Фильтр публикаций


سپیده قلیان به‌خاطر شکایت آمنه‌سادات ذبیحی‌پور در زندان است.

مهدی قلیان برادر سپیده قلیان در پستی نوشته است:
چهاردهم اسفندماه، سپیده قلیان، خواهرم، از پرونده‌ی توهین به رهبری آزاد شد، اما سایه‌ی سنگین دو پرونده‌ی پیشین بار دیگر بر سر آزادی‌اش افتاد. شکایت زندان بوشهر با یک سال حبس و اتهام آمنه‌سادات ذبیح‌پور با پانزده ماه زندان، دست‌هایی شدند که مانع رهایی‌اش گشتند. این در حالی‌ست که هر دو پرونده، زمانی مختومه اعلام شده بود، اما با نقض اعتبار امر مختومه، دوباره به جریان افتادند. احکامی که بر اساس ماده‌ی ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی و ماده‌ی ۵۱۰ آیین دادرسی کیفری باید تجمیع می‌شد، اما تاکنون هیچ پاسخی، هیچ نوری در این تاریکی به ما نرسیده.
با این حال، در آستانه‌ی روز جهانی زن، این حقیقت برایمان چون روز روشن است که این روزهای سخت نیز سپری خواهد شد. سپیده بازخواهد گشت؛ به سوی ما، به سوی آغوشمان. دلتنگش هستیم، دلتنگ آن تکیه‌گاه محکمی که نزدیک به هفت سال است از ما دور مانده. هر که سپیده را بشناسد، می‌داند دوری‌اش یعنی نبودن ستونی که می‌توان به آن تکیه کرد. سپیده جان، خواهر من، کارون و دز و اشترانکوه در انتظار تو ایستاده‌اند. برگرد، خواهر زیبای من، که با آمدنت دوباره زندگی در رگ‌هایمان جاری شود.خیابان از آن توست، خواهر نازنین من. به زودی دست در دست مردم خوزستان، با همان روح استوار و قلب پرشورت، برای وطنمان ایران خواهی جنگید. تو، دختر باهوش و عزیز ما، که هوشت روشنگر راه است و حضورت دلگرمی‌مان.
برگرد، که با آمدنت خیابان‌ها دوباره زنده می‌شوند و ما، کنار تو، برای ایرانمان می‌ایستیم.
پ.ن : سپیده قلیان همچنان در تبعید است.

@Hosseinronaghi


سایه صیدال، زندانی سیاسی، در اینستاگرام خود اعلام کرد که در دادسرای اوین تلاش کرده‌اند او را مجبور به پوشیدن چادر کنند اما به‌دلیل مقاومت در برابر پوشیدن چادر، از سوی نیروهای حفاظت زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

او در یادداشتی نوشته است: «بخاطر نپوشیدن چادر توسط مأمور حفاظت دادسرای اوین مورد ضرب‌وشتم قرار گرفتم.
در حالیکه بدلیل بیماری‌های تاری دید، نوسان شدید فشار خون و افسردگی (که ناشی از فشارهای وارده امنیتی در دوسال اخیر و شرایط زندان بود) حکمم به مدت ۲۱ روز جهت درمان توقف گردید، امروز جهت پیگیری درخواستی به شعبه یک اجرای احکام مراجعه کردم که به پوششی که من بارها با آن مراجعه کردم ایراد گرفتند و گفتند باید چادر بپوشید.

در اعتراض به نپوشیدن چادر، من را به اتاق حفاظت بردند و در مقابل مقاومت در نپوشیدن چادر، مأمور حفاظت شروع کرد به فحاشی و الفاظی همچون: آشغال، لجن، کثافت، بی‌خانواده و غیره را به کار برد و در ادامه مشاجره لفظی، مأمور حفاظت به من حمله‌ور شد و با مشت به قفسه سینه‌ام کوبید و من را نقش زمین کرد و فحاشی خود را همچنان ادامه داد و من را در اتاق حفاظت بازداشت کرد.

من هم با صدای بلند خواستار باز شدن در شدم که شخص دیگری آمد و گفت: خانم، شما چادر بپوشید، بازداشتید.
بعد گفتم این آقا من را حبس نمود و مورد ضرب‌وشتم قرار داد. مدام می‌گفت چون لباس شما کوتاه بود.

بعد هم وقتی گفتم باید شکایت من را ثبت کنید، همان مأمور حفاظت با نیشخندی گفت: ایشان دادستان هستند، تو از چه کسی می‌خواهی شکایت کنی؟

بعد هم رو به آن شخص کردم و گفتم: اگر شما دادستانید، مجدد تکرار می‌کنم، شکایت من را ثبت کنید. ایشان من را حبس نمود و مورد ضرب‌وشتم قرار داد.

