چوپانی تعریف می کرد:
سالها پیش من و چوپان دیگری به نام فتح اله که همسن پدر من بود، گله روستا را به چرا می بردیم.
مرز ده ما با ده مجاور که یک رودخانه پر آبی بود.
بین دو ده از سالیان دور بر سر ورود گوسفندان به مراتع یکدیگر اختلاف زیادی بود که گاها به زد و خورد هم می کشید.
یک روز از سر غفلت گله ما از رودخانه گذشت و به مراتع دشمن رسیده بود.
ناگهان هیکل درشت و غضبناک غضنفر چوپان آن ده نمایان شد.
گله ما را گروگان گرفت و گفت یکی از شما بیاید این ور آب تا گله را آزاد کنم.
ما از نیت اصلی اش آگاه بودیم.
فتح اله به من گفت تو برو.
من گفتم می ترسم مرا کتک بزند.
فتح اله گفت: خودش و هفت جدش غلط می کند حتی اگر نگاه چپی به تو کند.
القصه من لرزان لرزان از رود گذشتم و به نزد غضنفر رسیدم ناگهان مرا گرفت و چوبش را به علامت زدن بالا برد.
فتح اله از آن سوی رود داد زد و گفت اگر مردی و تخم پدرتی بزنش تا ببینی چه سرت بیاورم.
غضنفر ترکه گز را چنان به پای من زد که جیغ من به هفت آسمان رسید.
غضنفر رو به فتح اله کرد و گفت دیدی زدمش و تو هیچ غلطی نکردی.
فتح اله گفت فلان فلان شده اگر یکبار دیگر بزنیش دودمانت را ریشه کن می کنم
اینار غضنفر چنان با ترکه به پشت من کوبید که خون از پوستم بیرون زد.
و گفت بفرما بازم زدمش!
فتح اله این بار گفت فلان فلان شده قرمساق اگه مردی...
من دیدم نخیر اگر رجز خوانی فتح اله ادامه پیدا کند غضنفر مرا زیر چوب و ترکه نابود خواهد کرد.
شروع کردم به التماس که ببخش، غلط کردم و تعهد می دهم دیگر گله وارد مراتع شما نشود.
غضنفر آخرین ترکه را البته کمی آرام تر بر کفل ما کوبید و رفت.
من، دست و پا و پشت شکسته گله را راندم و به نزد فتح اله آمدم.
داشتم بی هوش می شدم که شنیدم فتح اله می گفت: به روح پدرم قسم اگر یک بار دیگر تو را کتک زده بود،مادرش را به عزایش می نشاندم.
من از هوش رفتم...
💫💫💫💫💫
حالا حکایت من و غضنفر و فتح الله،حکایت مسئولین ما و مبارزه با امریکا و ملت بیچاره ایران است.
مسئولین در پشت تربیون ها وجای گرم ونرم به امریکا فحش میدهند.
امریکا با تحریم ها پدر ملت را در آورده است.
و فتح اله های وطنی در این طرف آب مشغول خط و نشان کشیدن برای امریکا وکل دنیا هستند.
ناو ما را در جنگ ایران و عراق زدند ،
هواپیمای مسافربری ما را ساقط کردند ،
دانشمندان هسته ای مان را ترور کردند ،
تحریم های ظالمانه برعلیه ملت ایران وضع کردند،
و هر ترکه ای که غضنفر به ملت ایران می زند فتح اله فقط فحش میدهد بدون اینکه قدمی بردارد.
قطعنامه شورای حکام صادر می شود،
رئیس جمهور می گوید ما مقاومت می کنیم
ملت ایران از ترکه های غضنفر می نالد ودرد می کشد.مسئولین ما مرتب رجزخوانی میکنند.
در هوا و زمین ودریا بعلت پوسیدگی ناوگان های ترابری مان هر روز تلفات سنگین میدهیم.
مسئولین در صف گرین کارت امریکا می گویند:
ما مقاومت می کنیم و بعد توله هایشان را با ثروت غارت کرده از بیتالمال، به آمریکا و اروپا میفرستند اما رنج و بدبختیهای تحریمهای غرب برای ملت نگون بخت است.
مسئول دیگری مردم را به خوردن نان خشک و بستن لنگ تشویق میکند، اما فرزندانش گرگهای وال استریت میشوند.
مسئول دیگری از اقتصاد مقاومتی می گوید، اما همسر و دخترش برای خرید سیسمونی و ملک به ترکیه میروند!
تریبون دولت و ائمه جمعه و صدا وسیما که در حال غارت منابع ملی هستند، عین فتح اله فقط فحش میدهند و رجز میخوانند و تهدید می کنند، اما مردم ایران چوب رجزخوانی ها و یاوه گویی های آنها را می خورند.
... معلوم نیست ما ملت ایران تا چه زمانی باید ترکه های غضنفر را بعلت فحش های فتح اله بخوریم!!!
