لذت های پنهان (۱)
#آنال #شیمیل #تریسام
ن همیشه آرزوی ی زندگی منحصر به فرد رو داشتم
زندگی که دغدغه ای درباره همسرت نداشته باشی، وقتی پاتو از خونه میزاری بیرون خیالت از همه چیز راحت باشه،
داستان من و نگین از دانشگاه شروع شد
ترم سه بودم، یعنی یک سالی از شروع دانشگاهم میگذشت که با نگین آشنا شدم
ی دختر با تموم مشخصاتی ک من میخواستم
ی دختر کامل و ایده آل برای زندگی و آینده
از اون دسته پسرا نبودم و نیستم ک بخوام برای استفاده و گذروندن وقت با کسی در ارتباط باشم
خلاصه که منو نگین پنج سالی باهم بودیم و توی سن 25 سالگی عقد و یک سال بعدش عروسی والان سه سالی هست که زن و شوهر هستیم
من اواخر 29 سالگی هستم و نگین اواخر 27
من ب شدت حشری و داغ هستم
جوری که اولوتیم تو زندگی سکس هستش
و شانس خوبی که دارم اینکه نگین از من بدتره
ی دختر فوق حشری، جوری هستش که گاهی وقتا شک میکنم هورمون جنسیش استروژن باشه
میتونم بگم از من حشری تر و خیل خیلی داغ تره
خلاصه
زندگی جنسی ما توی لول بالایی هستش جوری که تموم فانتزی هایی ک داریم رو انجام میدیم تموم کارایی ک برای لذت بخش تر کردن ی رابطه میشه انجام داد رو ما اجرا کردیم
و
من واقعا خوشحالم که میتونم این همه حس و لذت رو تجربه کنم
همیشه قبل سکس عشق بازی طولانی انجام میدیم یا پورن میبینم یا شاهد عشوه و دلبری های نگین با کاستوم های فانتزی ک داره هستم
از نگین بخوام بگم: رنگ پوستش سبزه گندمی،قد متوسط تقریبا 163،2، موهاش مشکی اندامش تقریبا خوبه یعنی لاغر نیست و تپلم نی یه چیزی بین این دوتا
انگشتای دست و پاش کشیدس و یکم شکم موقع نشستن داره
و سینش که کاملا صافه😅 نمیشه اسمشو گذاشت ممه درولی برعکس
کون گوشتی و پهنی داره
کونش تیز و رو به بیرون نیست
از نظر عرضی پهنه
و رون و ساق پاش به کونش میاد
و صورتش که کشیده و روباهی و چشای خوشگل و سکسی داره
از خودم بخوام بگم اسمم رضا، پوستم سفیده ولی ی جوری که نوک سینم و کیرم یکم رنگ کالباسی داره
قدم 178 و باشگاه میرم ولی در حدی نیست ک کاملا عضلانی باشم و فقط در حدی ک زیر لباس بدنم خوبه و کلی بگم ی بدن ایده آل معمولی
کیرم
سایز 15 زیاد کشیده نیست ولی ب شدت کلفته…
همونطور ک گفتم من و نگین سکس رو اولویت میدونیم و هر فانتزی و کار یک باعث لذت بشه رو انجام میدیم
به لطف نگین و انگشت کردناش موقع سکس
و
لیسیدن سوراخ کونم
میشه گفت ی مدت از طریق کون تحریک میشدم و همین تحریکا و لذتا و کرم ریختنای نگین ب جایی رسید که نگین با ی خیار کوجیک فرو میکرد ب کونم…
بعد از ی مدت ب حدی رسیده بود ک هم با سکس کردن ارضا میشدم و هم با فرو شدن خیار به کونم
و نگینم هردفعه حرکت جدیدی میزد ک دیگه خیارو میگرفت جلو کصش و پشت من می نشست و حالت تلمبه زدن خودشو عقب جلو میکرد
ایرادی در این کار نمی دیدم و نمی بینم بالاخره هر کس یه فانتزی داره و با تجربه کردن ی سری کارا به ی سری حسا و پوزیشنا علاقه مند میشه
من هیچوقت تجربه اینکه مفعول باشم رو نداشتم…
به لطف نگین اینو تجربه کردم و ازش لذت میبرم
داستان:
نگین مدتی بود که قبل از سکس پورن های شیمیل(دوجسنه) میدید و خیلی هم با این کار تحریک میشد
محتوای فیلم
شیمیلی بود ک مرد و زن رو باهم میکرد