دادستان از مأمور حفاظت که همچنان داشت اراجیف می‌گفت خواست ساکت باشد و خطاب به من گفت: برو بیرون.
هیچ شکایتی اینجا ثبت نمی‌کنیم. برو بیرون.
و مأمور خانم حفاظت من را کشاند و بیرون انداخت.»

@Hosseinronaghi

4.4k 0 29 7 454

روایت «حمیده زراعی» از دادسرای عمومی و انقلاب رشت و زندان لاکان.

چه بر من گذشت؟ «زندان لاکان یک شکنجه گاه تمام‌عیار است»

روز دوشنبه ۱۵ بهمن، زمانی که برای اعلام حضور به دادسرای انقلاب رشت مراجعه کردم، هنگام خروج، سرباز مسئول نگهداری تلفن‌های همراه، بدون هیچ توضیحی از تحویل گوشی‌ام خودداری کرد. وقتی معترض شدم، گفت: «رئیس حفاظت دادسرا، ابراهیم رمضانعلی رسولی، دستور داده که گوشی این خانم را تحویل ندهید.» این در حالی بود که در مدت حضورم در دادسرا، بارها از سوی مأموران و کارکنان به دلیل پوششم مورد آزار و توهین قرار گرفتم.

وقتی برای اعتراض و پیگیری موضوع، به دفتر معاون دادستان رفتم و درخواست کردم که شکایتی علیه این برخورد ثبت شود، ناگهان رئیس حفاظت (ابراهیم رمضانعلی رسولی) به همراه یکی دیگر از کارکنان مرد دادسرا به طرز وحشیانه و غیرانسانی مرا روی میز دادستان خواباندند و به دست‌ها و پاهایم دستبند و پابند زدند، به شکلی که مچ دست‌هایم آسیب دید و کبودی‌های شدیدی در دستان و مچ پاهایم ایجاد شد.

پس از انتقال به زندان، مددکار زندان (منیر شکری) بلافاصله دستور داد مرا به سلول انفرادی منتقل کنند. به دلیل شرایط غیربهداشتی و غیرانسانی آن سلول، از رفتن امتناع کردم. در واکنش، وی دستور داد سه زندانی از بند عمومی مرا به هر نحوی به سلول ببرند. آنها هنگامی که با مقاومت من مواجه شدند، با کشیدن موهایم و حتی قرار دادن یکی از انگشتانم لای در سلول، مرا به داخل انداختند. در تمام این مدت، زندانبان‌ها تنها نظاره‌گر بودند و با لبخندی از سر رضایت، این خشونت را تماشا می‌کردند. در نهایت، منیر شکری جمله‌ای گفت که هرگز فراموش نخواهم کرد:
«بذارید مثل سگ اونجا بمیره، یه سگ کمتر، بهتر.»

پس از چند روز حبس در انفرادی، بازپرس پرونده (اردشیر خادم) دستور بستری کردن مرا در بیمارستان روانی صادر کرد؛ اقدامی آشنا که رژیم بارها علیه مخالفانش انجام داده تا سلامت روان آن‌ها را زیر سوال ببرد. این بار اما پزشکان بیمارستان از اجرای این دستور سر باز زدند و با بستری‌شدن مخالفت کردند.

در طول یک ماهی که در آن زندان بودم، شاهد شکنجه‌های روحی، روانی و جسمی بسیاری بودم. نمونه‌های آن تنها بخشی از جهنمی است که جمهوری اسلامی برای زندانیان تدارک دیده:

بارها دعواهای خشونت‌بار بین زندانیان بند عمومی رخ می‌داد و زندانبان‌ها حتی برای جدا کردن آن‌ها اقدامی نمی‌کردند. درها را باز نمی‌کردند و زندانیان مجبور بودند خودشان دعواها را پایان دهند.

یک زندانی را برای «تنبیه»، با دستان آویزان، ساعت‌ها به بالای در سلول بستند. زمانی دست‌هایش را باز کردند که از شدت درد و فشار، از حال رفت و بیهوش روی زمین افتاد.

در ماه رمضان، زندانیان به اجبار مجبور به روزه‌داری شدند، حتی بیمارانی که روزه گرفتن برایشان خطرناک بود. برای جلوگیری از خوردن چای یا آب جوش، تمام فلاکس‌های چای را از بندها جمع کردند.

