گفت و شنود:
- شنیدی دانشجوهای دانشگاه تهران قیام کردن؟
— جدی؟ بخاطر ارز و تورم و فساد و ناکارامدی؟
- نه بخاطر اینکه یک دانشجو رو اطراف خوابگاه با چاقو کشتن.
— آها! دانشجوی معترض بوده و ترور شده؟
- نه بابا! ظاهرا توسط زورگیرها کشته شده و اعتراض دانشجوها به عدم تامین امنیتشون هست.
— اوکی! حالا باز خوبه بالاخره همین که به چنین ناکارامدیهای جزئی اعتراض کنن لابد فردا به سیاستهای غلط اقتصای و فرهنگی و سیاسی هم اعتراض میکنن دیگه.
- نه بابا! همین شلوغی هم توسط افراد و تشکلهای دولتی راه افتاده خیلی ازین دانشجوها اصلا نمیدونن برای چی اومدن جمع شدن عموما یک مشت جوگیر هستند که رفتار گلهای دارن و دغدغهای جز اینکه درس بخونن و نمره خوب بگیرن و بعد هم پاپاهاشون بفرستشون خارج ندارن.
— یعنی چی؟ دولت چرا باید با دست خودش تشکلهای اعتراض دانشجویی علیه خودش راه بندازه؟
- خیلی روشنه! یک موضوع فیک و نهچندان مهم رو برای شلوغبازی مطرح میکنه که اگه کار از دستش در رفت ظرفیت خیلی حاد شدن نداشته باشه و بشه توجیه کرد.
بعد از طریق عواملش دانشجوها را به حرکت در میاره و تجمع درست میکنه و سخنرانی و خبررسانی و جوسازی و…
— چرا باید این کارو بکنه؟ این چه فایدهای براش داره؟
— اولا در حین ماجرا، افراد و گروههای مستعدتر و تاثیرگذارتر و فعالتر شناسایی میشن و بعد از بینشون یارگیری میکنه و باهاشون ارتباط میگیره و بتدریج با یکسری طرحهای فوقبرنامه و دورهمی و… شبکهسازی میکنن تا بعدا سر بزنگاهها از طریق این شبکهها دانشجوهارو به سمت دلخواه هدایت کنن و یا اینکه تجمعات اعتراضی در جهت مقاصد جناحی و دعواهای سیاسی راه بندازن و همون بازی فشار از پایین و چانهزنی در بالا و… که از قدیم در تخصص پنجاه و هفتیها و امنیتیهای بجا مانده از دهه طلایی 60 هست.
— خب! حالا برنامه بعدی چیه؟
- هیچی دیگه! وقتی گوسفندها پخش و پلا شدن و برگشتن خونه و حسابی مامانهاشون قربون صدقهشون رفتن و اسفند دود کردن و قول گرفتن که دیگه مبارزه را کنار بذارن و آیندهشونو به خطر نندازن و به درس و مشقشون برسن و خلاصه فضا که خلوت شد و آب رفت کار با سنگهای بجا مانده در کف رودخانه شروع میشه. ثکارهای فوقبرنامه و کم کم توجیه شدن برای خط فکری خاصی و خلاصه شبکهسازی از دل ماجرا.
— خب بعدش چی؟
- هیچی دیگه یهو تجمع دانشجویی برای حمایت از مثلا مذاکرات و اینکه دنیای آینده دنیای گفتمانه نه موشک و سلاح هستهای نمیخایم و ربط دادن گرونی ارز و تورم و دارو به معامله و…
— خب یعنی اینقدر راحت تو دانشگاه، یک جناح علیه جناح دیگه فعالیت و یارگیری و شبکهسازی میکنه و اونها دست روی دست میذارن؟
- نه اونها هم شبکههای خودشونو دارن منتها در مورد بحث مذاکره و تجمع برای توافق، احتمالا بدشون هم نمیاد شلوغ بشه و بعدا بگن تحت فشار و خواست مردم تن به فلان و بهمان دادیم.
— یعنی همه با همن؟
- سر سهمشون دعوا دارن اما در نهایت در مقابل کشور و ملت، نه تنها با هم بلک با روس و آمریکا و انگلیس و چین و… هم متحد میشن و هیچ اختلافی ندارن.
