نتایج باور نکردنی از گزارش دینوری
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۸/۱۸
@baznegari
ترجمه اخبار الطوال دینوری ج ۱ ص ۲۶:
《... گويند نخستين كس كه به ديدار امام حسن آمد و بر آنچه پيش آمده بود اعتراض كرد و حضرت را به بازگشت به جنگ فراخواند حجر بن عدى بود كه گفت «اى پسر رسول خدا دوست داشتم پيش از آنكه اين اتفاق را ببينم مرده بودم، شما ما را از عدل و دادگرى به جور در آوردى و ما حقى را كه در آن بوديم رها كرديم و به باطل در آمديم كه همواره از آن میگريختيم و خود را خوار و زبون ساختيم و پستى را كه شايسته ما نيست پذيرفتيم». سخن حجر بر امام حسن (ع) دشوار آمد و باو فرمود «من ديدم ميل و رغبت بيشتر مردم بر صلح است و جنگ را خوش نمیدارند و دوست نمیدارم آنان را به كارى كه ناخوش دارند مجبور كنم و براى اين صلح كردم كه شيعيان مخصوص ما از كشته شدن محفوظ بمانند و مصلحت ديدم اين جنگها را به هنگام ديگرى موكول كنم و خداوند متعال را هر روز شانى است». گويد، حجر از حضور امام حسن بيرون آمد و با عبيدة بن عمرو نزد امام حسين رفتند و گفتند «اى اباعبدالله، خوارى را در برابر عزت خريديد و چيز اندک را پذيرفتيد و چيز فراوان را رها كرديد، فقط امروز پيشنهاد ما را بپذير و سپس تمام روزگار با ما مخالفت كن، حسن (ع) و عقيده اش را درباره صلح رها كن، شيعيان خود را از مردم كوفه و ديگر نواحى جمع كن و من و اين دوستم را به سرپرستى مقدمه لشكر بگمار تا بدون اينكه پسر هند متوجه باشد ناگاه او را با شمشيرها فروكوبيم» امام حسين فرمود «ما بيعت كرده و پيمان بستهايم و راهى براى شكستن بيعت ما نيست» 》: "اینجا"
نتایج باور نکردنی:
۱- سخنان تند و رو در رو علیه امام! امری عادی بوده و امام نیز خود را موظف به پاسخ دادن میدانست.
۲- شیعیان تلاش برای جایگزین کردن رهبری جدید به جای امام مستقر را حق خود میدانستند و این اقدام آنان هیچ پیگرد و احضار و بازداشت و محاکمهای در پی نداشت.
۳- جنگ و صلح منوط به رضایت مردم است و حتی امام! نیز نباید به جنگی بپردازد که مردم از آن ناخشنودند.
۴- در انتخاب میان علاقه انقلابیون و مجاهدان به جنگ از یکسو و مردمِ ناخشنود از جنگ از سوی دیگر، باید نظر مردم را ملاک قرار داد
متن اصلی (الاخبار الطوال ج ۱ ص ۲۲۰):
《قالوا : وكان أول من لقي الحسن بن علي رضي الله عنه، فندمه على ما صنع، ودعاه إلى رد الحرب حجر بن عدي، فقال له (يا بن رسول الله، لوددت أني مت قبل ما رأيت، أخرجتنا من العدل إلى الجور، فتركنا الحق الذي كنا عليه، ودخلنا في الباطل الذي كنا نهرب منه، وأعطينا الدنية من أنفسنا، وقبلنا الخسيسة التي لم تلق بنا). فاشتد على الحسن رضي الله عنه كلام حجر، فقال له (إني رأيت هوى عظم الناس في الصلح، وكرهوا الحرب، فلم أحب أن أحملهم على ما يكرهون، فصالحت بقيا على شيعتنا خاصة من القتل، فرأيت دفع هذه الحروب إلى يوم ما، فإن الله كل يوم هو في شأن). قال: فخرج من عنده، ودخل على الحسين رضي الله عنه مع عبيدة بن عمرو، فقالا: (أباعبدالله، شريتم الذل بالعز، وقبلتم القليل، وتركتم الكثير، أطعنا اليوم، واعصنا الدهر، دع الحسن وما رأى من هذا الصلح، واجمع إليك شيعتك من أهل الكوفة وغيرها، وولني وصاحبي هذه المقدمة، فلا يشعر ابن هند إلا ونحن نقارعه بالسيوف). فقال الحسين: (أنا قد بايعنا وعاهدنا، ولا سبيل إلى نقض بيعتنا).》: "اینجا"
توجه
هنگامی که در خیابان اصلی تهرانپارسِ تهران که پس از انقلاب به نام حجر بن عدی نامگذاری شد قرار میگیرید بدانید که او با وجودی که چنان انتقادات و تعابیر تندی علیه امام حسن به کار برد و حتی درصدد به روی کار آوردن امام حسین به جای او بود ولی همچنان بسیار ارجمند شناخته میشود.