در بند کانون (محل نگهداری برخی زندانیان سیاسی)، فردی با بیماری جسمی شدید و نیازمند مراقبت دائم و سوند و نگهداری در بیمارستان، در شرایط کاملاً غیربهداشتی نگهداری می‌شود و باعث آلوده‌شدن محیط بند کانون شده است. بارها زندانیان سیاسی تحصن کردند، اما زندان کوچک‌ترین اقدامی برای انتقال یا درمان این فرد نکرده است.

غذای غیرقابل خوردن، نبود آشپزخانه مناسب، محیط تنش‌زا، نبود درمانگاه مجهز، و بی‌توجهی کامل به سلامت جسمی و روحی زندانیان، بخشی از واقعیت‌های روزمره این زندان است که برای مسئولان زندان نسبت بی‌اهمیت بوده و راه حلی برای این مشکلات ارائه نمی‌دهند.

اینجا را به خاطر شرایط اسفبارش «تبعیدگاه لاکان» می‌نامند، اما حقیقت این است که حتی نام «تبعیدگاه» هم برای توصیف این جهنم، مناسب نیست. اینجا یک شکنجه‌گاه تمام‌عیار است.

پی‌نوشت:
۱- حمیده زراعی با تبدیل قرار بازداشت از زندان لاکان رشت آزاد شد؛ اما... آنچه طی یک ماه گذشته برای این زن شجاع و ایران‌دوست رخ داده است مصداق شکنجه و آزار و اذیت سازمان‌یافته است.

۲- حمیده زراعی، در پیام‌های پیشین خود، از فضای سرکوب و بی‌عدالتی در جمهوری اسلامی پرده برداشته و تأکید کرده بود:
«ما سرافرازانه رنج می‌کشیم، نه با خفت و بدبختی.» (ویدیوی حمیده زراعی را ببینیم)

@Hosseinronaghi

6.1k 0 51 15 694

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
به‌نام خدای رنگین کمان

کاشت درخت به یاد «کیان پیرفلک» و «پویا مولایی‌راد» توسط «میثم پیرفلک» پدر کیان ایران

@Hosseinronaghi

7k 0 41 8 1.1k

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
واکنش دکتر حسن باقری‌نیا استاد دانشگاه اخراجی پس از خیزش زن،‌ زندگی، آزادی به حکم حبس و محرومیت صادر شده برای خودش: شجاعت تکثیر شده و صدور احکام سنگین ترسی ایجاد نمی‌کند.

@Hosseinronaghi

7.5k 0 43 11 1k

برای هومن معمار پناهی که باور داشت «از دل ویرانه‌ها جوانه زدیم»

یادداشت یک هنرمند اهل تئاتر

هومن معمارپناهی، مدیر عمارت روبرو، روز جمعه همراه با هیوا سیفی‌زاده و چند نفر دیگر بازداشت شد. او تنها فردی از این جمع است که هنوز آزاد نشده.

عمارت روبرو، به مدیریت هومن معمارپناهی، در سال ۹۵ افتتاح شد. او کسی بود از جنس همه‌ی ما که آن روزها سودای هنر و تغییر داشتیم. نام این عمارت از روبه‌رویی‌اش با تئاتر شهر الهام گرفته بود.

وقتی می‌گویم هومن از جنس ما بود، یعنی در میان ده‌ها مدیر فرهنگی و هنری که برای گرفتن اجرای کارهایمان باید با آن‌ها روبه‌رو می‌شدیم و اغلب با اعصاب خرد و داغان از دفترهایشان بیرون می‌آمدیم، هومن نه‌تنها زبان مشترکی با ما داشت، بلکه دغدغه‌های مشترکمان را نیز درک می‌کرد. همین شد که عمارت روبرو خانه‌ی بسیاری از اولین اجراهای ما شد؛ جایی که جسورترین گروه‌های تئاتر، موسیقی، سینما و... فرصت صحنه‌ رفتن پیدا کردند.

روبرو، برخلاف بسیاری از سالن‌های اجرا، نه فقط یک فضای نمایشی، بلکه عضوی از گروه‌های هنری بود. جایی که به جریان‌های مستقل و آلترناتیو هنر پناه داد، در حالی که جریان رسمی نه به آن‌ها فضا می‌داد و نه آرامششان را حفظ می‌کرد.

شک ندارم که این جریان، با آزار و دستگیری هومن و دیگران، متوقف نخواهد شد؛ بلکه صدایش بلندتر خواهد شد. همان‌طور که عمارت روبرو این شعار را برای خود انتخاب کرده بود: «از دل ویرانه‌ها جوانه زدیم.» هنر مستقل و غیرفرمایشی بارها و بارها از دل ویرانه‌ها جوانه خواهد زد.

