✅ جشن تیرگان.
این جشن یکی از جشن های بزرگ ایران باستان است که فلسفه هایی دارد و داستان هایی به مناسبت آن گفته شده است.
تا چندین سال پیش این جشن در روز تیر ایزد و تیر ماه از طرف زرتشتیان برگزار می شد ولی امروز دیگر از آن اثری نیست.
روش برگزاری این جشن تا آن جایی که نویسنده به یاد دارد بدین قرار بود.
روز پیش از عید تمام محوطه ی خانه از درون و برون آب و جارو و گردگیری میشد و صبح روز جشن همه آب تنی نموده لباس نو می پوشیدند و مخصوصاً چیزی که ویژگی به این جشن داشت، تار نازکی بود که از ابریشم هفت رنگ و سیم نازک و ظریفی به هم تابیده بودند و به نام تیر و باد معروف بود.
این تار را زرتشتیان در بامداد روز تیر به مچ دست می بستند و در روز باد یعنی پس از ده روز از دست باز کرده به باد می دادند.
در این جشن جوانان زرتشتی با شعف و شادی دنبال هم می دویدند و به هم آب می پاشیدند و صدای قهقهه ی آن ها در کوچه و محله می پیچید.
در حقیقت می شود گفت که این روز جشن آب ریزان هم بود.
تیر که واژه ی اوستایی آن تشتر Teshtar است ستاره ای است نورانی که کلیه اوستادانان آن را به سیریوس Sirius ترجمه نموده اند و در فرهنگ ها به نام ستاره ی باران نوشته شده است.
این ستاره را به عربی شعری یمانی می گویند و نباید آن را با تیر یا عطارد یکی دانست.
از فقره ی پنجم تیریشت که در وصف تشتر می باشد نیز رابطه ی این ستاره با باران به خوبی مشاهده می شود.
در این فقره ما می خوانیم - « چهارپایان خرد و بزرگ و مردم مشتاق دیدار تشتر هستند.
کی دگر باره این ستاره ی با شکوه و درخشان طلوع خواهد کرد.
کی دگر باره چشمه های آب به ستبری شانه
ی اسبی جاری خواهد شد؟ »
۲۳۰
@khashatra
این جشن یکی از جشن های بزرگ ایران باستان است که فلسفه هایی دارد و داستان هایی به مناسبت آن گفته شده است.
تا چندین سال پیش این جشن در روز تیر ایزد و تیر ماه از طرف زرتشتیان برگزار می شد ولی امروز دیگر از آن اثری نیست.
روش برگزاری این جشن تا آن جایی که نویسنده به یاد دارد بدین قرار بود.
روز پیش از عید تمام محوطه ی خانه از درون و برون آب و جارو و گردگیری میشد و صبح روز جشن همه آب تنی نموده لباس نو می پوشیدند و مخصوصاً چیزی که ویژگی به این جشن داشت، تار نازکی بود که از ابریشم هفت رنگ و سیم نازک و ظریفی به هم تابیده بودند و به نام تیر و باد معروف بود.
این تار را زرتشتیان در بامداد روز تیر به مچ دست می بستند و در روز باد یعنی پس از ده روز از دست باز کرده به باد می دادند.
در این جشن جوانان زرتشتی با شعف و شادی دنبال هم می دویدند و به هم آب می پاشیدند و صدای قهقهه ی آن ها در کوچه و محله می پیچید.
در حقیقت می شود گفت که این روز جشن آب ریزان هم بود.
تیر که واژه ی اوستایی آن تشتر Teshtar است ستاره ای است نورانی که کلیه اوستادانان آن را به سیریوس Sirius ترجمه نموده اند و در فرهنگ ها به نام ستاره ی باران نوشته شده است.
این ستاره را به عربی شعری یمانی می گویند و نباید آن را با تیر یا عطارد یکی دانست.
از فقره ی پنجم تیریشت که در وصف تشتر می باشد نیز رابطه ی این ستاره با باران به خوبی مشاهده می شود.
در این فقره ما می خوانیم - « چهارپایان خرد و بزرگ و مردم مشتاق دیدار تشتر هستند.
کی دگر باره این ستاره ی با شکوه و درخشان طلوع خواهد کرد.
کی دگر باره چشمه های آب به ستبری شانه
ی اسبی جاری خواهد شد؟ »
۲۳۰
@khashatra