و نگین از دیدن این فیلما خیلی لذت میبرد و گه گاهی با خنده و ب شوخی میگفت که دلش میخواد سکس با دوجنسه رو تجربه کنه
من نه خوشم میومد از این نوع پورن ن حرف نگین رو جدی گرفتم
چون نگین برعکس خونه که خیلی حشری و سکسی و بی حیا هست
بیرون خونه ی دختر کم رو خجالتی آرومه و تنها دوستش ی دختری به نام سمیرا ک همسن خودشه و مطلقس و طبقه بالا زندگی میکنه
و با شناختی که از نگین طی این چند سال دارم میدونم که هرچیزی رو بخواد ب دوستش میگه
ولی راجب مسائل جنسی و زناشویی صحبتی نمیکنه
خلاصه گذشت و نگین روز ب روز بیشتر از فیلمای پورن شیمیل میدید و جوری شده بود ک موقع سکس وقتی میکردمش دائم میگفت دلم میخواد زیر شیمیل باشم و این صحبتا…
ی شب گفت اگر کسی باشه قبول میکنی ک باهاش سکس داشته باشیم؟
منم ک مطمعن بودم همچین چیزایی توی کشور ما وجود نداره، واقعانم دیدگاهم همین بود چون ندیده بودم ن از کسی شنیده بودم
گفتم آره چرا که نه
یکم جدی تر شد و گفت رضا یعنی اره؟؟
ی پوزخند زدم و گفتم تو پیدا کن
سکسم میکنیم
ی نگاه جدی کرد و گفت خب باشه…
حدود یک هفته تا ده روز گذشت و نگین با خوشحالی و هیجان اومد سمتم و گفت رضا پیدا کردم!
منم که کلا قضیه رو یادم رفته بود
با خنده گفتم چیو عزیزم؟
گفت شیمیل!!
اون لحظه واقعا حرفی واسه گفتن نداشتم
چون وجود دوجنسه و شیمیل رو توی ایران ی چیز غیر ممکن میدونستم چون ندیده بودم نه شنیده بودم از کسی
گوشیو گذاشتم کنار و با تعجب گفتم
نگین شوخی میکنی؟
لبخندشو بیشتر کرد و دستاشو بهم گره زد و گفت دروغم چیه عزیزم؟
قراره ی سکس داغ سه نفره داشته باشیم
یکم ع
#آنال #شیمیل #تریسام
ن همیشه آرزوی ی زندگی منحصر به فرد رو داشتم
زندگی که دغدغه ای درباره همسرت نداشته باشی، وقتی پاتو از خونه میزاری بیرون خیالت از همه چیز راحت باشه،
داستان من و نگین از دانشگاه شروع شد
ترم سه بودم، یعنی یک سالی از شروع دانشگاهم میگذشت که با نگین آشنا شدم
ی دختر با تموم مشخصاتی ک من میخواستم
ی دختر کامل و ایده آل برای زندگی و آینده
از اون دسته پسرا نبودم و نیستم ک بخوام برای استفاده و گذروندن وقت با کسی در ارتباط باشم
خلاصه که منو نگین پنج سالی باهم بودیم و توی سن 25 سالگی عقد و یک سال بعدش عروسی والان سه سالی هست که زن و شوهر هستیم
من اواخر 29 سالگی هستم و نگین اواخر 27
من ب شدت حشری و داغ هستم
جوری که اولوتیم تو زندگی سکس هستش
و شانس خوبی که دارم اینکه نگین از من بدتره
ی دختر فوق حشری، جوری هستش که گاهی وقتا شک میکنم هورمون جنسیش استروژن باشه
میتونم بگم از من حشری تر و خیل خیلی داغ تره
خلاصه
زندگی جنسی ما توی لول بالایی هستش جوری که تموم فانتزی هایی ک داریم رو انجام میدیم تموم کارایی ک برای لذت بخش تر کردن ی رابطه میشه انجام داد رو ما اجرا کردیم
و
من واقعا خوشحالم که میتونم این همه حس و لذت رو تجربه کنم
همیشه قبل سکس عشق بازی طولانی انجام میدیم یا پورن میبینم یا شاهد عشوه و دلبری های نگین با کاستوم های فانتزی ک داره هستم
از نگین بخوام بگم: رنگ پوستش سبزه گندمی،قد متوسط تقریبا 163،2، موهاش مشکی اندامش تقریبا خوبه یعنی لاغر نیست و تپلم نی یه چیزی بین این دوتا
انگشتای دست و پاش کشیدس و یکم شکم موقع نشستن داره
