دور نوشت‌ها - علی تقی‌پور رینه


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Политика


با سه هشتگ می نویسم
#برگی_از_تاریخ
#روز_نوشت
#معرفی_کتاب
آیدی ادمین علی تقی پور
https://t.me/alireyneh63

Связанные каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Политика
Статистика
Фильтр публикаций


نگاهی به کتاب «انقلاب را زیستن»
نویسنده آصف بیات
ارائه دهنده پادکست علی تقی پور

پادکست گذرگاه


🆔 @dourneveshtha


این متن را دوسال پیش نوشتم و بازنشر می‌کنم؛بی‌ارتباط با بحث‌های ضدروشنفکری کنونی بعد از ماجرای قبر ساعدی نیست

✍🏻#علی_تقی_پور


از متن:آیا جز این است که طیفی از فعالین‌سیاسی و توده‌های سرخورده قصد دارند به مدد نیروی برانگیزاننده و وحدت بخش «حسرت» یا همان حسرت گذشته از دست رفته؛یعنی آزادی‌های اجتماعی دوره پهلوی،فقدان آزادی‌های سیاسی در دوره پهلوی را -که در خاطره جمعی جامعه به واسطه مبارزه و کنش روشنفکران آن دوران آشکار و عیان می‌گردد- بزدایند و از حافظه تاریخی جمعی جامعه پاک کنند.

♦️به عبارت ساده‌تر،این جریانات نامتحد ولی همسو، براساس منطقی کاربردی تلاش دارند به مدد ساختن تصویر رویایی از گذشته که همچون ایدئولوژی و آرمان، وحدت‌بخش و برانگیزاننده است،توان عبور از وضع نامطلوب کنونی را در خود ایجاد کنند.از همین‌رو روشنفکران و مبارزان انقلابی ۵۷، همچون لکه‌های این تصویر رویایی را مخدوش و تیره، و در نهایت آن‌را از قدرت برانگیزاننده و رهایی بخش‌اش تهی می‌کنند.


♦️آنها نه برای نقد و ترفیع جامعه،یا شناسایی ریشه‌های استبدادی مستتر در کنش‌‌ سیاسی انقلابیون‌ كه منجر به بازتوليد استبداد شد، بلکه برای بی‌اعتباری شدن مدعای‌ آنها و فراموشی آن آرمان‌ها مشتاق شنیدن توبه آنها هستند.آرمان‌های که يادآور فقدان آزادی‌های سیاسی در گذشته رويايى آنهاست.


📌متن کامل

🆔 @dourneveshtha


پادکست معرفی کتاب دیوانه سالار از رعنا سلیمانی

گفتگوی با طعم روان‌کاوانه؛ قتل‌های ناموسی، مردسلاری،دیکتاتوری

ارائه دهنده؛ علی تقی پور

پادکست گذرگاه

🆔 @dourneveshtha


«هدیه‌ای شگفتانه به دشمن»

✍🏻#علی_تقی‌پور

♦️چیزی که این نمایندگان مجلس آن را «هدیه‌ای شگفتانه به دشمن» می‌نامند، ترس از دسترسی جوانان یا طبقه متوسط به شبکه‌های اجتماعی نیست. آمارها نشان می‌دهد که این گروه‌های اجتماعی با پرداخت هزینه، حتی اگر اندکی گران باشد، همچنان به محتوای فضای مجازی دسترسی دارند. اما نگرانی واقعی این نمایندگان، دسترسی طبقات فرودست اقتصادی به این شبکه‌هاست؛ همان گروه‌هایی که در سال‌های ۹۶ و ۹۸ به خیابان آمدند.

♦️آنچه این نمایندگان را نگران می‌کند، این است که در لحظه‌های بحرانی و متلاطم سیاسی، این شبکه‌ها بتوانند صداها و منافع هم‌پوشان را فعال کنند و دانشجو، دست‌فروش و دیگر اقشار، احساس رنج و آینده‌ای جمعی و مشترک پیدا کنند.

