منهاج البدعة الاموية

اولا تقیه شیخ کلینی را که بیان کردیم بعنوان موید هست  وهابی بدون اینکه به مطالب ما اشاره کند تنها به بخش پایانی مطلب ما که بعنوان مثال بیان کردیم نه بعنوان دلیل قطعی فقط اشاره کرده 😁 میگوییم همانطوری که بنای شما بنای احتمال بود و هیچ دلیل قطعی ارائه ندادید و هیچ عالم شیعه هم نگفته که عدم ذکر روایت یا اسم کتاب توسط کلینی بمعنای مجعول يا ضعف  کتاب يا روایت هست و این قاعده من در آوردی وهابیت هست نه شیعه ما هم گفتیم اگر  شما چنین احتمالی رو بیان کردید ما هم گفتیم ممکن است  اینگونه باشد چون شما هیچ دلیلی قطعی ندارید که بیان کند چرایی عدم ذکر شیخ کلینی در کتاب کافی هیچ دلیلی ندارید لذا بنای شما احتمال است

بعد گفته شیخ کلینی احادیث صحیحی در باب بدگویی از خلفا نقل کرده اگر تقیه میبودبایستی اینجا هم تقیه می‌کرد!! خب نادان شیخ کلینی معاصر نواب اربعه بوده غیبت و اختفای حضرت ولیعصر بخاطر اینبود که خلیفه وقت برای کشتن حضرت خانه بخانه بدنبال حضرت بود بخصوص علمای شیعه و خواص و نواب حضرت تحت فشار  حاکمیت بودن که نشانی از حضرت پیدا کنند و حضرت رو به شهادت برسانند بعد در یک چنین شرایطی اگر توقیعات حضرت رو بصورتی عمومی مطرح میکردن امکانش بود که نواب حضرت رو بشهادت برسانند و ایضا کتاب کافی هم مفقود شود

چنان‌که عالم شما معلم يماني بدان اقرار کره است :

🔸وكانوا بنو فاطمة في عصر تأسيس المذاهب مضطهدين مروعين لا يكاد أحد يتصل بهم إلا وهو خائف على نفسه فلم يتمكنوا من نشر علمهم كما ينبغي"

🔹فرزندان فاطمه علیها سلام،در عصر تاسیس مذاهب مورد ستم قرار میگرفتند ودر حال خوف و ترس بودند. و کسی به آنها نزدیک نمی شد مگر آنکه از جان خودش می ترسید. و آنها (فرزندان فاطمه) امکان نشر علم خود را آنچنان که شایسته بود نداشتند

📚التنكيل بما في تأنيب الكوثري من الأباطيل ج2 ص631

https://t.me/menhajol_beda/36941

بعد ادعا کرد روایات لعن خلفا در کتاب کافی ذکر شده 😁 تدلیس وهابی رو بینید اولا شیخ کلینی اسم رو ذکر نکرده بلکه روایت بجای اسامی گفته فلان و فلان که وهابی متاسفانه تدلیس کرده

🔸سمعنا أباعبدالله علیه السلام و هو یلعن فی دبر کل مکتوبة أربعة من الرجال و أربعاً من النساء👈 فلان و فلان و فلان👉 و معاویة و یسمیهم و فلانة و فلانة و هند و أم الحکم أخت معاویة.

همانطور که دیدم بجهت تقیه اسم ذکر نشده اما وهابی با تدلیس اسامی رو وارد روایت کرده😂😂 لذا استناد به اینروایت و تدلیس  هم درد ي از وهابی دوا نمیکنه و دعوی ما رو ثابت میکنه

بعد گفت اینکه احتمالش هست در دیگر کتاب آقای کلینی نقل شده باشه  این فقط یک حدس بی‌دلیل است و در مباحث علمی، "احتمال محض بدون شواهد"، فاقد اعتبار است

احسنت چطور حدسیات شما می‌شود رفرنس علمی اما وقتی ما طبق مبانی خود شما جواب میدیم می‌گویید اعتبار ندارد احتمالات اینهم تناقض شماست 😂😂

ثانیا می‌گوییم چنانکه سابقا هم گفتیم وقتی روایت یا کتابی بین علما مشهور باشد دیگه بحث حول سند و انتساب اون اعتباری ندارد همین شهرت کفایت می‌کند ضعف آن بدلیل شهرت جبران می‌شود این قاعده متفق بین علماست که این عُمَری بازهم جوابی به ما ندادن لذا مرتکزات شیطانی شما جناب وهابی اعتبار ندارد در مقابل کلام علما

https://t.me/menhajol_beda/37178?single


بعد در پایان هم گفتن اگر توقیعات معتبر بودن چرا در کافی ذکر نشده می‌گوییم توقیعات که بحث توقیعات و اصالت آن یک بحث مجزا هست و موضوع ما نیست که ما اجازه بدیم وهابی بدان ورود کند و در واقع ورود به آن توهین به مخاطب و خارج از موضوع ماست اما در جای خودش ما دلایل مفصل و متقن و مبسوط داریم