و سینش که کاملا صافه😅 نمیشه اسمشو گذاشت ممه درولی برعکس
کون گوشتی و پهنی داره
کونش تیز و رو به بیرون نیست
از نظر عرضی پهنه
و رون و ساق پاش به کونش میاد
و صورتش که کشیده و روباهی و چشای خوشگل و سکسی داره
از خودم بخوام بگم اسمم رضا، پوستم سفیده ولی ی جوری که نوک سینم و کیرم یکم رنگ کالباسی داره
قدم 178 و باشگاه میرم ولی در حدی نیست ک کاملا عضلانی باشم و فقط در حدی ک زیر لباس بدنم خوبه و کلی بگم ی بدن ایده آل معمولی
کیرم
سایز 15 زیاد کشیده نیست ولی ب شدت کلفته…
همونطور ک گفتم من و نگین سکس رو اولویت میدونیم و هر فانتزی و کار یک باعث لذت بشه رو انجام میدیم
به لطف نگین و انگشت کردناش موقع سکس
و
لیسیدن سوراخ کونم
میشه گفت ی مدت از طریق کون تحریک میشدم و همین تحریکا و لذتا و کرم ریختنای نگین ب جایی رسید که نگین با ی خیار کوجیک فرو میکرد ب کونم…
بعد از ی مدت ب حدی رسیده بود ک هم با سکس کردن ارضا میشدم و هم با فرو شدن خیار به کونم
و نگینم هردفعه حرکت جدیدی میزد ک دیگه خیارو میگرفت جلو کصش و پشت من می نشست و حالت تلمبه زدن خودشو عقب جلو میکرد
ایرادی در این کار نمی دیدم و نمی بینم بالاخره هر کس یه فانتزی داره و با تجربه کردن ی سری کارا به ی سری حسا و پوزیشنا علاقه مند میشه
من هیچوقت تجربه اینکه مفعول باشم رو نداشتم…
به لطف نگین اینو تجربه کردم و ازش لذت میبرم
داستان:
نگین مدتی بود که قبل از سکس پورن های شیمیل(دوجسنه) میدید و خیلی هم با این کار تحریک میشد
محتوای فیلم
شیمیلی بود ک مرد و زن رو باهم میکرد
و نگین از دیدن این فیلما خیلی لذت میبرد و گه گاهی با خنده و ب شوخی میگفت که دلش میخواد سکس با دوجنسه رو تجربه کنه
من نه خوشم میومد از این نوع پورن ن حرف نگین رو جدی گرفتم
چون نگین برعکس خونه که خیلی حشری و سکسی و بی حیا هست
بیرون خونه ی دختر کم رو خجالتی آرومه و تنها دوستش ی دختری به نام سمیرا ک همسن خودشه و مطلقس و طبقه بالا زندگی میکنه
و با شناختی که از نگین طی این چند سال دارم میدونم که هرچیزی رو بخواد ب دوستش میگه
ولی راجب مسائل جنسی و زناشویی صحبتی نمیکنه
خلاصه گذشت و نگین روز ب روز بیشتر از فیلمای پورن شیمیل میدید و جوری شده بود ک موقع سکس وقتی میکردمش دائم میگفت دلم میخواد زیر شیمیل باشم و این صحبتا…
ی شب گفت اگر کسی باشه قبول میکنی ک باهاش سکس داشته باشیم؟
منم ک مطمعن بودم همچین چیزایی توی کشور ما وجود نداره، واقعانم دیدگاهم همین بود چون ندیده بودم ن از کسی شنیده بودم
گفتم آره چرا که نه
یکم جدی تر شد و گفت رضا یعنی اره؟؟
ی پوزخند زدم و گفتم تو پیدا کن
سکسم میکنیم
ی نگاه جدی کرد و گفت خب باشه…
حدود یک هفته تا ده روز گذشت و نگین با خوشحالی و هیجان اومد سمتم و گفت رضا پیدا کردم!
منم که کلا قضیه رو یادم رفته بود
با خنده گفتم چیو عزیزم؟
گفت شیمیل!!
اون لحظه واقعا حرفی واسه گفتن نداشتم
چون وجود دوجنسه و شیمیل رو توی ایران ی چیز غیر ممکن میدونستم چون ندیده بودم نه شنیده بودم از کسی
گوشیو گذاشتم کنار و با تعجب گفتم
نگین شوخی میکنی؟
لبخندشو بیشتر کرد و دستاشو بهم گره زد و گفت دروغم چیه عزیزم؟
قراره ی سکس داغ سه نفره داشته باشیم
یکم ع