سایه صیدال، زندانی سیاسی، در اینستاگرام خود اعلام کرد که در دادسرای اوین تلاش کردهاند او را مجبور به پوشیدن چادر کنند اما بهدلیل مقاومت در برابر پوشیدن چادر، از سوی نیروهای حفاظت زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
او در یادداشتی نوشته است: «بخاطر نپوشیدن چادر توسط مأمور حفاظت دادسرای اوین مورد ضربوشتم قرار گرفتم.
در حالیکه بدلیل بیماریهای تاری دید، نوسان شدید فشار خون و افسردگی (که ناشی از فشارهای وارده امنیتی در دوسال اخیر و شرایط زندان بود) حکمم به مدت ۲۱ روز جهت درمان توقف گردید، امروز جهت پیگیری درخواستی به شعبه یک اجرای احکام مراجعه کردم که به پوششی که من بارها با آن مراجعه کردم ایراد گرفتند و گفتند باید چادر بپوشید.
در اعتراض به نپوشیدن چادر، من را به اتاق حفاظت بردند و در مقابل مقاومت در نپوشیدن چادر، مأمور حفاظت شروع کرد به فحاشی و الفاظی همچون: آشغال، لجن، کثافت، بیخانواده و غیره را به کار برد و در ادامه مشاجره لفظی، مأمور حفاظت به من حملهور شد و با مشت به قفسه سینهام کوبید و من را نقش زمین کرد و فحاشی خود را همچنان ادامه داد و من را در اتاق حفاظت بازداشت کرد.
من هم با صدای بلند خواستار باز شدن در شدم که شخص دیگری آمد و گفت: خانم، شما چادر بپوشید، بازداشتید.
بعد گفتم این آقا من را حبس نمود و مورد ضربوشتم قرار داد. مدام میگفت چون لباس شما کوتاه بود.
بعد هم وقتی گفتم باید شکایت من را ثبت کنید، همان مأمور حفاظت با نیشخندی گفت: ایشان دادستان هستند، تو از چه کسی میخواهی شکایت کنی؟
بعد هم رو به آن شخص کردم و گفتم: اگر شما دادستانید، مجدد تکرار میکنم، شکایت من را ثبت کنید. ایشان من را حبس نمود و مورد ضربوشتم قرار داد.
دادستان از مأمور حفاظت که همچنان داشت اراجیف میگفت خواست ساکت باشد و خطاب به من گفت: برو بیرون.
هیچ شکایتی اینجا ثبت نمیکنیم. برو بیرون.
و مأمور خانم حفاظت من را کشاند و بیرون انداخت.»
@Hosseinronaghi
او در یادداشتی نوشته است: «بخاطر نپوشیدن چادر توسط مأمور حفاظت دادسرای اوین مورد ضربوشتم قرار گرفتم.
در حالیکه بدلیل بیماریهای تاری دید، نوسان شدید فشار خون و افسردگی (که ناشی از فشارهای وارده امنیتی در دوسال اخیر و شرایط زندان بود) حکمم به مدت ۲۱ روز جهت درمان توقف گردید، امروز جهت پیگیری درخواستی به شعبه یک اجرای احکام مراجعه کردم که به پوششی که من بارها با آن مراجعه کردم ایراد گرفتند و گفتند باید چادر بپوشید.
در اعتراض به نپوشیدن چادر، من را به اتاق حفاظت بردند و در مقابل مقاومت در نپوشیدن چادر، مأمور حفاظت شروع کرد به فحاشی و الفاظی همچون: آشغال، لجن، کثافت، بیخانواده و غیره را به کار برد و در ادامه مشاجره لفظی، مأمور حفاظت به من حملهور شد و با مشت به قفسه سینهام کوبید و من را نقش زمین کرد و فحاشی خود را همچنان ادامه داد و من را در اتاق حفاظت بازداشت کرد.
من هم با صدای بلند خواستار باز شدن در شدم که شخص دیگری آمد و گفت: خانم، شما چادر بپوشید، بازداشتید.
بعد گفتم این آقا من را حبس نمود و مورد ضربوشتم قرار داد. مدام میگفت چون لباس شما کوتاه بود.
بعد هم وقتی گفتم باید شکایت من را ثبت کنید، همان مأمور حفاظت با نیشخندی گفت: ایشان دادستان هستند، تو از چه کسی میخواهی شکایت کنی؟
بعد هم رو به آن شخص کردم و گفتم: اگر شما دادستانید، مجدد تکرار میکنم، شکایت من را ثبت کنید. ایشان من را حبس نمود و مورد ضربوشتم قرار داد.
دادستان از مأمور حفاظت که همچنان داشت اراجیف میگفت خواست ساکت باشد و خطاب به من گفت: برو بیرون.
هیچ شکایتی اینجا ثبت نمیکنیم. برو بیرون.
و مأمور خانم حفاظت من را کشاند و بیرون انداخت.»
@Hosseinronaghi