🆔 @dourneveshtha


بزرگ‌ترین سرمایه‌ی چهل‌سالگی

✍🏻#علی_تقی‌پور

♦️مدت‌هاست حس می‌کنم منبع محرک‌های درونم رو خوب میشناسم و دیگه مشت‌شون برام رو شده. می‌دونم توی شرایطی مثل رژیم‌های سخت، خستگی، استرس کاری، یا حتی هیجان یه اتفاق، چطور افکار و ذهنیتم نسبت به دنیای بیرون عوض می‌شه.

♦️خیلی وقت‌ها به خودم می‌گم: «الان به این موضوع فکر نکن»، یا «تصمیم‌گیری رو بنداز برای بعد»، یا حتی «بابت فلان رفتار عذرخواهی کن» چون زود پی میبرم تحت تأثیر فلان محرک بودم، نه اون چیزی که در صحبت ها و بحث‌ها ادعا می‌کردم اینجوری هم میشه گفت که وزن اون محرک درونی خیلی بیشتر بوده.

♦️در چهل سالگی این رو بزرگترین سرمایه معنوی خودم می‌دونم، ولی راستش هنوز نمی دونم ناشی از تاثیر افزایش سنه، یا آرامش طلبی زیاده که میخوام تمرکزم رو چیزای که دوست دارم رو از دست‌ندم و از خیلی چیزها اعتبار زدایی کنم تا دیگه اون‌طور سخت واقعی بنظر نرسه

🆔 @dourneveshtha


دوپاره‌سازی؛ نگاهی به برخی از واکنش‌های اجتماعی پس از سقوط اسد

✍🏻#علی_تقی‌پور

♦️پس از سقوط دولت اسد، شاهد واکنش‌هایی بودم که از منظر روان‌شناسی اجتماعی قابل تأمل و تحلیل هستند. یکی از این واکنش‌ها به وضوح بازتاب‌دهنده‌ی پدیده‌ای است که در روان‌شناسی تحت عنوان «دوپاره‌سازی» (Splitting) شناخته می‌شود.

پدیده دوپاره‌سازی:

♦️این واکنش‌ها اغلب به این شکل بیان می‌شدند: «اگر از سقوط اسد خوشحالی، نباید هیچ نگرانی‌ای نسبت به پیامدهای آن، چه در مورد سوریه و چه در قبال قدرت‌گیری اسلام‌گرایان یا پیشروی اسرائیل در منطقه، نشان دهی. اگر هشدار دهی، به معنای آن است که از رفتن بشار اسد ناراحتی و بنابراین، طرفدار حکومت یا محور مقاومت هستی.»

♦️دوپاره‌سازی تجربه‌ای است که انسان‌ها در دوران نوزادی و خردسالی با آن مواجه می‌شوند. این پدیده ناشی از احساس درماندگی و ناامنی ذاتی نوزاد است که او را وادار می‌کند جهان را به صورت کاملاً دوگانه و مطلق ببیند: چیزی یا کاملاً خوب و امن است، یا کاملاً خطرناک و تهدیدآمیز. برای مثال، وقتی کودک گرسنه است یا از مادر جدا می‌شود، این شرایط را به عنوان یک تهدید عینی جدی تلقی کرده و واکنش‌هایی همچون گریه و خشم نشان می‌دهد.

بازتاب دوپاره‌سازی در جامعه:

♦️در جوامعی که با بحران‌ها یا احساس ناامنی از حال و آینده مواجه هستند، این الگوی دوپاره‌سازی، مانند تجربه نوزاد، به شکل گسترده‌ای در سطح اجتماعی و سیاسی بسیار دیده می‌شود. در چنین شرایطی، افراد و گروه‌ها تمایل دارند جهان را به دو دسته‌ی مطلق تقسیم کنند که نوعی برگشت یا واپس‌روی مکرر به دوره‌ی نوزادی است: «خوبِ مطلق» در برابر «بدِ مطلق». این نگاه دوقطبی منجر به ساده‌سازی‌های افراطی می‌شود و هر موضوع یا فردی را به عنوان یا حامی و پشتیبان یا دشمن و تهدیدگر ارزیابی می‌کند.

