جبهههای متحدین و متفقین در حال دکرگونی و شکلگیری از نو…
تقریبا تمام تحلیلهایی که افراد شاخص و رسانههای جریان اصلی در مورد تغییر رفتارهای آمریکا با روسیه و اروپا ارائه میدهند به شکل منسجمی دارای سوگیری است و با هدف تاثیرگذاری روی افکار عمومی در جهت منافع امنیتی یک طرف و علیه طرف دیگر ارائه میشوند بنابراین بیان کننده حقیقت نیستند و نمیتوان دورنمایی از آینده به شما بدهند.
اما تحلیلی که من از قدیمالایام در این رابطه داشتم از نظر خودم همچنان پابرجاست؛ دعوا و جنگ منافع ذاتی بین ملیگرایان و گلوبالیستها است.
دولتهای گلوبالیستی که کارتلهای چند ملیتی و بانکهای بزرگ را نمایندگی میکنند و به دنبال منافع اقتصادی از مسیر قدرت سیاسی و جانمایه فکری سوسیالیستی (سرمایهداری دولتی) هستند شامل دولتهای اروپایی و چین و حزب دموکرات هستند و دولتهای ملیگرا که سرمایهداری بومی بر پایه بازار آزاد داخلی را دنبال میکنند را آمریکا و روسیه و متحدانشان تشکیل میدهند که ایران نیز میتواند به این جبهه بپیوندد.
شاید این ترکیب و جبههبندی برای شما بیمعنی و عجیب باشد اینکه روسیه پوتین در کنار آمریکای ترامپ قرار بگیرد یا چین و اروپا متحدهای آینده باشند؛ اما اگر پیمانهای تاریخمصرف گذشته حاصل از بعد جنگجهانی دوم را کنار بگذاریم و منافع طبیعی و اشتراکات ذاتی را جایگزین کنیم آنگاه میبینیم که این جبههبندی چندان هم دور از انتظار نیست.
در ایران ما هم میتوان اینگونه تحلیل کرد که نظام حاکم رسما دو شقه است. یک شقه که مشخصا و به وضوح گلوبالیستها را نمایندگی میکند طوری که انگار از آنها دستور کار میگیرد و طیف دیگر که استعداد حضور در جبهه ملیگرایان را دارد اما برای ورود به بازی مقاومت میکند.
https://t.me/kafshhaye_aahani/4895
تقریبا تمام تحلیلهایی که افراد شاخص و رسانههای جریان اصلی در مورد تغییر رفتارهای آمریکا با روسیه و اروپا ارائه میدهند به شکل منسجمی دارای سوگیری است و با هدف تاثیرگذاری روی افکار عمومی در جهت منافع امنیتی یک طرف و علیه طرف دیگر ارائه میشوند بنابراین بیان کننده حقیقت نیستند و نمیتوان دورنمایی از آینده به شما بدهند.
اما تحلیلی که من از قدیمالایام در این رابطه داشتم از نظر خودم همچنان پابرجاست؛ دعوا و جنگ منافع ذاتی بین ملیگرایان و گلوبالیستها است.
دولتهای گلوبالیستی که کارتلهای چند ملیتی و بانکهای بزرگ را نمایندگی میکنند و به دنبال منافع اقتصادی از مسیر قدرت سیاسی و جانمایه فکری سوسیالیستی (سرمایهداری دولتی) هستند شامل دولتهای اروپایی و چین و حزب دموکرات هستند و دولتهای ملیگرا که سرمایهداری بومی بر پایه بازار آزاد داخلی را دنبال میکنند را آمریکا و روسیه و متحدانشان تشکیل میدهند که ایران نیز میتواند به این جبهه بپیوندد.
شاید این ترکیب و جبههبندی برای شما بیمعنی و عجیب باشد اینکه روسیه پوتین در کنار آمریکای ترامپ قرار بگیرد یا چین و اروپا متحدهای آینده باشند؛ اما اگر پیمانهای تاریخمصرف گذشته حاصل از بعد جنگجهانی دوم را کنار بگذاریم و منافع طبیعی و اشتراکات ذاتی را جایگزین کنیم آنگاه میبینیم که این جبههبندی چندان هم دور از انتظار نیست.
در ایران ما هم میتوان اینگونه تحلیل کرد که نظام حاکم رسما دو شقه است. یک شقه که مشخصا و به وضوح گلوبالیستها را نمایندگی میکند طوری که انگار از آنها دستور کار میگیرد و طیف دیگر که استعداد حضور در جبهه ملیگرایان را دارد اما برای ورود به بازی مقاومت میکند.
https://t.me/kafshhaye_aahani/4895