- شنیدی دانشجوهای دانشگاه تهران قیام کردن؟
— جدی؟ بخاطر ارز و تورم و فساد و ناکارامدی؟
- نه بخاطر اینکه یک دانشجو رو اطراف خوابگاه با چاقو کشتن.
— آها! دانشجوی معترض بوده و ترور شده؟
- نه بابا! ظاهرا توسط زورگیرها کشته شده و اعتراض دانشجوها به عدم تامین امنیتشون هست.
— اوکی! حالا باز خوبه بالاخره همین که به چنین ناکارامدیهای جزئی اعتراض کنن لابد فردا به سیاستهای غلط اقتصای و فرهنگی و سیاسی هم اعتراض میکنن دیگه.
- نه بابا! همین شلوغی هم توسط افراد و تشکلهای دولتی راه افتاده خیلی ازین دانشجوها اصلا نمیدونن برای چی اومدن جمع شدن عموما یک مشت جوگیر هستند که رفتار گلهای دارن و دغدغهای جز اینکه درس بخونن و نمره خوب بگیرن و بعد هم پاپاهاشون بفرستشون خارج ندارن.
— یعنی چی؟ دولت چرا باید با دست خودش تشکلهای اعتراض دانشجویی علیه خودش راه بندازه؟
- خیلی روشنه! یک موضوع فیک و نهچندان مهم رو برای شلوغبازی مطرح میکنه که اگه کار از دستش در رفت ظرفیت خیلی حاد شدن نداشته باشه و بشه توجیه کرد.
بعد از طریق عواملش دانشجوها را به حرکت در میاره و تجمع درست میکنه و سخنرانی و خبررسانی و جوسازی و…
— چرا باید این کارو بکنه؟ این چه فایدهای براش داره؟
— اولا در حین ماجرا، افراد و گروههای مستعدتر و تاثیرگذارتر و فعالتر شناسایی میشن و بعد از بینشون یارگیری میکنه و باهاشون ارتباط میگیره و بتدریج با یکسری طرحهای فوقبرنامه و دورهمی و… شبکهسازی میکنن تا بعدا سر بزنگاهها از طریق این شبکهها دانشجوهارو به سمت دلخواه هدایت کنن و یا اینکه تجمعات اعتراضی در جهت مقاصد جناحی و دعواهای سیاسی راه بندازن و همون بازی فشار از پایین و چانهزنی در بالا و… که از قدیم در تخصص پنجاه و هفتیها و امنیتیهای بجا مانده از دهه طلایی 60 هست.
— خب! حالا برنامه بعدی چیه؟
- هیچی دیگه! وقتی گوسفندها پخش و پلا شدن و برگشتن خونه و حسابی مامانهاشون قربون صدقهشون رفتن و اسفند دود کردن و قول گرفتن که دیگه مبارزه را کنار بذارن و آیندهشونو به خطر نندازن و به درس و مشقشون برسن و خلاصه فضا که خلوت شد و آب رفت کار با سنگهای بجا مانده در کف رودخانه شروع میشه. ثکارهای فوقبرنامه و کم کم توجیه شدن برای خط فکری خاصی و خلاصه شبکهسازی از دل ماجرا.
— خب بعدش چی؟
- هیچی دیگه یهو تجمع دانشجویی برای حمایت از مثلا مذاکرات و اینکه دنیای آینده دنیای گفتمانه نه موشک و سلاح هستهای نمیخایم و ربط دادن گرونی ارز و تورم و دارو به معامله و…
— خب یعنی اینقدر راحت تو دانشگاه، یک جناح علیه جناح دیگه فعالیت و یارگیری و شبکهسازی میکنه و اونها دست روی دست میذارن؟
- نه اونها هم شبکههای خودشونو دارن منتها در مورد بحث مذاکره و تجمع برای توافق، احتمالا بدشون هم نمیاد شلوغ بشه و بعدا بگن تحت فشار و خواست مردم تن به فلان و بهمان دادیم.
— یعنی همه با همن؟
- سر سهمشون دعوا دارن اما در نهایت در مقابل کشور و ملت، نه تنها با هم بلک با روس و آمریکا و انگلیس و چین و… هم متحد میشن و هیچ اختلافی ندارن.