*چقدر در ایران فتح اله ها زیاد هستن*
#پایگاه_خبری_جانبازان_جنگ_تحمیلی
@janbazanesabz
سالها پیش من و چوپان دیگری به نام فتح اله که همسن پدر من بود، گله روستا را به چرا می بردیم.
مرز ده ما با ده مجاور که یک رودخانه پر آبی بود.
بین دو ده از سالیان دور بر سر ورود گوسفندان به مراتع یکدیگر اختلاف زیادی بود که گاها به زد و خورد هم می کشید.
یک روز از سر غفلت گله ما از رودخانه گذشت و به مراتع دشمن رسیده بود.
ناگهان هیکل درشت و غضبناک غضنفر چوپان آن ده نمایان شد.
گله ما را گروگان گرفت و گفت یکی از شما بیاید این ور آب تا گله را آزاد کنم.
ما از نیت اصلی اش آگاه بودیم.
فتح اله به من گفت تو برو.
من گفتم می ترسم مرا کتک بزند.
فتح اله گفت: خودش و هفت جدش غلط می کند حتی اگر نگاه چپی به تو کند.
القصه من لرزان لرزان از رود گذشتم و به نزد غضنفر رسیدم ناگهان مرا گرفت و چوبش را به علامت زدن بالا برد.
فتح اله از آن سوی رود داد زد و گفت اگر مردی و تخم پدرتی بزنش تا ببینی چه سرت بیاورم.
غضنفر ترکه گز را چنان به پای من زد که جیغ من به هفت آسمان رسید.
غضنفر رو به فتح اله کرد و گفت دیدی زدمش و تو هیچ غلطی نکردی.
فتح اله گفت فلان فلان شده اگر یکبار دیگر بزنیش دودمانت را ریشه کن می کنم
اینار غضنفر چنان با ترکه به پشت من کوبید که خون از پوستم بیرون زد.
و گفت بفرما بازم زدمش!
فتح اله این بار گفت فلان فلان شده قرمساق اگه مردی...
من دیدم نخیر اگر رجز خوانی فتح اله ادامه پیدا کند غضنفر مرا زیر چوب و ترکه نابود خواهد کرد.
شروع کردم به التماس که ببخش، غلط کردم و تعهد می دهم دیگر گله وارد مراتع شما نشود.
غضنفر آخرین ترکه را البته کمی آرام تر بر کفل ما کوبید و رفت.
من، دست و پا و پشت شکسته گله را راندم و به نزد فتح اله آمدم.
داشتم بی هوش می شدم که شنیدم فتح اله می گفت: به روح پدرم قسم اگر یک بار دیگر تو را کتک زده بود،مادرش را به عزایش می نشاندم.
من از هوش رفتم...
💫💫💫💫💫
حالا حکایت من و غضنفر و فتح الله،حکایت مسئولین ما و مبارزه با امریکا و ملت بیچاره ایران است.
مسئولین در پشت تربیون ها وجای گرم ونرم به امریکا فحش میدهند.
امریکا با تحریم ها پدر ملت را در آورده است.
و فتح اله های وطنی در این طرف آب مشغول خط و نشان کشیدن برای امریکا وکل دنیا هستند.
ناو ما را در جنگ ایران و عراق زدند ،
هواپیمای مسافربری ما را ساقط کردند ،
دانشمندان هسته ای مان را ترور کردند ،
تحریم های ظالمانه برعلیه ملت ایران وضع کردند،
و هر ترکه ای که غضنفر به ملت ایران می زند فتح اله فقط فحش میدهد بدون اینکه قدمی بردارد.
قطعنامه شورای حکام صادر می شود،
رئیس جمهور می گوید ما مقاومت می کنیم
ملت ایران از ترکه های غضنفر می نالد ودرد می کشد.مسئولین ما مرتب رجزخوانی میکنند.
در هوا و زمین ودریا بعلت پوسیدگی ناوگان های ترابری مان هر روز تلفات سنگین میدهیم.
مسئولین در صف گرین کارت امریکا می گویند:
ما مقاومت می کنیم و بعد توله هایشان را با ثروت غارت کرده از بیتالمال، به آمریکا و اروپا میفرستند اما رنج و بدبختیهای تحریمهای غرب برای ملت نگون بخت است.
مسئول دیگری مردم را به خوردن نان خشک و بستن لنگ تشویق میکند، اما فرزندانش گرگهای وال استریت میشوند.
مسئول دیگری از اقتصاد مقاومتی می گوید، اما همسر و دخترش برای خرید سیسمونی و ملک به ترکیه میروند!
تریبون دولت و ائمه جمعه و صدا وسیما که در حال غارت منابع ملی هستند، عین فتح اله فقط فحش میدهند و رجز میخوانند و تهدید می کنند، اما مردم ایران چوب رجزخوانی ها و یاوه گویی های آنها را می خورند.
... معلوم نیست ما ملت ایران تا چه زمانی باید ترکه های غضنفر را بعلت فحش های فتح اله بخوریم!!!
*چقدر در ایران فتح اله ها زیاد هستن*
#پایگاه_خبری_جانبازان_جنگ_تحمیلی
@janbazanesabz