فرهاد قنبری
بینش سیاسی
آنچه در این مملکت به وضوح قابل مشاهده است این است که بسیاری از روستاییان، پیرمردها و پیرزنان و در کل افرادی که تحصیلات دانشگاهی نداشته و دسترسی کمتری به شبکه های ماهوارهای و اینترنت دارند، درک به مراتب واقعیتر و دقیقتری از شرایط دیروز و امروز جامعه و واقعیت حاکم بر عرصه بینالملل دارند. این طیفها چون کمتر در معرض رسانهها و گفتمانهای سیاسی غربی قرار داشتهاند و درکی شهودی از واقعیت بینالملل تاریخ دارند، هنوز ذهنشان توسط گفتمانهای هژمونیک غرب مسموم نشده و به صورت تجربی درکشان از جهان انطباق بیشتری با واقعیت دارد.
بدون هیچ اغراق و بدون قصد کوچکترین توهین و بیاحترامی عرض میکنم که امروز درک و شناخت میوهفروش سر کوچه ما از واقعیت روابط بینالملل (که پنج کلاس سواد ابتدایی بیشتر ندارد) از آقای احمدزیدآبادی و صادق زیباکلام و محمدعلی ابطحی و بسیاری از روزنامهنگاران، سیاسیون و اساتید علوم سیاسی (فنی و پزشکی که جای خود دارد...) دانشگاههای مطرح کشور بیشتر است.
امروز هر کسی که کمتر تلویزیون نگاه میکند، کمتر با فستیوالهای هنری غربی آشنایی دارد، کمتر تحت تاثیر هژمونی فرهنگی غرب است، کمتر با بنگاههای حقوق بشری و بنگاه صلح نوبل و بنیادهای گسترش دموکراسی و امثالهم شناخت دارد و هنوز در جهان ذهنی خود هر خارجی را با همان ادبیات کلاسیک رایج در کشور «اجنوی» میشناسد، شناخت دقیقتر و واقعیتری از جهان بیرون و واقعیت حاکم بر روابط بینالملل دارد.
این طیف کمسواد از لحاظ مدرک دانشگاهی که ذهنش کمتر تحت استثمار رسانههای غرب بوده، عموما از لحاظ اقتصادی وضعیت قابل تعریفی ندارد اما به واسطه همان درک تجربی از واقعیت زمخت زندگی بسیار بیشتر از دانشگاهیان و فارغ التحصیلان دانشگاهی (منظور آن طیفی که حاضر است برای نبودن یک شال نیمبند روی سر خود یا اطرافیانش، کشور بمباران شده و تمام امنیت و زیرساختها و امکانات رفاهی خود را سر نبودن آن تاخت بزند) قدر داشتههای خود را میداند و چشم امیدی به هیچ سازمان خارجی اعم از حقوق بشری و غیربشری ندوخته است و تصوری شبیه جهنم از ایران و شبیه بهشت از غرب ندارد.
@kharmagaas
بینش سیاسی
آنچه در این مملکت به وضوح قابل مشاهده است این است که بسیاری از روستاییان، پیرمردها و پیرزنان و در کل افرادی که تحصیلات دانشگاهی نداشته و دسترسی کمتری به شبکه های ماهوارهای و اینترنت دارند، درک به مراتب واقعیتر و دقیقتری از شرایط دیروز و امروز جامعه و واقعیت حاکم بر عرصه بینالملل دارند. این طیفها چون کمتر در معرض رسانهها و گفتمانهای سیاسی غربی قرار داشتهاند و درکی شهودی از واقعیت بینالملل تاریخ دارند، هنوز ذهنشان توسط گفتمانهای هژمونیک غرب مسموم نشده و به صورت تجربی درکشان از جهان انطباق بیشتری با واقعیت دارد.
بدون هیچ اغراق و بدون قصد کوچکترین توهین و بیاحترامی عرض میکنم که امروز درک و شناخت میوهفروش سر کوچه ما از واقعیت روابط بینالملل (که پنج کلاس سواد ابتدایی بیشتر ندارد) از آقای احمدزیدآبادی و صادق زیباکلام و محمدعلی ابطحی و بسیاری از روزنامهنگاران، سیاسیون و اساتید علوم سیاسی (فنی و پزشکی که جای خود دارد...) دانشگاههای مطرح کشور بیشتر است.
امروز هر کسی که کمتر تلویزیون نگاه میکند، کمتر با فستیوالهای هنری غربی آشنایی دارد، کمتر تحت تاثیر هژمونی فرهنگی غرب است، کمتر با بنگاههای حقوق بشری و بنگاه صلح نوبل و بنیادهای گسترش دموکراسی و امثالهم شناخت دارد و هنوز در جهان ذهنی خود هر خارجی را با همان ادبیات کلاسیک رایج در کشور «اجنوی» میشناسد، شناخت دقیقتر و واقعیتری از جهان بیرون و واقعیت حاکم بر روابط بینالملل دارد.
این طیف کمسواد از لحاظ مدرک دانشگاهی که ذهنش کمتر تحت استثمار رسانههای غرب بوده، عموما از لحاظ اقتصادی وضعیت قابل تعریفی ندارد اما به واسطه همان درک تجربی از واقعیت زمخت زندگی بسیار بیشتر از دانشگاهیان و فارغ التحصیلان دانشگاهی (منظور آن طیفی که حاضر است برای نبودن یک شال نیمبند روی سر خود یا اطرافیانش، کشور بمباران شده و تمام امنیت و زیرساختها و امکانات رفاهی خود را سر نبودن آن تاخت بزند) قدر داشتههای خود را میداند و چشم امیدی به هیچ سازمان خارجی اعم از حقوق بشری و غیربشری ندوخته است و تصوری شبیه جهنم از ایران و شبیه بهشت از غرب ندارد.
@kharmagaas