به امید آزادی هومن معمارپناهی.

@Hosseinronaghi

7.6k 0 30 9 826

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
ایران کشوری است که حکومتش به هنرمند ۷۴ ضربه شلاق میزند.
این سیاه‌نمایی نیست، این واقعیت ایران است.

X/Persuasion_elli

@Hosseinronaghi

8.2k 0 137 13 1k

Репост из: Hossein Ronaghi - حسین رونقی
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
به‌جای او به قلب من بزن...

مهدی یراحی
#MehdiYarrahi

@Hosseinronaghi

8.3k 0 146 11 1.3k

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
حکم شلاق مهدی یراحی اجرا شد.

اجرای حکم بدوی، وحشیانه و غیرانسانی «شلاق» برای هنرمند مردمی و سربلند ایران، «مهدی یراحی»، نشانه‌ای از عجز و ناتوانی حاکمان ظالم و مستبد جمهوری اسلامی در مقابل اراده و انتخاب مردم برای سرنگونی حکومت جور است.

برای حفظ حکومت نامشروع خود، هر آن‌چه در توان دارید به کار بسته‌اید، اما به‌زودی همه شما ظالمان در برابر مردم ایران پاسخگوی عملکرد خود به‌ویژه در خصوص به تباهی کشاندن زندگی ایرانیان و نابودی این سرزمین خواهید بود. تفنگ و گلوله، شلاق و سرکوب و زندان، هیچ‌کدام شما را از سقوط حتمی نجات نخواهد داد.

وقتی ترکه می‌خوری، تو از آزادی پری...

@Hosseinronaghi

114.7k 1 1.2k 27 1.3k

‏امروز ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۳، آخرین بخشِ احکام صادره از شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران -مبنی بر ۷۴ ضربه شلاق- در شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای امنیت اخلاقی تهران، به طور تام و تمام اجرا شد و پرونده آقای ‎#مهدی_یراحی مختومه گردید.

@Hossrinronaghi

9.3k 0 105 23 948

چکامه چمن‌ماه: از لحظه‌ای که به وطن بازگشته‌ام، حتی یک روز اجازه نداشته‌ام در آرامش زندگی کنم.

درود بر مردم شریف ایران،

پس از گذشت هشت ماه از بازگشتم به ایران و با توجه به شرایطی که پشت سر گذاشته‌ام، تصمیم گرفتم توضیحاتی درباره آنچه در این مدت تجربه کرده‌ام با شما عزیزان در میان بگذارم.

عشق به سرزمین مادری و دلتنگی برای وطن مرا به بازگشت به ایران کشاند. اما در بدو ورود، در فرودگاه امام، پاسپورتم ضبط شد و اعلام کردند: «ممنوع‌الخروج هستید.» در این ماه‌ها، بارها بدون حکم قضایی از سوی نهادهای مختلف امنیتی مورد بازجویی و بازخواست قرار گرفتم و در برخی مواقع با بدرفتاری و برخوردهای توهین‌آمیز مواجه شدم.

در حالی که مسئولان حکومت مدام از بازگشت ایرانیان خارج از کشور سخن می‌گویند، از لحظه‌ای که به وطن بازگشته‌ام، حتی یک روز اجازه نداشته‌ام در آرامش زندگی کنم. اخیراً، پس از آنکه نیروهای امنیتی با تماس‌های مکرر خودم و خانواده‌ام را تحت فشار قرار دادند و من اعلام کردم که بدون حکم قضایی در هیچ جلسه‌ای حاضر نخواهم شد، ابلاغیه‌ای رسمی مبنی بر احضار به دادسرای فرهنگ و رسانه دریافت کردم.

با این حال به رغم عدم ذکر اتهام در احضاریه، چون مطمئن هستم مرتکب هیچ جرمی نشده‌ام، همراه با وکیلم در آنجا حاضر خواهم شد. از این پس، شما را در جریان هر آنچه رخ دهد قرار خواهم داد.

پاینده ایران.

همه کَس وطن دارد و خانه جایی
مرا دیار غریبی است و کنج تنهایی

از اینستاگرام چکامه چمن‌ماه

@Hosseinronaghi

9k 0 83 16 984

نامه لخ والسا، رئیس‌جمهور پیشین لهستان، به دونالد ترامپ: جان انسان‌ها قابل قیمت‌گذاری نیست.

جناب آقای رئیس‌جمهور،

ما با نگرانی و انزجار گفت‌وگوی شما با رئیس‌جمهور زلنسکی را تماشا کردیم. توهین‌آمیز است که انتظار داشته باشید اوکراین بابت کمک‌های مادی ایالات متحده در مبارزه‌اش با روسیه سپاسگزار باشد.