♦️نتیجه‌ی این فرآیند، دوگانه‌سازی همه‌جانبه‌ی پدیده‌ها و تجربه‌هاست که به شکل‌گیری دو جریان غالب منجر می‌شود:
1. آرمان‌سازی (Idealization): بزرگ‌نمایی و مطلق‌انگاری برخی افراد یا ایده‌ها.
2. بی‌ارزش‌سازی (Devaluation): تخریب یا کاملاً بی‌ارزش دیدن دیگر افراد یا ایده‌ها.

♦️این نگاه دوقطبی، جهان را به سیاه و سفید تقلیل داده و جایی برای طیف خاکستری باقی نمی‌گذارد. به همین دلیل، گفتگوها و مباحث اجتماعی و سیاسی به شدت قطبی می‌شوند، و جملاتی مانند «یا با ما هستی یا علیه ما» به راهبردی غالب تبدیل می‌شود. در این شرایط، بحران‌های ذهنی و خودساخته بر تحلیل بحران‌های واقعی و عینی اولویت پیدا می‌کنند و فضایی مه‌آلود و مبهم جای تفکر روشن و گفتگوهای عقلانی را می‌گیرد.

♦️دوپاره‌سازی نه‌تنها در سطح فردی، بلکه در سطح اجتماعی نیز می‌تواند اثرات مخرب داشته باشد. جامعه‌ای که درگیر این پدیده است، توانایی تحلیل متوازن و تصمیم‌گیری منطقی را از دست می‌دهد و در نتیجه، از یافتن راه‌حل‌های پایدار برای بحران‌های واقعی خود بازمی‌ماند.

🆔 @dourneveshtha


خاورمیانه جای عجیبیه

✍🏻علی تقی پور

♦️با دوستان به شوخی می گفتم اگر جولانی با کارنامه‌ی درخشان عضویت در داعش و القاعده، با یه دست در دست ناتو و یه دست قرآن بتونه بیاد حکومت رو بگیره و بعدش فردا صبح یه سوریه دموکراتیک و گل و بلبل تحویل بده، دیگه چرا این الگو رو در ایران پیاده نکنیم؟! بالاخره اگه اون تونسته، چرا جندالله، کومله، یا حتی مجاهدین خلق نتونن با کمک خارجی یه ایران دموکراتیک و خیره‌کننده تحویل بدن؟

♦️واقعاً خاورمیانه جای عجیبیه! از سرزمین عجایب لوئیس کارول هم عجیب‌تر! الان دیگه باید شعارمون رو عوض کنیم و بگیم: «پیش به سوی سوریه‌ای کردن ایران!» چون دیگه همه‌چیز امکان‌پذیره، حتی دموکراسی با چاشنی تروریسم.

♦️فردای آزادی هم باید اول از همه ۲۵ سال روشنفکری ایرانی رو که علیه خشونت نوشت و با شعارهای الکی مقاومت مدنی و کارجمعی ما رو گول زد، محاکمه کنیم. بنظرم عجم‌اغلو روهم دعوت کنیم ایران محاکمش کنیم تا راه باریک آزادیش گشاد بشه.

🆔@dourneveshtha


پادکست نگاهی به کتاب «زبانه‌های خشم»؛چرا مردم قیام می‌کنند؟

از محمود مسائلی


🎤ارائه دهنده: علی تقی پور


پادکست گذرگاه

🆔@dourneveshtha


پادکست کتاب «فتادگان در گردباد» از تورج اتابکی، لانا راوندی

🎤ارائه دهنده: علی تقی پور

سرنوشت ایرانیان قربانی سرکوب‌های استالینی در شوروی
به یاد ۵ هزار ایرانی اعدام شده در نظام شوروی در بین سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۹

پادکست گذرگاه

🆔@dourneveshtha


دو گفتار از فیه‌مافیه

♦️-آورده اند که پیغامبر صلى الله علیه و سلّم با صحابه از غزا (جنگ با دشمن دین)آمده بودند. فرمود که طبل را بزنید «امشب بر در شهر بخسبیم و فردا در آئیم.» گفتند «یا رسول الله به چه مصلحت؟» گفت «شاید که زنان شما را با مردمان بیگانه جمع بینید و متألم شوید و فتنه برخیزد.» یکی از صحابه نشنید در رفت زن خود را با بیگانه یافت. اکنون راه پیغامبر صلی الله علیه و سلم این است که میباید رنج کشیدن از دفع غیرت و حمیت و رنج انفاق و کسوت زن و صدهزار رنج بی حد چشیدن تا عالم محمدی روی نماید.