4⃣ رابعا مرحوم کلینی کتاب‌های دیگری هم داشته که این  کتاب الان در دسترس ما نیست، لذا میگیم  اینکه در کافی نیاورده ممکنه در کتاب دیگرش آورده که بدست ما نرسید مثل کتاب رسائل الائمة و..  بالاخره مرحوم کلینی قول نداده  که هر چه دارد اینجا بیاورد، ممکن است در کتاب‌های دیگرش آورده باشد. در مقدمه کافی آمده ،آنچه در اینجا می‌آورم به آن اعتماد دارم، معنایش این نیست که حصر بکند هر چه اعتماد دارم اینجا می‌آورم، می‌گوید آنچه اینجا می‌آورم به آن اعتماد دارم، ولی این‌گونه نیست که هر چه اعتماد دارم را اینجا می‌آورم، این‌جور قولی نداده است ممکن است بعضی از چیزهای مورد اعتماد ایشان در رسائل آمده باشد که اینجا نیست.

چنان‌که بخاری صاحب صحیح بخاری هم کتابای زیادی داشته اما مفقود شده کسی نمیتونه ادعا کنه چون اون کتاب‌ها جعلی بوده یا الان کسی بهش اشاره کرده یا مطلبی از اونها نقل کرده پس بگه اون کتابا جعلی بوده پس مفقود شده این حرف غلطیه

✔️در مقدمه ی کتاب «احادیث التی قال فیها البخاری لا یتابع علیه» در مورد کتب بخاری ، امده:

🔶4-التفسير الكبير ،و هو مفقود
5-الأشربة ،و هو مفقود
6-الهبة ، و هو مفقود
8-الوحدان، وهو مفقود.
9-المبسوط، وهو مفقود
10-العلل، وهو مفقود
13-التاریخ الصغیر، وهو مفقود
16-بر الوالدین ، وهو مفقود
17-الفوائد ، وهو مفقود
18-الضعفاء الکبیر ، وهو مفقود

http://uupload.ir/files/p1il_765.png

5⃣خامسا علمای اهلسنت گفتن این کتاب برای فضل بن شاذان هست لذا حرف شما نواصب اعتباری ندارد

🔹اثبات الرجعة في الحديث - لأبي محمد فضل بن شاذان ابن الجليل الأزدي النيسابوري الشيعي المتوفى سنة . .

📚 إيضاح المكنون نویسنده : إسماعيل باشا البغدادي    جلد : 1  صفحه : 23

🔸565 - أبو محمد
الفضل بن شادان بن الجليل الأزدي النيسابوري الشيعي.
له: كتاب النسبة.
وهو صاحب: كتاب إثبات الرجعة في الحديث ولولا ذكر مافي الباب لما ذكرته ولا كرامة.

📚طبقات النسابين نویسنده : بكر أبو زيد    جلد : 1  صفحه : 218

‼️بعد یک مطلب خارج از موضوع هم گفتن در باب تحریف میگیم اولا تحریف بمعنای تغییر و کتمان کامل مقصود و مراد روایت هست اختلاف نسخه بمعنای تحریف نیست بعد هم ربطی به بحث ما نداره اون یک بحث مجزا هست و فعلا موضوع ما نیست😁

‍ 👳🏻‍♂️بن باز مفتي اعظم عربستان: هر کس منکر مهدويت شود، کافر است

‼️إنكار الدجال ونزول عيسى عليه السلام

🔺🔻يوجد لدينا رجل ينكر المسيح الدجال والمهدي ونزول عيسى عليه السلام ويأجوج ومأجوج ولا يعتقد في شيء منها، ويدعي عدم صحة ما ورد في ذلك من أحاديث، مع العلم بأنه لا يفقه شيئاً في علم الحديث ولا في غيره، وقد نوقش في هذه الأمور من قبل علماء ولكنه يزعم أن كل الأحاديث الواردة في هذه الأمور مكذوبة على النبي صلى الله عليه وسلم ودخيلة على الإسلام، وهو يصلي ويصوم ويأتي بالفرائض. فما حكمه؟ وفقكم الله.

✏️ج: 👈🏿👈🏿مثل هذا الرجل يكون كافراً والعياذ بالله؛ 👉👉لأنه أنكر شيئاً ثابتاً عن رسول الله عليه الصلاة والسلام، فإذا كان بين له أهل العلم ووضحوا له ومع هذا أصر على تكذيبها وإنكارها فيكون كافراً؛ لأن من كذَّب الرسول صلى الله عليه وسلم فهو كافر، ومن كذَّب الله فهو كافر، وقد صحت وتواترت هذه الأخبار عن رسول الله عليه الصلاة والسلام في نزول المسيح ابن مريم من السماء في آخر الزمان، ومن خروج يأجوج ومأجوج وخروج الدجال في آخر الزمان، ومن مجيء المهدي، كل هذا الأربعة ثابتة: المهدي في آخر الزمان يملأ الأرض قسطاً بعد أن ملئت جوراً، ونزول المسيح ابن مريم، وخروج الدجال في آخر الزمان، وخروج يأجوج ومأجوج، كل هذا ثابت بالأحاديث الصحيحة المتواترة عن رسول الله صلى الله عليه وسلم، فإنكارها كفر وضلال نسأل الله العافية والسلامة.