سپاسگزاری شایستهٔ سربازان قهرمان اوکراینی است که بیش از یازده سال است برای دفاع از ارزش‌های دنیای آزاد و میهن خود که مورد حمله روسیهٔ پوتین قرار گرفته، جان خود را فدا می‌کنند.

چگونه ممکن است رهبر کشوری که نماد دنیای آزاد است، این واقعیت بدیهی را نادیده بگیرد؟

جو حاکم بر دفتر ریاست‌جمهوری (اُوال آفیس) در جریان گفت‌وگوی شما، ما را به یاد بازجویی‌های سرویس‌های امنیتی و دادگاه‌های کمونیستی انداخت. در آن دوران، دادستان‌ها به ما می‌گفتند که تمام قدرت در دستان آن‌هاست و ما هیچ حقی نداریم. آن‌ها آزادی‌های ما را از ما گرفتند، چرا که از همکاری با آن‌ها یا قدردانی از ظلمشان سر باز می‌زدیم.

ما از اینکه رئیس‌جمهور زلنسکی با رفتاری مشابه روبه‌رو شد، شوکه شده‌ایم.

تاریخ نشان داده است که هر زمان ایالات متحده از ارزش‌های دموکراتیک و متحدان اروپایی خود فاصله گرفته، در نهایت امنیت خودش را به خطر انداخته است.

ویلسون این را در سال ۱۹۱۷ درک کرد، زمانی که آمریکا به جنگ جهانی اول پیوست. روزولت نیز پس از حمله به پرل هاربر در سال ۱۹۴۱ دریافت که دفاع از آمریکا مستلزم مبارزه در اروپا و اقیانوس آرام است.

بدون حمایت مالی و قاطعیت رئیس‌جمهور ریگان، فروپاشی امپراتوری شوروی ممکن نبود. ریگان اتحاد جماهیر شوروی را «امپراتوری شر» نامید و با قاطعیت در برابر آن ایستاد. ما پیروز شدیم، و امروز تندیس او در ورشو، روبه‌روی سفارت ایالات متحده، نصب شده است.

جناب آقای رئیس‌جمهور، کمک‌های نظامی و مالی را نمی‌توان با خون‌هایی که برای استقلال اوکراین و آزادی اروپا و جهان ریخته شده، برابر دانست.

جان انسان‌ها قابل قیمت‌گذاری نیست. سپاسگزاری شایسته کسانی است که جان و آزادی خود را فدا می‌کنند، چیزی که برای ما، به‌عنوان زندانیان سیاسی سابق رژیم کمونیستی تحت سلطهٔ اتحاد جماهیر شوروی، کاملاً بدیهی است.

ما از ایالات متحده می‌خواهیم که به یادداشت تفاهم بوداپست ۱۹۹۴ پایبند باشد، توافقی که آمریکا را موظف می‌کند از مرزهای اوکراین دفاع کند، در ازای اینکه این کشور از سلاح‌های هسته‌ای خود صرف‌نظر کرد.

این تعهدات بدون قید و شرط هستند و هیچ‌کجا اشاره نشده که این کمک‌ها نوعی معاملهٔ اقتصادی است.

با احترام،
لخ والسا، زندانی سیاسی سابق، رهبر جنبش همبستگی، رئیس‌جمهور پیشین لهستان

متن انگلیسی نامه

لخ والسا کیست؟

لخ والسا (Lech Wałęsa) رهبر جنبش همبستگی (Solidarity)، فعال کارگری، و رئیس‌جمهور پیشین لهستان است. او در دهه ۱۹۸۰ به عنوان رهبر جنبش کارگری همبستگی، که نخستین اتحادیه مستقل کارگری در بلوک شرق بود، نقشی کلیدی در مبارزه با کمونیسم و حکومت تحت حمایت شوروی در لهستان ایفا کرد.

والسا، یک برقکار در کشتی‌سازی گدانسک، به چهره‌ای بین‌المللی در مبارزه علیه رژیم‌های کمونیستی تبدیل شد. اعتصابات و اعتراضات گسترده‌ای که او رهبری کرد، موجب تضعیف رژیم کمونیستی لهستان شد و در نهایت به مذاکراتی منجر گردید که راه را برای انتخابات آزاد در سال ۱۹۸۹ باز کرد—رویدادی که سقوط پرده آهنین و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را شتاب بخشید. نقش او در پایان سلطه کمونیسم در اروپای شرقی، همچنان از مهم‌ترین نقاط عطف تاریخ معاصر جهان به‌شمار می‌آید.