♦️-هر چند که زن را امر کنی که «پنهان شو» و را دغدغه خود را نمودن بیشتر شود و خلق را از نهان شدن او رغبت به آن بیش گردد؛ پس تو نشسته ای و رغبت را از دو طرف زیادت میکنی و می پنداری که اصلاح میکنی؟ آن خود عین فساد است. اگر او را گوهری باشد که نخواهد که فعل بد کند اگر منع کنی و نکنی او بر آن طبع نیک خود و سرشت پاک خود خواهد رفتن، فارغ باش و تشویش مخور.

🆔 @dourneveshtha


نگاهی به کتاب تبعید یا زندان؟
از صدیقه وسمقی
پادکست دهم معرفی کتاب

ارائه دهنده #علی_تقی‌پور

پادکست گذرگاه

🆔 @dourneveshtha


و گفت:

«درد است که آدمی را رهبرست، در هر کاری که هست تا او را درد آن کار و هوس و عشق آن کار در درون نخیزد او قصد آن کار نکند و آن کار بی درد او را میسر نشود.»

و هم او می‌گفت:

«تن همچون مریم است و هر یکی، عیسی داریم
اگر ما را درد پیدا شود، عیسی ما بزاید و اگر درد نباشد عیسی هم از آن راه نهانی که آمد باز به اصل خود پیوندد»

فیه‌مافیه

🆔 @dourneveshtha


اگر میخواهید بدانید چرا آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله نکرده، این مطلب فهم خوبی میده، بنظر میرسه ج ا تاکتیک مائو رو در پیش گرفته، چین هم هیچ برتری هوای نداشت در مقابل آمریکا اما…

آیا اسرائیل بازی را بهم خواهد زد و منطق توازن قوای شکل گرفته بین ایران و آمریکا را تغییر خواهد داد ؟

آمریکا برای بقای کم‌ تنش در منطقه و تمرکز بر چین، نیاز به کنترل سطح تنش با ج ا را دارد.

مائو واقعا استراتژیست بود.


https://t.me/dourneveshtha/108


رفتار سازمان نو‌فدی و سعید قاسمی‌نژاد رو دیدید؟، چهار سال پیش مطلبی در سایت زیتون نوشتم در تحلیل این افراد، لیبرال_لنینیست‌ها

♦️از متن: الگوی این گروه در مواجه با تحریم و جنگ، مشابهت بسیاری با شیوه و رفتار لنین در مواجه با جنگ جهانی اول دارد. لنین جنگ جهانی را گرچه نزاع کشورهای امپریالیستی برای تامین منافع طبقات بورژوای خود می‌دانست و ضرر اصلی آن‎را متوجه طبقات فقیر و کارگر می‎دید، ولی جنگ را به چشم فرصتی استثنایی می‌نگریست که گروه‌های پیشرو و انقلابی می‌توانند با بهره‌‎مندی از ضعف طبقه حاکم و تحریک خشم انباشته‌شده طبقات محروم و کارگر، نظم موجود را به نفع یک جنبش انقلابی برهم زنند و قدرت را در اختیار بگیرند.

♦️لنین هرگونه شعار صلح‌طلبانه در عرصه بین‎المللی و دعوت به کاهش تنش‌های داخلی با تکیه بر اندیشه‌های میهن‎پرستانه را نوعی خیانت به آرمان طبقات کارگر و محروم جامعه و بازی در زمین بورژوازی می‌دانست؛ چرا که این فرصت تاریخی برای کسب قدرت و رهایی از سلطه طبقه حاکم را از آنها می‌گیرد و نتیجه‌ای جز احیای دوباره طبقه حاکم و تداوم سرکوب و استثمار طبقات ضعیف تر را به دنبال نخواهد داشت.

