✅ نواصب تلگرامی گفته بودن این کتاب برای فضل بن شاذان نیست بعد که ما جواب دادیم که این اشکالات که آوردید اعتباری نداره و علمای رجال ما و سایر علما تصریح کردن اینکتاب برای فضل بن شاذان است و ایضا ثابت کردیم طبق تصریح علما وقتی نسبت کتاب به مؤلف مشهور باشد مناقشه حول آن کار جهال است
https://t.me/menhajol_beda/37178?single
❌ آمدند و ادعا کردند چرا مرحوم کلینی یا دیگری از اینکتاب ذکری بمیان نیاورده اند!!؟
1⃣اولا میگیم آیا امثال شیخ مفید، شیخ طوسی، حر عاملی و سایرین جزو علما نیستن!!!! بعد چه کسی گفته اگر روایتی در کتاب کافی کلینی ذکر نشده باشد پس اعتباری ندارد یا مجعول است این قاعده رو شما داری طبق مبنای خودت که تقریر اشتباه از شیعه داری مطرح میکنی و برای ما اعتباری نداره
2⃣ثانیا خیلی از روایات صحاح شما در صحیح بخاری و صحیح مسلم نیامده است طبق این استدلال شما پس سایر صحاح و المسانید چون در بخاری و مسلم نیامده مجعول است علمای شما هم گفتن یکی از شروط صحت حدیث نقل مسلم و بخاری است
3⃣ثالثا میگوییم ممکنه یکسری کتابها از نظر عالم مخفی باشد و بهش دسترسی نداشته باشه به دلائلی مثلا یک عالمی کتابخانه بسیار بزرگی داره و هنگام تألیف کتاب راحت تر میتونه کار تالیف رو انجام بده و به بیشتر کتب دسترس داره تازه این شخص هم ممکنه یکسری کتاب بدلایلی دم دستش نباشه یا نخاد از اون کتاب نقل روایت کنه ، لذا میگی ممکنه شیخ کلینی به این کتاب دسترسی نداشته برای ما مشخص نیست که چه مقدار کلینی از امکانات لازم بهره مند بود و چه مقدار به کتب لازمه دسترسی داشته و اگر در کتابش روایاتی رو ذکر نکرده يا از کتابی نقل نکرده بدین معنا نیست که چون جناب کلینی در فلان موضوع یا از فلان کتاب روایتی نقل نکرده اون کتاب اشکال داره کسی چنین ادعایی نکرده، همانطوریکه در صحیح بخاری خیلی از روایات سایر صحاح سته و کتب روایی عمریه موجود نیست اگر قرار باشه هر عالمی تمام روایات و سایر کتب و هم در کتابش جمع کنه این دیگه معنا نداشت که بياد کتاب مستقل بنویسه و صحیح رو از غیر صحیح جدا کنه و اصلا چنین چیزی معقول نیست چون هدف مؤلف چیز دیگری بوده بویژه اینکه ممکنه کتاب جناب فضل روش کلامی و روایی بوده لذا جناب کلینی بهش اشاره نکرده . اگر ما میگیم که کتابی از کتاب دیگر بالاتره مراد این نیس که هر چه مزیت در آن کتاب است در دیگری هم هست و ما زاد بر آن هم چیزهای دیگری را دارد و اگر به روایتی در کتاب دیگر اشاره نکرده اون روایت یا کتاب اشکال داره! نه.. مثلا اگر فرض بکنیم فردی در کتابی بیست حدیث متواتر را جمع آوری کرده باشه بعد بگییم که کافی اجل کتب شیعه است معنای آن این نیست که تمامی احادیث کافی باید متواتر باشد یا احادیث متواتر آن بیش از بیست باشد فضل کتاب از جهت دیگریست یامثلا تمام اصول معاصر خودش رو باید در کتابش ذکر میکرد نه این حرف غلط هست لذا نمیشه بگیم پس چون نیاورده اون کتاب وجود نداشته مگر کتاب کافی کتاب فهرست هست!! اونچه که مراد است اینه که کلینی در هدفی که داشته است از ما بقی بهتر عمل کرده همین، لذا اجل کتب شیعه اگر کتب اصول بوده کتاب کافی از آنها مهمتر بوده و در اصول، بجز چند روایات خاص چیز دیگری استفاده نمی شود قرار نیست که تمام روایات تمام مثلا 200 کتاب رو در یک باب بیاورد اصلا معقول نیست
3⃣ثالثا: میگیم توقیعات صادره که در صدور آن شکی نیست کلینی این توقیعات رو در کافی نیاورده، ممکنه کلینی رعایت تقیه میکرده و در کتابش ذکر نکرده و اگر در کتاب کافی این توقیعات رو ذکر میکرد ممکن بود کل کافی در معرض خطر قرار بگیرد و این تحرض ایشان و احتیاط ایشان به اینکه کافی محفوظ بماند و تقیه موجب شده است، که در کافی نیاورد، چونکه نقل توقیع معنایش این است که من نامه را دیدهام، نقل نامه را خلیفه میتواند دنبال بکند لذا هیچ عالمی هم نگفته چون کلینی توقیعات رو ذکر نکرده پس چنین چیزی وجود خارجی نداشته خير این حرف غلط هست