@Hosseinronaghi

10.6k 0 251 12 950

Репост из: مملکته
شیرین سوهانی
اولین زن ایرانی برنده جایزه اسکار

+ویدیوی لحظه کاندید شدن کارشون
@mamlekate

6.7k 0 69 3 1.1k

حسین شنبه‌زاده: ‏«من اگه دستگیر شدم، تو هم لطف کن منو فراموش نکن.»

@Hosseinronagji

8.7k 0 43 20 1.5k

حمیده زراعی با تبدیل قرار بازداشت از زندان لاکان رشت آزاد شد؛ اما...

آنچه طی یک ماه گذشته برای این زن شجاع و ایران‌دوست رخ داده است مصداق شکنجه و آزار و اذیت سازمان‌یافته است.

حمیده (شیمین) زراعی، ۱۵ بهمن ماه، طی مراجعه به «دادسرای عمومی و انقلاب رشت» جهت اعلام حضور برای گذراندن دوران اقامت اجباری (مجازات تکمیلی در پرونده شعبه ۱ دادگاه انقلاب البرز با اتهام تبلیغ علیه نظام)، توسط مامورین حفاظت دادسرا به بهانه‌ی حجاب و برای بار دوم با اتهام واهی اخلال در نظم عمومی و تمرد از دستور مقام قضایی، مورد آزار و اذیت قرار گرفته و بازداشت شده بود. در آن روز ابتدا، دو مامور مرد که یکی از آن‌ها، رئیس حفاظت دادسرا با نام «ابراهیم رمضانعلی‌زاده رسولی» بوده، با تذکر رعایت حجاب، طی برخوردی غیراخلاقی و غیرانسانی، خانم زراعی را روی میز خوابانده (که مصداق تعرض است) و به‌زور و اجبار به او دستبند و پابند زدند که این یورش، باعث آسیب و کبودی در ناحیه دست، ساعد و مچ پای او شد.

بعد از انتقال خانم زراعی به سلول انفرادی زندان لاکان، او که به‌علت نبود بهداشت و نداشتن مکان مناسب برای نشستن در سلول، دست به اعتراض زده بود، که با دستور ماموران زندان، توسط سه زندانی زن مورد ضرب شتم قرار گرفت. زندانی‌های زن موهای سر او را کشیده و داخل سلول پرت کردند که منجر به اعتصاب غذا و دارو توسط ایشان شد. پس از چند روز نگهداری در سلول انفرادی، بازپرسی به‌نام خادم، با سوءاستفاده از مقام خود، با وجود مخالفت پزشکان، دستور بستری حمیده زراعی در بیمارستان روانی را صادر می‌کند.
در نهایت، وی امروز ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ با تبدیل قرار بازداشت به قرار کفالت، آزاد شد.
کدام قانون اجازه داده است که دو مامور مرد با رفتاری وحشیانه، یک زن را مورد تعرض قرار دهند، روی میز دفتر دادستانی دادسرا بخوابانند و به او دستبند بزنند؟ این یک نمونه از برخورد غیرانسانی و غیراخلاقی ماموران امنیتی و مسئولان زندان‌های ایران با زنان آزادی‌خواه و ایران‌دوست کشورمان است که می‌توان آن را مصداق شکنجه و آزار و اذیت‌ سازمان‌یافته علیه زنان ایران دید.

پی‌نوشت: عکس امروز پس از آزادی حمیده زراعی از زندان لاکان رشت.

حمیده زراعی، در پیام‌های پیشین خود، از فضای سرکوب و بی‌عدالتی در جمهوری اسلامی پرده برداشته و تأکید کرده بود:
«ما سرافرازانه رنج می‌کشیم، نه با خفت و بدبختی.» (ویدیوی حمیده زراعی را ببینیم)

@Hosseinronaghi

9.4k 0 69 25 1.2k

تاریخ درس خودش را می‌دهد، این با شماست که یاد بگیرید یا نه.

نیل فرگوسن نوشته بود:
«هرچه جهان بدون یک جنگ جهانی بزرگ پیش می‌رود، تصور شروع آن جنگ بزرگ غیرممکن‌تر و امکان شروع آن راحت‌تر است.»