♦️لیبرال‌‎-لنینیست‌های ایرانی نیز تحریم و حتی جنگ محدود را با علم به آسیب‌های جبران‌ناپذیر آن برای مردم می‌پذیرند و قابل توجیه می‌دانند، در خوانش تاریخی آن‌ها از دلایل شکست چندین جنبش اصلاح‌گرایانه داخلی، بیش از هر چیز بر قدرت دستگاه سرکوب تاکید می‌شود و از این‌رو تنها راه رهایی و امکان مجدد برای نقش‌آفرینی سیاسی مردم را در گروی کند کردن تیزی شمشیر لویاتان حاکم می‌دانند و به تجربه برای آنها ثابت شده است که این امر تنها به مدد فشار قدرت‌های خارجی ممکن است و لا غیر. آنها خشونت جنگ و تحریم را «شری موقت» می‌دانند که می‌تواند امکان نابودی ابزار خشونت و «شر مطلق» طبقه حاکم را فراهم آورد.

♦️در نگاه لیبرال‎-لنینیست‌ها، انباشت خشم جامعه و شورش‌های طبقات محروم و درمانده، حتی اگر فاقد ارزش‌های لیبرال دمکراتیک در شعارها و فاقد مطالبات راهبردی و دستاوردهای مشخص باشند، با نگاه ابزاری و فایده‌گرایانه به‎عنوان بخشی از ابزار فشار به طبقه حاکم مطلوب خوانده می‌شود؛ چرا که در عرصه نزاع و تخاصم جاری بین دولت‌ها، واجد معنا مشخصی است و سبب تشدید فشارهای خارجی بر هیئت حاکمه خواهد شد.

♦️آنها هیچ نیازی به کار تشکیلاتی برای سازمان‌دهی و رهبری این شورش‌های اجتماعی نمی‌بینند چراکه نه به‎عنوان یک غایت، بلکه به چشم یک ابزار به آن می‌نگرند. همان‌طور که تجربه غافل‌گیرکننده انقلاب ۱۹۰۵ به لنین آموخت، انقلابی‌ها نباید خود انقلاب بیافرینند، تنها باید منتظر زمان موعود باشند تا با شورش مردم و برافتادن نظم موجود به‌عنوان یک الترناتیو پا به میدان بگذارند و قدرت را در دست بگیرند. لنین به تجربه آموخته بود در جوامعی با حکومت‌های استبدادی مطلقه هم‌چون روسیه تزاری، به دلیل سرکوب‌های شدید امکان شکل‌دادن یک سازمان انقلابی بزرگ و فراگیر نه ممکن است و نه ضروری، چرا که مناسبت‌های پیچیده و دست‌وپاگیر درونی آن امکان نقش‌آفرینی رهبری مقتدر در لحظات بحرانی را کند و ناکارآمد می‌کند. سازمان انقلابی گسترده تنها پس از انقلاب لازم و ضروری است نه پیش از آن.

ادامه مطلب👇🏾
🆔 https://t.me/dourneveshtha/104


در گروهی همچنان بحث چرایی اختلافات در زندان مطرح است
این متن را دو سال پیش پست کردم، به گمانم به بخشی از مسئله پاسخ می دهد


♦️برخلاف تصور رايج که گمان می‌کند گروه‌ها در شرایط سرکوب، وقتی در مقابل دشمن قدرتمندی قرار دارند، معطوف به دشمن مشترک، اختلافات را کنار می‌گذارند؛ تجربه زندان در ایران، در هر دو رژیم رفتار متفاوتی را نشان می‌دهد.

♦️در جایی که زندانی خود را در مقابل سیستم سرکوب ناتوان، و پیروزی و رهایی را دور از دست‌رس می‌بیند؛ دیگری‌سازی از همبندی،شکلی از هویت‌طلبی بخود می‌گیرد تا به مدد دیگری و ستیز با او بتواند عقاید و باورهای سياسى خود را به‌طور روزانه به رخ بکشد و در خود درونی کند.

♦️به عبارت دیگر زمینه‌ای می‌سازد برای ایجاد حس برتری و مقاومت؛ حسی که در زیرسرکوبى كه او را ناتوان ساخته، او را نمی‌رنجاند، بلکه احساس قدرت از دست رفته را در او احیا می‌کند.

https://t.me/dourneveshtha/388


حالا که بحث کینه ورزی شد و بعد از دیدن واکنش ها به گزارش نفیسه کوهنورد، یاد انسان طاغی کامو افتادم، چقدر خوب این آدم رفتارهای عجیب مردم پس از جنگ رو بررسی کرده بوده، به تفاوتی که بین انسان ناراضی و طاغی میذاره دقت کنید:

"ناراضی همواره آکنده از حسادت است و ما بر آنچه نداریم حسادت می کنیم، در حالی که طاغی آز آنچه هست دفاع می کند."