📝فالدجال والمسيح ابن مريم ويأجوج ومأجوج؛ هؤلاء الثلاثة ليس فيهم شك ولا ريب تواترت فيهم الأخبار عن الرسول صلى الله عليه وسلم، وأما المهدي فقد تواترت فيه الأخبار أيضاً، وحكى غير واحد أنها تواترت عن النبي صلى الله عليه وسلم، لكن لبعض الناس فيها إشكال وتوقف، فقد يتوقف في كفر من أنكر المهدي وحده فقط.

🔘أما من أنكر الدجال أو المسيح ابن مريم أو يأجوج ومأجوج فلا شكَّ في كفره ولا توقف وإنما التوقف في من أنكر المهدي فقط، فهذا قد يُقال بالتوقف في كفره وردته عن الإسلام؛ لأنه قد سبقه من أشكل عليه ذلك؛ والأظهر في هذا والأقرب في هذا كفره، وأما ما يتعلق بيأجوج ومأجوج والدجال والمسيح ابن مريم فقد كفر نسأل الله العافية.

❓⁉️سؤال کننده: در اين جا افرادي ديده مي‌شود که دجال، مهدي و نزول عيسي و يأجوج و مأجوج را منکر مي‌شود و به هيچ يک از آن‌ها اعتقاد ندارند و ادعا مي‌کنند که روايات وارد شده در اين زمينه‌ها صحت ندارد؛ با اين که اين افراد در باره علم حديث و ديگر علوم تخصص ندارند. گاهي از جانب علماء نيز مناقشه مي‌شود و آن‌ها خيال مي‌کنند که احاديث وارد شده در اين زمينه‌ها دروغ بر پيامبر است و وارد اسلام شده است؛‌ در حالي که اين افراد نماز مي‌خوانند، روزه مي‌گيرند و واجبات را نيز انجام مي‌دهند. حکم اين مسأله چيست؟

✍️پاسخ بن باز: چنين شخصي کافر است؛ 👉👉 زيرا او چيزي را انکار کرده است که از رسول خدا صلي الله عليه وآله ثابت شده است؛ پس اگر اهل علم آن را توضيح دهند و مسأله را روشن کنند؛ در عين حال اصرار بر تکذيب و انکار اين روايات داشته باشد، کافر است؛ زيرا کسي که رسول خدا را تکذيب کند، کافر است. کسي که خداوند را تکذيب کند، کافر است.

💠روايات نزول مسيح پسر مريم در آخر الزمان از آسمان، خروج يأجوج و مأجوج، خروج دجال در آخر الزمان و آمدن مهدي با سند صحيح و به صورت متواتر نقل شده است. هر کدام از اين چهار مورد قطعي است: مهدي در آخر الزمان زمين را پر از عدل و داد خواهد کرد؛ پس از آن که پر از جور مي‌شود. همچنين نزول عيسي بن مريم، خروج دجال در آخر الزمان و خروج يأجوج و مأجوج. همه اين موارد با سندهاي صحيح و متواتر از رسول خدا صلي الله عليه وآله نقل شده است؛ پس انکار اين موارد کفر و گمراهي است. از خداوند عافيت و سلامت خواستاريم.

🔷پس دجال، مسيح پسر مريم و يأجوج و مأجوج قطعي است و شکي در آن نيست. ترديدي نيست که روايات در اين باره از رسول خدا صلي الله عليه وآله متواتر است. اما در باره مهدي نيز روايات متواتر است، چندين نفر تواتر آن را از رسول خدا صلي الله عليه وآله حکايت کرده‌اند؛ ولي بعضي از مردم در آن اشکال گرفته و توقف کرده‌‌اند. پس تنها در کفر کسي که مهدي را انکار کند توقف کرده‌اند.

🔸اما کسي که دجال يا مسيح بن مريم و يا يأجوج و مأجوج را انکار کند، شکي در کفر او نيست و هيچ توقفي نمي‌شود؛ توقف تنها در منکر مهدي است. در اين باره گاهي در کفر و ارتدادش از اسلام توقف شده است؛ زيرا کساني در گذشته به آن اشکال گرفته‌اند؛ اما نظر بهتر و نزديک‌تر به حق اين است که منکر مهدي نيز کافر است؛ اما آن چه متعلق به يأجوج و مأجون و دجال و مسيح است، به درستي که کافر شده است. از خداوند عافيت مي‌طلبيم.

📓📔بن باز، عبد العزيز بن عبد الله، فتاوي نور علي الدرب، الجزء الأول، ص355-356

🌐http://www.binbaz.org.sa/mat/21563

🍃🌟کانال منهاج البدعة،شبکه دفاع از شیعه🌟🍃

🆔@menhajol_beda