https://t.me/baznegari/1488
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۸/۱۸
@baznegari
ترجمه اخبار الطوال دینوری ج ۱ ص ۲۶:
《... گويند نخستين كس كه به ديدار امام حسن آمد و بر آنچه پيش آمده بود اعتراض كرد و حضرت را به بازگشت به جنگ فراخواند حجر بن عدى بود كه گفت «اى پسر رسول خدا دوست داشتم پيش از آنكه اين اتفاق را ببينم مرده بودم، شما ما را از عدل و دادگرى به جور در آوردى و ما حقى را كه در آن بوديم رها كرديم و به باطل در آمديم كه همواره از آن میگريختيم و خود را خوار و زبون ساختيم و پستى را كه شايسته ما نيست پذيرفتيم». سخن حجر بر امام حسن (ع) دشوار آمد و باو فرمود «من ديدم ميل و رغبت بيشتر مردم بر صلح است و جنگ را خوش نمیدارند و دوست نمیدارم آنان را به كارى كه ناخوش دارند مجبور كنم و براى اين صلح كردم كه شيعيان مخصوص ما از كشته شدن محفوظ بمانند و مصلحت ديدم اين جنگها را به هنگام ديگرى موكول كنم و خداوند متعال را هر روز شانى است». گويد، حجر از حضور امام حسن بيرون آمد و با عبيدة بن عمرو نزد امام حسين رفتند و گفتند «اى اباعبدالله، خوارى را در برابر عزت خريديد و چيز اندک را پذيرفتيد و چيز فراوان را رها كرديد، فقط امروز پيشنهاد ما را بپذير و سپس تمام روزگار با ما مخالفت كن، حسن (ع) و عقيده اش را درباره صلح رها كن، شيعيان خود را از مردم كوفه و ديگر نواحى جمع كن و من و اين دوستم را به سرپرستى مقدمه لشكر بگمار تا بدون اينكه پسر هند متوجه باشد ناگاه او را با شمشيرها فروكوبيم» امام حسين فرمود «ما بيعت كرده و پيمان بستهايم و راهى براى شكستن بيعت ما نيست» 》: "اینجا"
نتایج باور نکردنی:
۱- سخنان تند و رو در رو علیه امام! امری عادی بوده و امام نیز خود را موظف به پاسخ دادن میدانست.
۲- شیعیان تلاش برای جایگزین کردن رهبری جدید به جای امام مستقر را حق خود میدانستند و این اقدام آنان هیچ پیگرد و احضار و بازداشت و محاکمهای در پی نداشت.
۳- جنگ و صلح منوط به رضایت مردم است و حتی امام! نیز نباید به جنگی بپردازد که مردم از آن ناخشنودند.
۴- در انتخاب میان علاقه انقلابیون و مجاهدان به جنگ از یکسو و مردمِ ناخشنود از جنگ از سوی دیگر، باید نظر مردم را ملاک قرار داد
متن اصلی (الاخبار الطوال ج ۱ ص ۲۲۰):
《قالوا : وكان أول من لقي الحسن بن علي رضي الله عنه، فندمه على ما صنع، ودعاه إلى رد الحرب حجر بن عدي، فقال له (يا بن رسول الله، لوددت أني مت قبل ما رأيت، أخرجتنا من العدل إلى الجور، فتركنا الحق الذي كنا عليه، ودخلنا في الباطل الذي كنا نهرب منه، وأعطينا الدنية من أنفسنا، وقبلنا الخسيسة التي لم تلق بنا). فاشتد على الحسن رضي الله عنه كلام حجر، فقال له (إني رأيت هوى عظم الناس في الصلح، وكرهوا الحرب، فلم أحب أن أحملهم على ما يكرهون، فصالحت بقيا على شيعتنا خاصة من القتل، فرأيت دفع هذه الحروب إلى يوم ما، فإن الله كل يوم هو في شأن). قال: فخرج من عنده، ودخل على الحسين رضي الله عنه مع عبيدة بن عمرو، فقالا: (أباعبدالله، شريتم الذل بالعز، وقبلتم القليل، وتركتم الكثير، أطعنا اليوم، واعصنا الدهر، دع الحسن وما رأى من هذا الصلح، واجمع إليك شيعتك من أهل الكوفة وغيرها، وولني وصاحبي هذه المقدمة، فلا يشعر ابن هند إلا ونحن نقارعه بالسيوف). فقال الحسين: (أنا قد بايعنا وعاهدنا، ولا سبيل إلى نقض بيعتنا).》: "اینجا"
توجه
هنگامی که در خیابان اصلی تهرانپارسِ تهران که پس از انقلاب به نام حجر بن عدی نامگذاری شد قرار میگیرید بدانید که او با وجودی که چنان انتقادات و تعابیر تندی علیه امام حسن به کار برد و حتی درصدد به روی کار آوردن امام حسین به جای او بود ولی همچنان بسیار ارجمند شناخته میشود.
https://t.me/baznegari/1488