سلام من امیر ام ۱۶ سالمه الان
خاطرم خیلی حشری کننده نیست ولی واقعیه پس اگه واسه حشر اومدی بنظرم نخون
ما با دختر عمه مون تو یه ساختمونیم دوسال پیش که مدرسه ها آنلاین بود این خیلی میومد بالا باهم پابجی بازی میکردیم اینا این دختر عمم ندا یه سال از من بزرگ تر بود و کلا از بچگی هم خیلی دستوری حرف میزنه حتی با مامان باباش از بدنش هم بگم قدش ۱۷ هست وزنش متوسطه خیلی سفیده و پاهاش واقعا خوبن این میومد بالا با ما بازی میکرد اینا من اون موقع تازه فهمیده بودم فیتیش دارم بعد وقتی بازی میکردیم من میرفتم زیر میل این دراز میکشیدم کنه احمق بچه بودم حالیم نبود جلو مامان داداشم نباید برم اینا ولی دیگه میرفتم بعد هعی تو بازی فشاریش میکردم اینم برا اذیت من پاشو میزد بهم اون موقع فک میکردم اصلا نمیفهمه فیتیش دارم الان فک میکنم که میدونست بعد اولین بارا کم پاهاشو میزد بهم اینا تحقیری صبحت میکرد ولی بعد یه مدت خیلی زیاد شده بود جوری که اول وقتی میومد بالا من رخت خوابم جلو در بود میومد یکم رو کمرم بعد میرفت میشست منم مثل سگ میرفتم جلو پاس دراز میکشیدم چند بری مامانش گفت نکن ندا یا به من میگفت برو یه جا دیگه بشین اینا به بهونه اینکه تو بازی هماهنگ باشیم میرفتم دوباره هر روز یه کاری با داعش میکرد یبار جوراباش پرت میکرد میگفت برو بیار به شوخی ببار پاهاشو های میمالید به کلم میگفت آه پاهام کثیف شدن یا مثلا میگفت برم آب بیارم براش بعد یکمشو میخورد بقیشو توف میکرد رو من ولی همه اش به شوخی بود یبار موقع فیلم دیدن من دوباره رفتم زیر مبل رو به پهلو خوابیدم بعد چند دقیقه ندا پای راستشو گذاشت رو لپم بعد من برا اینکه ضایع نباشه بفهمه من خوشم میاد مثلا الکس گفت آه اینا آروم آروم سرم از زیر پاهاش کشیدم بیرون بعد از عمد دوباره گذاشتم همونجا که پاهاش بزاره دوباره ،
دوباره گذاشت گفت چیزی نیست یکم فقط خیسه که خیسییش تبرکه مننم انگار رفته بودم تو بهشت بعد مامانش گفت ندا پاتو بردار شاید خوشش نیاد بعضی موقع ها که مامانش نمیومد من مثلا میرفتم زیر مبل بهش میگفتم ندا اگه گفتی چجوری بدون اینکه خم بشی منو از همینجا ساکت کنی که دیگه حرف نزنم اونم پاشو گذاشت رو دهنم من فک میکردم خیلی باهوشم که اینطوری دارم به پاهاش میرسم ولی فک کنم اون میفهمید یا چند بار از عمد وقتی بلند شده بود گفتم ندا واسم آب بیار ولی توش تف نکنی یا انگشت دستتو نکنی توش ها بعد اون تف میکرد انگشت پاشو میکرد توش میگفت تو گفتی دست منم الکی انگار ناراحتم حتی چند باز گفتم ندا بیا دستم ببوس نجاتت دادم تو بازی گفت باشه بده بعد دستمو گرفت پاشو میخواست بزنه به صورتم من الکی تقلا میکرد یکی دوباره هم مامانش وقتی راجب فمنیست اینا حرف میزدم ناراحت میشد بلند میشد پاهاشو میزاشت رو گردنم فک کنم خیلی زیاد تایپ کردم 😂😂
البته دیگه الان از اینکارا نمیکنه فک کنم خودش فهمیده ولی بعضی موقع ها از عمد حلقه های مچ دست پرت میکنم زیر پای این که پاشو بزاره روش منم کی م التمایس میکنم دستمو میزارم زیر پاش که مثلاذواشو برداره خاطره هام واقعی بود ولی خیلی مثل بقیه خاطره ها حشری کننده نبود
نظرتون بنویسید دوست دارم بخونم
نظرات شما چیه؟؟💤🙂↔️﴾
لینک چنل 👇