https://t.me/menhajol_beda/37178?single
❌ آمدند و ادعا کردند چرا مرحوم کلینی یا دیگری از اینکتاب ذکری بمیان نیاورده اند!!؟
1⃣اولا میگیم آیا امثال شیخ مفید، شیخ طوسی، حر عاملی و سایرین جزو علما نیستن!!!! بعد چه کسی گفته اگر روایتی در کتاب کافی کلینی ذکر نشده باشد پس اعتباری ندارد یا مجعول است این قاعده رو شما داری طبق مبنای خودت که تقریر اشتباه از شیعه داری مطرح میکنی و برای ما اعتباری نداره
2⃣ثانیا خیلی از روایات صحاح شما در صحیح بخاری و صحیح مسلم نیامده است طبق این استدلال شما پس سایر صحاح و المسانید چون در بخاری و مسلم نیامده مجعول است علمای شما هم گفتن یکی از شروط صحت حدیث نقل مسلم و بخاری است
3⃣ثالثا میگوییم ممکنه یکسری کتابها از نظر عالم مخفی باشد و بهش دسترسی نداشته باشه به دلائلی مثلا یک عالمی کتابخانه بسیار بزرگی داره و هنگام تألیف کتاب راحت تر میتونه کار تالیف رو انجام بده و به بیشتر کتب دسترس داره تازه این شخص هم ممکنه یکسری کتاب بدلایلی دم دستش نباشه یا نخاد از اون کتاب نقل روایت کنه ، لذا میگی ممکنه شیخ کلینی به این کتاب دسترسی نداشته برای ما مشخص نیست که چه مقدار کلینی از امکانات لازم بهره مند بود و چه مقدار به کتب لازمه دسترسی داشته و اگر در کتابش روایاتی رو ذکر نکرده يا از کتابی نقل نکرده بدین معنا نیست که چون جناب کلینی در فلان موضوع یا از فلان کتاب روایتی نقل نکرده اون کتاب اشکال داره کسی چنین ادعایی نکرده، همانطوریکه در صحیح بخاری خیلی از روایات سایر صحاح سته و کتب روایی عمریه موجود نیست اگر قرار باشه هر عالمی تمام روایات و سایر کتب و هم در کتابش جمع کنه این دیگه معنا نداشت که بياد کتاب مستقل بنویسه و صحیح رو از غیر صحیح جدا کنه و اصلا چنین چیزی معقول نیست چون هدف مؤلف چیز دیگری بوده بویژه اینکه ممکنه کتاب جناب فضل روش کلامی و روایی بوده لذا جناب کلینی بهش اشاره نکرده . اگر ما میگیم که کتابی از کتاب دیگر بالاتره مراد این نیس که هر چه مزیت در آن کتاب است در دیگری هم هست و ما زاد بر آن هم چیزهای دیگری را دارد و اگر به روایتی در کتاب دیگر اشاره نکرده اون روایت یا کتاب اشکال داره! نه.. مثلا اگر فرض بکنیم فردی در کتابی بیست حدیث متواتر را جمع آوری کرده باشه بعد بگییم که کافی اجل کتب شیعه است معنای آن این نیست که تمامی احادیث کافی باید متواتر باشد یا احادیث متواتر آن بیش از بیست باشد فضل کتاب از جهت دیگریست یامثلا تمام اصول معاصر خودش رو باید در کتابش ذکر میکرد نه این حرف غلط هست لذا نمیشه بگیم پس چون نیاورده اون کتاب وجود نداشته مگر کتاب کافی کتاب فهرست هست!! اونچه که مراد است اینه که کلینی در هدفی که داشته است از ما بقی بهتر عمل کرده همین، لذا اجل کتب شیعه اگر کتب اصول بوده کتاب کافی از آنها مهمتر بوده و در اصول، بجز چند روایات خاص چیز دیگری استفاده نمی شود قرار نیست که تمام روایات تمام مثلا 200 کتاب رو در یک باب بیاورد اصلا معقول نیست
3⃣ثالثا: میگیم توقیعات صادره که در صدور آن شکی نیست کلینی این توقیعات رو در کافی نیاورده، ممکنه کلینی رعایت تقیه میکرده و در کتابش ذکر نکرده و اگر در کتاب کافی این توقیعات رو ذکر میکرد ممکن بود کل کافی در معرض خطر قرار بگیرد و این تحرض ایشان و احتیاط ایشان به اینکه کافی محفوظ بماند و تقیه موجب شده است، که در کافی نیاورد، چونکه نقل توقیع معنایش این است که من نامه را دیدهام، نقل نامه را خلیفه میتواند دنبال بکند لذا هیچ عالمی هم نگفته چون کلینی توقیعات رو ذکر نکرده پس چنین چیزی وجود خارجی نداشته خير این حرف غلط هست