در مارس ۱۹۳۸ نیروهای آلمان نازی در مرزهای چکسلواکی دست به آرایش نظامی زدند و نماینده ایالت سودت‌لند Sudetenland (بخش آلمانی زبان جدایی طلب) خواستار جدایی از چکسلواکی و الحاق به آلمان شد. کاملا مشخص بود که ماجرا از چه قرار است. همان مسئله‌ای که امروز میان روسیه و اوکراین هم قابل مشاهده است. آلمان نازی پس از الحاق اتریش به خاک خود، خواستار الحاق کل چکسلواکی به آلمان نیز بود و مناطق جدایی‌طلب صرفا بهانه‌ای بود که مزه‌ی دهان قدرت‌های اروپایی را بچشد. در کنفرانس بدنام مونیخ بود که رهبران قدرت‌های اروپایی از قبیل ایتالیا، فرانسه و بریتانیا با بی‌خیالی تمام نسبت به سرنوشت مردم اروپا و صرفا برای درگیر نشدن با هیتلر، در قراردادی که هیچ نماینده‌ای از چکسلواکی در طول گفت‌وگو و امضای آن وجود نداشت، سودت را در سپتامبر ۱۹۳۸ به هیتلر بخشیدند.

طی شش ماه آینده با دست‌درازی و نقشه حساب‌شده‌ی هیتلر، چکسلواکی به طور کامل از نقشه‌ی اروپا حذف شد. مانند هر رهبر تمامیت‌خواه دیگری که بر گرده‌ی شهروندان سوار است، هیتلر مدام از ساخت یک آلمان بزرگتر سخن می‌گفت. در نگاه بریتانیایی که تجربه‌ی وحشت جنگ اول جهانی را داشت به خیال خودش با مماشات و صلح با هیتلر، دیگر نیازی به تجربه‌ی یک جنگ جهانی دیگر نداشت. اوضاع در لندن به حدی بود که پیش از کنفرانس مونیخ و احتمال وقوع جنگ، پلیس شهری مامورانی را در مقابل قفس حیوان‌های وحشی در باغ وحش گذاشته بود تا در صورت اصابت بمب و باز شدن قفس، به آن‌ها شلیک کنند.

در چنین شرایطی بود که در اروپا و خصوصا انگلستان، سیاستمدارانی بودند که می‌اندیشیدند با سیاست کنار آمدن با هیتلر می‌تواند جلوی وقوع جنگ بزرگی را گرفت. در یک روز بارانی پاییزی، جمعیت زیادی در لندن منتظر بازگشت آقای نخست وزیر، نویل چمبرلین Neville Chamberlain (نخست‌وزیر بریتانیا پیش از چرچیل) پس از امضای قرارداد مونیخ با آلمان نازی بودند. درهای هواپیما باز شد، آقای نخست وزیر بیرون آمد و در میان تشویق حضار شروع به سخنرانی کرد: ‏
«شهروندان عزیز انگلیسی، برای دومین بار در تاریخ، یک نخست وزیر بریتانیایی به آلمان رفت و صلح را با افتخار با خود به همراه آورد... ما امروز با امضای این قرارداد، صلح را برای زمانه‌مان به ارمغان آوردیم. به خانه‌هایتان بروید و یک خواب راحت و آسوده داشته باشید.»

یک سال بعد جنگ دوم جهانی به راه افتاد و شد آنچه که شد. چمبرلین و سیاستمدارانی مانند او در خوش‌خیالی ترحم برانگیزی می‌گفتند: ببینید خود آلمانی‌ها زیر این قرارداد ما را امضا کردند که جنگ نمی‌خواهند و خواهان صلح هستند.

در مقابل یک مستبد جنگ‌طلب، زور تنها گزینه منطقی است و صحبت از صلح فقط زمانی به درد می‌خورد که او بداند شروع جنگ به معنای پایان عمرش خواهد بود.

آنچنان که در حکمت‌های گذشتگان می‌خوانیم:
Si vis pacem para bellum
اگر صلح می‌خواهی، برای جنگ آماده شو.

نوشته شاوشَنک

@Hosseinronaghi

13.1k 0 182 17 1.1k

سرکوب دادخواهان، سرکوب عدالت‌خواهی است؛ ناهید شیرپیشه را آزاد کنید.

شرایط ناهید شیرپیشه، مادر پویا بختیاری، بسیار نگران‌کننده است. او که به‌دلیل دادخواهی خون فرزندش در زندان به سر می‌برد، پس از اقدام به خودکشی، اعتصاب غذا کرده و وضعیت جسمی و روحی‌ وخیمی دارد. ناهید شیرپیشه باید بدون هیچ قید و شرطی آزاد شود.

