نکتهای در مورد شعرهای ژاپنی خواندم که خیلی برام جالب اومد. فلسفه این که اشعار ژاپنی انقدر کوتاه هستند اینه که، بجای ابراز هیجان شادی، غم و عشق، تلاشش در جهت اختفای اون هیجانه، و این امر در کوتاه نوشتن ممکن میشه.
در اشعار ملل دیگه برای بروز بیشتر اون حس و هیجان سعی میکنن بیشتر توصیف کنن و برای همین اشعار بلند میگن.
نمونه عالی این اختفا و تفاوت رو در مرثیههای کوتاه ژاپنی میشه دید.
مرثیه بانو کاگا نوچییو در سوگ فرزندش:
آیا، امروز تا کجا رفته است؟
آن صیاد دلیر سنجاقکها
یا مرثیه شاعری دیگه در سوگ شوهرش:
آنچه به نظر میآید
نیست، مگر
رویایی..
میخوابم..بیدار میشوم
چه وسیع است
بستر، بیهمبستر
🆔 @dourneveshtha
در اشعار ملل دیگه برای بروز بیشتر اون حس و هیجان سعی میکنن بیشتر توصیف کنن و برای همین اشعار بلند میگن.
نمونه عالی این اختفا و تفاوت رو در مرثیههای کوتاه ژاپنی میشه دید.
مرثیه بانو کاگا نوچییو در سوگ فرزندش:
آیا، امروز تا کجا رفته است؟
آن صیاد دلیر سنجاقکها
یا مرثیه شاعری دیگه در سوگ شوهرش:
آنچه به نظر میآید
نیست، مگر
رویایی..
میخوابم..بیدار میشوم
چه وسیع است
بستر، بیهمبستر
🆔 @dourneveshtha