👁🗨 نگاه تحلیلگران: پاسخهای بیپرسش
👈 محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ دوباره به دوران پاسخهای مشخص برای سوالات نامشخص رسیدهایم. این وضعیت را در آستانه انقلاب تجربه کرده بودیم.
✍ جامعه ایران با حجم گستردهای از معضلات عظیم مواجه است. از اقلیم و آب و اقتصاد و فرهنگ و سیاست گرفته تا تکتک سلولهای حیات تاریخی و اجتماعی ما دست به گریبان مشکلات عدیدهاند.
✍ هرکدام از این معضلات، نیازمند پرسشهای سترگ و بحث و گفتوگوهای عمیقاند. اهلنظر باید تشنه بحث برای پاسخ گرفتن برای پرسشهای عمیق باشند.
✍ دو گروه شدهایم و در دو اردوگاه لشکر آراستهایم: طرفداران نظام و براندازان نظام. در این میان، اصلاحطلبان نیز هستند. خوب که نظر کنی، همانها هم دو شاخهاند: شاخهای نزدیک به طرفداران نظام و شاخهای نزدیک به براندازان.
✍ برای این هر دو گروه، همهچیز روشن است. لازم نیست درباره چیزی پرسش جدی کنند. دیگر وقت تامل و اندیشیدن نیست. قلبها میتپد تا زمانی که یکی بر آن دیگری غلبه کند و کار خاتمه یابد.
✍ بحث و گفتوگو فراوان است. همه جا میزهای گفتوگو چیدهاند. از تلویزیون جمهوری اسلامی تا بسترهای پرطرفدار در کلاب هاوس و یوتیوب، تا بیبیسی و ایران اینترنشنال.
✍ اما طرفین گفتوگو نمیکنند، به سوالات مشخص پاسخ نمیدهند. از ابتدا تا انتهای یک بحث چندساعته مینشینی جز رجزخوانی و تحقیر یکدیگر نمیشنوی. یک نمونه هم نمیبینید حریف اظهار کند که فلان گزاره را پذیرفته و از فلان مدعای خود عقب مینشیند. یک مورد نیز نمیبینی که در انتهای بحث هر دو از جایی که ایستاده بودند، حرکتی کرده باشند.
✍ کسی گفتوگو میکند که خود را در یک معضل و کاستی دیده، اینک نیازمند دیگری است تا گرهی را در ذهن خود یا در ذهن جامعه بگشاید. این طرفها که این روزها با هم گفتوگو میکنند، بیشتر نمایندگان لشکریان حریفاند که هرکدام به تحقیر دیگری آمدهاند.
✍ منازعات سیاسی هنگامی که به ابتذال تحریک عوامالناس میرسد، به تحمیق نیازمند است. لاجرم همهچیز را به گرداب تحمیق میکشاند؛ منجمله گفتوگو را.
✍ پرسشهای بیپاسخ محرک فکر است و پاسخهای بیپرسش محرک بلاهت و جهل.
@javadrooh
👈 محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ دوباره به دوران پاسخهای مشخص برای سوالات نامشخص رسیدهایم. این وضعیت را در آستانه انقلاب تجربه کرده بودیم.
✍ جامعه ایران با حجم گستردهای از معضلات عظیم مواجه است. از اقلیم و آب و اقتصاد و فرهنگ و سیاست گرفته تا تکتک سلولهای حیات تاریخی و اجتماعی ما دست به گریبان مشکلات عدیدهاند.
✍ هرکدام از این معضلات، نیازمند پرسشهای سترگ و بحث و گفتوگوهای عمیقاند. اهلنظر باید تشنه بحث برای پاسخ گرفتن برای پرسشهای عمیق باشند.
✍ دو گروه شدهایم و در دو اردوگاه لشکر آراستهایم: طرفداران نظام و براندازان نظام. در این میان، اصلاحطلبان نیز هستند. خوب که نظر کنی، همانها هم دو شاخهاند: شاخهای نزدیک به طرفداران نظام و شاخهای نزدیک به براندازان.
✍ برای این هر دو گروه، همهچیز روشن است. لازم نیست درباره چیزی پرسش جدی کنند. دیگر وقت تامل و اندیشیدن نیست. قلبها میتپد تا زمانی که یکی بر آن دیگری غلبه کند و کار خاتمه یابد.
✍ بحث و گفتوگو فراوان است. همه جا میزهای گفتوگو چیدهاند. از تلویزیون جمهوری اسلامی تا بسترهای پرطرفدار در کلاب هاوس و یوتیوب، تا بیبیسی و ایران اینترنشنال.
✍ اما طرفین گفتوگو نمیکنند، به سوالات مشخص پاسخ نمیدهند. از ابتدا تا انتهای یک بحث چندساعته مینشینی جز رجزخوانی و تحقیر یکدیگر نمیشنوی. یک نمونه هم نمیبینید حریف اظهار کند که فلان گزاره را پذیرفته و از فلان مدعای خود عقب مینشیند. یک مورد نیز نمیبینی که در انتهای بحث هر دو از جایی که ایستاده بودند، حرکتی کرده باشند.
✍ کسی گفتوگو میکند که خود را در یک معضل و کاستی دیده، اینک نیازمند دیگری است تا گرهی را در ذهن خود یا در ذهن جامعه بگشاید. این طرفها که این روزها با هم گفتوگو میکنند، بیشتر نمایندگان لشکریان حریفاند که هرکدام به تحقیر دیگری آمدهاند.
✍ منازعات سیاسی هنگامی که به ابتذال تحریک عوامالناس میرسد، به تحمیق نیازمند است. لاجرم همهچیز را به گرداب تحمیق میکشاند؛ منجمله گفتوگو را.
✍ پرسشهای بیپاسخ محرک فکر است و پاسخهای بیپرسش محرک بلاهت و جهل.
@javadrooh