روانکاوی از همان ابتدای پیدایش خود یگانه هدفی برای خویش تعریف کرده است، آن هم شناخت روان آدمی است. تحلیل با رسیدن به این هدف به پایان میرسد. اینکه بیمار حالا میخواهد با این ابزار ذیقیمت چه کند، نقشی است که به عهده خود بیمار واگذار میشود. روانکاو یک هدف در جلوی خود میبیند اینکه به بیمارش کمک کند خود را بشناسد. تحلیلی موفق است که بیمار در انتهای آن بفهمد به چه فکر میکند و چگونه فکر میکند.