تحلیل اخیر عراقچی: «ضربهای که به ارتش سوریه وارد شد قبل از اینکه نظامی باشد روایتی بود. روایتهایی که باعث شد ارتش سوریه قبل از جنگیدن شکست بخورد. این باید یک زنگ هشداری برای ما باشد تا از فضایی که دشمنان ایجاد میکنند برای ایجاد تزلزل و یاس، محافظت کنند.»
ترجمه تحلیل عراقچی: «اگر اینطور بود که نظامیان ما فهمیدند که دارند با اسلحه و سایز ابزارها برای سلطه یک اقلیت بر اکثریت از جان خودشان مایه میگذارند و چیز زیادی هم گیرشان نمیآید و با اینکه چیز زیادی گیرشان نمیآید مجبورند به انواع جنایتها و کثافتکاریها آلوده شوند و به خاطر این آلودگی که پاکشدنی نیست همه مردم از آنها متنفر شدهاند، باید در تبلیغات جدیتر عمل کنیم تا قصه کاملا برعکس شود و خودشان را مظلوم و قهرمان ببینند، و اکثریت را حیواناتی که حقشان است زیر چکمه نظامیان له شوند. چون اگر نتوانیم قصه را به این شکل تغییر دهیم کار به جایی میرسد که اگر جیره و مواجبشان هم زیاد کنیم سرجایشان نمیمانند و در میروند».
واقعیت: وقتی انقدر احمق باشی که حکومت رو مثل الله، قادر متعال فرض کنی، تصورت هم این خواهد بود که ۱- هر روایتی که خواست میتونه بسازه، و ۲- روایتی که ساخت تنها روایت موجود خواهد بود. نه تنها یک شهروند رندوم در موقعیتی غیرقابل پیشبینی میتونه روایت خودش رو عرضه، و یا روایت حکومتی رو از هم بپاشونه، بلکه همون نظامی مسلح وابسته به حکومت که دستش به انواع کثافتکاریها آلوده شده هم قادر به ساخت روایت خودشه. حتی خوکها هم میتونند اسب بازنده رو تشخیص بدن.
ترجمه تحلیل عراقچی: «اگر اینطور بود که نظامیان ما فهمیدند که دارند با اسلحه و سایز ابزارها برای سلطه یک اقلیت بر اکثریت از جان خودشان مایه میگذارند و چیز زیادی هم گیرشان نمیآید و با اینکه چیز زیادی گیرشان نمیآید مجبورند به انواع جنایتها و کثافتکاریها آلوده شوند و به خاطر این آلودگی که پاکشدنی نیست همه مردم از آنها متنفر شدهاند، باید در تبلیغات جدیتر عمل کنیم تا قصه کاملا برعکس شود و خودشان را مظلوم و قهرمان ببینند، و اکثریت را حیواناتی که حقشان است زیر چکمه نظامیان له شوند. چون اگر نتوانیم قصه را به این شکل تغییر دهیم کار به جایی میرسد که اگر جیره و مواجبشان هم زیاد کنیم سرجایشان نمیمانند و در میروند».
واقعیت: وقتی انقدر احمق باشی که حکومت رو مثل الله، قادر متعال فرض کنی، تصورت هم این خواهد بود که ۱- هر روایتی که خواست میتونه بسازه، و ۲- روایتی که ساخت تنها روایت موجود خواهد بود. نه تنها یک شهروند رندوم در موقعیتی غیرقابل پیشبینی میتونه روایت خودش رو عرضه، و یا روایت حکومتی رو از هم بپاشونه، بلکه همون نظامی مسلح وابسته به حکومت که دستش به انواع کثافتکاریها آلوده شده هم قادر به ساخت روایت خودشه. حتی خوکها هم میتونند اسب بازنده رو تشخیص بدن.