♦️بخاطر این تفاوت در انسان ناراضی و انسان طاغی ست که رفتار متفاوتی رو نسبت به مخالفان خودشون دنبال میکنن."نارضایی از دردی که می خواهد هدف حسادتش احساس کند، لذت می برد. ولی طاغی در اصل سرسختانه از خوار شدن سرباز می زند،بی آنکه خواهان خواری دیگری باشد." چرا که می خواهد از سوی او برسمیت شناخته شود نه دیگری را حذف کند.

https://t.me/dourneveshtha/37


بخشی از نوشته قبلی‌ام را دوباره مطرح می‌کنم تا اهمیت توجه به نهاد تولید و دغدغه‌های کارگری بیشتر مورد تأکید قرار گیرد:

«♦️نهاد بازار به‌طور ذاتی چندان دموکراتیک نیست؛ در اکثر موارد، رضایت و قرارداد دوطرفه شرط نهایی است. اما نهاد تولید باید به سمت ارزش‌ها و هنجارهای دموکراتیک حرکت کند و ارزش‌های انسانی‌تری در آن نهادینه شود. انسان‌ها یک‌سوم از زمان روزانه خود را در این فضا می‌گذرانند و به شدت تحت تأثیر نظام ارزش‌گذاری آن قرار می‌گیرند. اگر افراد در نهاد تولید مجبور به تحمل اشکال سلطه، تبعیض، یا به بیانی دیگر، تحقیر شوند، این ضدارزش‌ها ممکن است در نهادهای مدنی و در سطح جامعه بازتولید شوند، و پذیرش سلطه دولت یا تبعیض در جامعه برای آن‌ها آسان‌تر گردد.

♦️غول استبداد ریشه‌های عمیقی دارد، و ما، آگاهانه یا ناآگاهانه، بخشی از دستگاه بازتولید ضدارزش‌های آن و در نهایت بقا و تداوم آن هستیم.

♦️اگر سندیکاها یا نهادهای کارگری نباشند که این حساسیت‌ها و آگاهی‌ها را در جامعه ایجاد کنند و نهاد تولید را دموکراتیک‌تر سازند، تغییرات سیاسی که احزاب به دنبال آن هستند چیزی جز بازتولید این چرخه معیوب نخواهد بود.

♦️جامعه‌ای که در نهاد تولید به اشکال مختلف سلطه و تبعیض تن می‌دهد، نمی‌تواند در نهاد سیاست تحول پایداری در راستای استقرار ارزش‌های دموکراتیک ایجاد کند. بنابراین، مبارزه برای یک جامعه دموکراتیک باید از نهاد تولید آغاز شود و بر نقش جنبش‌های کارگری تأکید بیشتری شود.»

https://t.me/dourneveshtha/218


پادکست بررسی کتاب ما همچون زر می‌درخشیم
نگاهی به زندگی پارسیان هند قدیمی‌ترین دیاسپورای ایرانی

نویسنده: #آذر_محلوجیان
ارائه دهنده #علی_تقی‌پور

📌پادکست گذرگاه

🆔 @dourneveshtha


مرگ،سوگواری و حس بی‌عدالتی

✍🏻 #علی_تقی‌پور

♦️دیروز تو مراسم سالگرد تاسیس شرکت،نویسنده‌ای رو دعوت کرده بودن که درباره تغییر و انگیزه حرف بزنه. نویسنده‌ای که سخنرانی‌هاش تو تیک‌تاک میلیون‌ها بازدید داره. وسط حرفاش گفت که تو یه بازه کوتاه، پدر، مادر و خواهرش رو از دست داده و تعریف کرد که چطور با این فاجعه کنار اومده و چقدر دیدش به زندگی از اون به بعد به شکل مثبتی تغییر کرده. کلی حرف زد، ولی یه جمله‌ش خیلی تو ذهنم نشست: "مرگشون بی‌عدالتی نبود."