https://t.me/footmov
خاطرم خیلی حشری کننده نیست ولی واقعیه پس اگه واسه حشر اومدی بنظرم نخون
ما با دختر عمه مون تو یه ساختمونیم دوسال پیش که مدرسه ها آنلاین بود این خیلی میومد بالا باهم پابجی بازی میکردیم اینا این دختر عمم ندا یه سال از من بزرگ تر بود و کلا از بچگی هم خیلی دستوری حرف میزنه حتی با مامان باباش از بدنش هم بگم قدش ۱۷ هست وزنش متوسطه خیلی سفیده و پاهاش واقعا خوبن این میومد بالا با ما بازی میکرد اینا من اون موقع تازه فهمیده بودم فیتیش دارم بعد وقتی بازی میکردیم من میرفتم زیر میل این دراز میکشیدم کنه احمق بچه بودم حالیم نبود جلو مامان داداشم نباید برم اینا ولی دیگه میرفتم بعد هعی تو بازی فشاریش میکردم اینم برا اذیت من پاشو میزد بهم اون موقع فک میکردم اصلا نمیفهمه فیتیش دارم الان فک میکنم که میدونست بعد اولین بارا کم پاهاشو میزد بهم اینا تحقیری صبحت میکرد ولی بعد یه مدت خیلی زیاد شده بود جوری که اول وقتی میومد بالا من رخت خوابم جلو در بود میومد یکم رو کمرم بعد میرفت میشست منم مثل سگ میرفتم جلو پاس دراز میکشیدم چند بری مامانش گفت نکن ندا یا به من میگفت برو یه جا دیگه بشین اینا به بهونه اینکه تو بازی هماهنگ باشیم میرفتم دوباره هر روز یه کاری با داعش میکرد یبار جوراباش پرت میکرد میگفت برو بیار به شوخی ببار پاهاشو های میمالید به کلم میگفت آه پاهام کثیف شدن یا مثلا میگفت برم آب بیارم براش بعد یکمشو میخورد بقیشو توف میکرد رو من ولی همه اش به شوخی بود یبار موقع فیلم دیدن من دوباره رفتم زیر مبل رو به پهلو خوابیدم بعد چند دقیقه ندا پای راستشو گذاشت رو لپم بعد من برا اینکه ضایع نباشه بفهمه من خوشم میاد مثلا الکس گفت آه اینا آروم آروم سرم از زیر پاهاش کشیدم بیرون بعد از عمد دوباره گذاشتم همونجا که پاهاش بزاره دوباره ،
دوباره گذاشت گفت چیزی نیست یکم فقط خیسه که خیسییش تبرکه مننم انگار رفته بودم تو بهشت بعد مامانش گفت ندا پاتو بردار شاید خوشش نیاد بعضی موقع ها که مامانش نمیومد من مثلا میرفتم زیر مبل بهش میگفتم ندا اگه گفتی چجوری بدون اینکه خم بشی منو از همینجا ساکت کنی که دیگه حرف نزنم اونم پاشو گذاشت رو دهنم من فک میکردم خیلی باهوشم که اینطوری دارم به پاهاش میرسم ولی فک کنم اون میفهمید یا چند بار از عمد وقتی بلند شده بود گفتم ندا واسم آب بیار ولی توش تف نکنی یا انگشت دستتو نکنی توش ها بعد اون تف میکرد انگشت پاشو میکرد توش میگفت تو گفتی دست منم الکی انگار ناراحتم حتی چند باز گفتم ندا بیا دستم ببوس نجاتت دادم تو بازی گفت باشه بده بعد دستمو گرفت پاشو میخواست بزنه به صورتم من الکی تقلا میکرد یکی دوباره هم مامانش وقتی راجب فمنیست اینا حرف میزدم ناراحت میشد بلند میشد پاهاشو میزاشت رو گردنم فک کنم خیلی زیاد تایپ کردم 😂😂
البته دیگه الان از اینکارا نمیکنه فک کنم خودش فهمیده ولی بعضی موقع ها از عمد حلقه های مچ دست پرت میکنم زیر پای این که پاشو بزاره روش منم کی م التمایس میکنم دستمو میزارم زیر پاش که مثلاذواشو برداره خاطره هام واقعی بود ولی خیلی مثل بقیه خاطره ها حشری کننده نبود
نظرتون بنویسید دوست دارم بخونم
نظرات شما چیه؟؟💤🙂↔️﴾
لینک چنل 👇
https://t.me/footmov