🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 خاننشین احمدزایی کلات تا ورود انگلیسیان (۱۶۶۶ - ۱۸۳۹)
🔹 نصیر خان دو شورا نیز به وجود آورد. عضویت در یکی از این شوراها («مجلس مصاحبین») انتصابی بود و اعضای آن عمدتاً از خویشاوندان نزدیک او بودند، ولی دو رهبر ایلهای سراوان و جهلاوان را نیز شامل میشدند. دومی شورای سرداران («مجلس مشاورت») بود. اعضای شورای نخست، با نمایندگان ایشان، موظف بودند که همواره به اتفاق یک دوازدهم عده سربازانی که از هر ایل فراهم شده بود (غَمه پَشْکَر) در کلات حاضر باشند.
🔹 امور قضایی به سردارها سپرده شده بود. در این امور ایشان مکلف بودند که از راهنماییهای قضات بر مبنای قانون شرع پیروی کنند، مگر در مورد زنا و قتل نفس که عرف محل اولویت داشت. زبان مکتوب در امور حکومتی فارسی بود، و مقامات اداری از میان جامعهٔ دهقانان «دهوار» فارسیزبان انتخاب میشدند.
🔹 هنگامی که نادرشاه قندهار را گرفت، کویته نیز به دست او افتاد. در مدتی که کلات در دست میر محبت خان بود، نادر کویته را به نصیر و مادرش داده بود. گفته شده است که سرانجام احمدشاه، پس از اینکه نصیر در ۱۱۶۵ در نبردی در شرق ایران به او کمک کرد، کویته را به عنوان «شال» برای مادر او بیبی مریم، به کلات بخشید. ولی پشین تحت حکومت درانیها باقی ماند. کلات هنوز هم دستنشانده دربار ابدالیهای قندهار بود. پس از آنکه نصیر فرمان احضار خود را به قندهار نادیده گرفت و احمد شاه ابدالی نیز در جنگ نتوانست او را کاملاً شکست دهد، پیمان جدیدی به امضا رسید. چون احمد شاه در جای دیگر به کمک نصیر نیازمند بود، در پیمان جدید تساوی بیشتری میان طرفین ایجاد شد. خاننشین از پرداخت خراج و حفظ نیرو در قندهار معاف شد. در عوض، مقرر شد که هر گاه افغانها خارج از قلمرو خود بجنگند، کلات نیرویی در اختیار ایشان بگذارد ولی پول و مهمات را افغانها به خان بدهند. پیمان جدید را با تعهد وفاداری نسبت به قندهار و ازدواج برادرزادهٔ خان با پسر احمد شاه ابدالی مهر کردند. در توافق با قندهار مقرر شد که شاه به نصیر لقب بیگلربیگی بدهد و او نیز سیادت احمدشاه را به رسمیت بشناسد.
#تاریخ #معاصر
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 خاننشین احمدزایی کلات تا ورود انگلیسیان (۱۶۶۶ - ۱۸۳۹)
🔹 نصیر خان دو شورا نیز به وجود آورد. عضویت در یکی از این شوراها («مجلس مصاحبین») انتصابی بود و اعضای آن عمدتاً از خویشاوندان نزدیک او بودند، ولی دو رهبر ایلهای سراوان و جهلاوان را نیز شامل میشدند. دومی شورای سرداران («مجلس مشاورت») بود. اعضای شورای نخست، با نمایندگان ایشان، موظف بودند که همواره به اتفاق یک دوازدهم عده سربازانی که از هر ایل فراهم شده بود (غَمه پَشْکَر) در کلات حاضر باشند.
🔹 امور قضایی به سردارها سپرده شده بود. در این امور ایشان مکلف بودند که از راهنماییهای قضات بر مبنای قانون شرع پیروی کنند، مگر در مورد زنا و قتل نفس که عرف محل اولویت داشت. زبان مکتوب در امور حکومتی فارسی بود، و مقامات اداری از میان جامعهٔ دهقانان «دهوار» فارسیزبان انتخاب میشدند.
🔹 هنگامی که نادرشاه قندهار را گرفت، کویته نیز به دست او افتاد. در مدتی که کلات در دست میر محبت خان بود، نادر کویته را به نصیر و مادرش داده بود. گفته شده است که سرانجام احمدشاه، پس از اینکه نصیر در ۱۱۶۵ در نبردی در شرق ایران به او کمک کرد، کویته را به عنوان «شال» برای مادر او بیبی مریم، به کلات بخشید. ولی پشین تحت حکومت درانیها باقی ماند. کلات هنوز هم دستنشانده دربار ابدالیهای قندهار بود. پس از آنکه نصیر فرمان احضار خود را به قندهار نادیده گرفت و احمد شاه ابدالی نیز در جنگ نتوانست او را کاملاً شکست دهد، پیمان جدیدی به امضا رسید. چون احمد شاه در جای دیگر به کمک نصیر نیازمند بود، در پیمان جدید تساوی بیشتری میان طرفین ایجاد شد. خاننشین از پرداخت خراج و حفظ نیرو در قندهار معاف شد. در عوض، مقرر شد که هر گاه افغانها خارج از قلمرو خود بجنگند، کلات نیرویی در اختیار ایشان بگذارد ولی پول و مهمات را افغانها به خان بدهند. پیمان جدید را با تعهد وفاداری نسبت به قندهار و ازدواج برادرزادهٔ خان با پسر احمد شاه ابدالی مهر کردند. در توافق با قندهار مقرر شد که شاه به نصیر لقب بیگلربیگی بدهد و او نیز سیادت احمدشاه را به رسمیت بشناسد.
#تاریخ #معاصر
💠 @balochs_history