♦️این دوتا کلمه، "مرگ" و "بی‌عدالتی"، با هم برام عجیب بودن. امروز صبح سر میز صبحونه با همکارا که حرف می‌زدیم، دیدم اونا هم با این حرف همدل بودن و براشون قابل قبول بود. قبلاً فکر می‌کردم ما شرقی‌ها به خاطر احساساتی بودنمون، مرگ عزیزامون رو دیر فراموش می‌کنیم. ولی امروز یه‌کم نظرم تغییر کرد. به نظرم مسئله یه جنبه اقتصادی هم داره. تو ایران، وقتی کسی فوت می‌کنه، خیلی وقتا می‌شنوی که می‌گن "طرف راحت شد." حتی بعضی وقتا این جمله رو به شوخی هم می‌گین.

♦️وقتی مشکلات اقتصادی زیاده، حسرت‌های زندگی راحت هم بیشتر می‌شه، و یه حس بی‌عدالتی عمیق در وجود همه ریشه میزنه که خودش رو در رفتارها و مناسک اجتماعی و فرهنگی هم نشون میده. شاید واسه همینه که وقتی عزیزی رو از دست می‌دیم، هم تو غم از دست دادنش می‌سوزیم و هم تو حسرت زندگی ناکرده‌ای که اون آدم تجربه نکرد. انگار داریم واسه زندگی نکرده‌شون هم با عزاداری و بیاد ماندن شون دادخواهی می کنیم و سوگواری‌هامون طولانی‌تر می‌شه. رد این حس رو در ترانه‌های فولکلور مازنی هم میشه دید: "اتا دم راحت دنیا نکردی، ته عمر صحرا بتتن بورده."

♦️می‌دونم که این خصلت‌های فرهنگی ریشه‌های مختلفی داره، ولی به نظرم هرچی مرگ با حس بی‌عدالتی بیشتری همراه باشه، کنار اومدن باهاش سخت‌تر می‌شه و سوگواری‌ها هم طولانی‌تر.

🆔@dourneveshtha


توصیه ای برای خواندن یک کتاب

✍🏻 #علی_تقی‌پور

♦️من هم مثل خیلی‌ها اینجا و اونجا درباره نئولیبرالیسم مقاله خوندم و کلی درس‌گفتار گوش دادم. ولی راستش رو بخوای، همیشه احساس می‌کردم که درست نمی‌فهمم. انگار یه چیزی کم بود، یه نگاه یا درک خاص که باعث می‌شد نتونم کامل به موضوع مسلط بشم. همه چی مثل تکه‌های پازل پراکنده بود و نمی‌تونستم چارچوب کلی رو بفهمم.

♦️کتاب پولانی تا حد زیادی اون کمبود رو برام پر کرد یعنی خشت اول رو درست گذاشت برام. انگار یه ساختاری به ذهنم داد که بتونم دوباره برگردم و همه مقالات و فایل‌های قبلی رو مرور کنم.

خلاصه بخوام بگم، به نظرم ریشه فهم این موضوع از اینجاهاست:

۱. فهم سیستم استاندارد طلا (Gold Standard) که از ۱۸۱۶ شروع شد و تا ۱۹۳۳ ادامه داشت، و اینکه چرا فروپاشید و نقد پولانی بهش چی بود و چرا یکی از عوامل جنگ های جهانی و ظهور فاشیسم بود.

۲. درک سیستم برتون وودز (Bretton Woods) که از ۱۹۴۴ شروع شد و تو دهه ۷۰ میلادی فروپاشید، و اینکه چه تفاوتی با سیستم قبلی داشت و چطور به ایجاد صندوق بین‌المللی پول (IMF) و بانک جهانی منجر شد.

۳. فهم سیستم ارزی شناور (Floating Exchange Rate) که از ۱۹۷۱ شروع شده.

♦️گفتم چند خط بنویسم، شاید شما هم مثل من این حس رو داشته باشید و کتاب پولانی بتونه کمکتون کنه.

🆔@dourneveshtha

Показано 20 последних публикаций.