیهوده است و تغذیه کننده نیست. در این سطح، سکس تغذیه کننده نیست، بلکه نابود کننده است. تا زمانیکه سکس به عشق تبدیل نشود، هیچ انرژی خلاقانه ای در آن نیست.
ادامه دارد....
⚜ " کانال حقیقت متافیزیک "
╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