بیشتر بخوانیم:

۱- ناهید شیرپیشه: «فقر، فساد، فحشا، اعتیاد، افزایش آمار طلاق، همه اینها گردن آمریکا بوده؟ پس شما چی‌کاره بودید؟»

۲- سرکوب دادخواهان، سرکوب عدالت‌خواهی است. باید یک‌صدا از حقوق دادخواهانی که فرزندانشان را برای آزادی دیگران از دست داده‌اند، دفاع کنیم. برای آنان‌که مردم را ناامید و زمین‌خورده می‌خواهند و به‌دنبال فراموش شدن یاد و نام کشته‌شدگان ما هستند، هیچ چیزی خشم‌برانگیزتر از صدای خانواده‌های دادخواه نیست.
هر کدام از ما، صرف‌نظر از اندیشه و عقیده‌، باید در برابر استبداد سیاسی حاکم یک‌صدا باشیم.

@Hosseinronaghi

11.4k 0 35 15 1.2k

دفاع از اوکراین در برابر تجاوز روسیه، دفاع از ارزش‌های جهان آزاد است.

نمی‌توان تجاوز روسیه به خاک اوکراین و تهدیدی را که این اقدامات برای جهان آزاد به همراه دارند، کم‌اهمیت دانست. اوکراین عملاً خط مقدم رویارویی میان امپراتوری شر و جهان آزاد است—زمینی که از دوران جنگ سرد به‌جا مانده است. در این جنگ، بی‌طرف ماندن، به‌ویژه با در نظر گرفتن نقش روسیه در حمایت و بقای رژیم‌های تمامیت‌خواه و دیکتاتوری همسو با مسکو، هیچ معنایی ندارد.

Defending Ukraine against Russia's aggression is defending the values of the free world.

Russia's invasion of Ukraine and the threat its actions pose to the free world cannot be understated. Ukraine is effectively the front line in the confrontation between the empire of evil and the free world—a battleground left over from the Cold War. In this war, remaining neutral is meaningless, especially considering Russia's role in supporting and sustaining authoritarian and dictatorial regimes aligned with Moscow.

@Hosseinronaghi

12.9k 0 63 32 1.4k

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
مهدی یراحی: کنار زنان ایران می‌مانم و از رانت جنسیتی برای اجرای کنسرت بهره نمی‌گیرم.

توضیحات «مهدی یراحی» در خصوص اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق مرتبط با پرونده ‎روسریتو و صحب کوتاه او با مردم عزیز ایران.


مهدی یراحی در ادامه از ظلم چند ساله به زنان اهل موسیقی می‌گوید: «چند سال است ممنوع‌الکار هستم و به همین دلیل یک رنجی را مضاعف فهمیدم اینکه زنان سرزمینم چه می‌کشند از این رنج و از این درد، که سال‌ها به آنها تحمیل شده که اگر یک انسان استعدادی دارد به‌خاطر جنسیتش نتواند از آن استعداد استفاده کند.
به‌خاطر ظلمی که با زنان حوزه موسیقی می‌شود، و به‌خاطر آگاهی که حاصل شده‌است، از رانت جنسیتی استفاده نخواهم کرد.»

وقتی که ترکه می‌خوری، تو از آزادی پری...

@Hosseinronaghi

105k 1 578 46 2.5k

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
«هیوا سیفی‌زاده» خواننده زن در حین اجرا بازداشت شد.

دیشب ۹ اسفند ۱۴۰۳، هیوا سیفی‌زاده، ۲۷ ساله، خواننده و مدرس موسیقی کلاسیک، نوازنده تنبک و بازیگر تئاتر، حین یک اجرای زنده در عمارت «روبرو» به دست ماموران امنیتی بازداشت شد. به همین دلیل اجرای وی ناتمام ماند.

یکی از حاضران لحظه بازداشت این خواننده زن را چنین روایت می‌کند:

«همین الان وحشیا حمله کردن بهمون تو کنسرت هیوا سیفی زاده تو عمارت روبرو.
سه تا خانم چادری هم رفتن دستگیرش کنن. یه لشگر نیرو ریختن. چون گوشی هامونو گرفته بودن مسئولین اجرای برنامه نمیشد فیلم و عکسی گرفت.
یه سری لباس شخصی ریختن تو و چندتا فاطی کوماندو خوشحال میدوئیدن برای دستگیر کردنش. مردم هو شون کردن.
همون یک و نصفی ترک هم می ارزید به این استرس. به امید اینکه مشکل حادی براشون پیش نیارن.
با شعار خانواده های محترم اومدن تو و وقتی هو شدن، با داد و تشر شروع کردن بیرون کردنِ مردم»

از کانال ممکلته

@Hosseinronaghi

12.7k 0 191 15 1k
Показано 20 последних публикаций.